خدایا!
تاریخ فرزند انسان، در بیست و یکم رمضان، پیشوایی را از دست داد که امام حسن در توصیف او گفت: «همانا مردی دیده بر هم گذاشت که اولی ها نظیرش را نیافتند و آخریها مانندش را نخواهند دید».
رمضان و علی دو یار دیریناند. یکی ظرف است، دیگری مظروف. در یکی میآموزیم که از چه باید بیرهیزیم و در دیگری میآموزیم که به کدامین الگو باید آویزیم. گویی رمضان بهانهیی بود، نه پلهیی تا در قله آن (شب قدر) به آستان علی بهعنوان قدر شایسته انسان، سر فرود آریم. پرهیختنیهای رمضان، فقط عطر خوش به خود خواننده گردهٔ نان و لبخند زلال آب در جام بلورین نیست. آنچه باید از آن بپرهیزیم. گردنفرازی فرعونوار و شیفتگی کور به قدرت و حب جاه است. خزیدن به کرسی ریاست و خواستن همه چیز و همه کس برای برافراشتن خود؛ [از آن گونه که خمینی بود، از آن گونه که خامنهای هست] و علی الگوی پرهیختن از این «نباید» بود. کدام امپراطور است که در حاکمیت خویش به خشکیدهیی از نان جو قناعت کند و در به دندان کشیدن آن نیز چندان امساک ورزد که مبادا در قلمرو او در گوشهیی از کوچههای یمامه، کودکی گرسنه سر به بالین نهاده باشد.
خدایا!
ایران زمین امروز بیش از هرگاه نیازمند علی و عشق علی است؛ زیرا بیش از هر وقت اسیر قدرت پرستیهای سیرناگشتنی معاویه، نیرنگهای عمر و عاص و وحشیگریهای ابن ملجموار به نام تو و دین توست. در هر کنار و گوشه این مرز و بوم، حجاج بن یوسفی هست و منبری از سالوس و بساط شلاق و چشم درآوردن و سنگسار به نام دین برپا.
بارخدایا!
به عاشقان علی (رزمآوران ارتش آزادیبخش ملی ایران و کانونهای شورشی در سراسر میهن دربند) چونان او، خاکی بودن، خاک پای خلق بودن، فروتنی و تواضع ارزانی دار! و بالاترین افتخار آنان را خدمت بیمنت برای خلقت قرار ده!
ای که در پساپشت شب، قلبهای رقیق، نگاههای اشکآلود و دستان به تمنا برافراشته، مهمان لطف تواند و تو هر یک را با سخاوتی که شایسته کرم توست مینوازی و هیچکدام را بیپاسخ نمینهی!
ای خدایی که تقدیرها را رقم میزنی و اندازه گذاریها برای تو پیشاپیش معلوم است.
به یمن علی و عشق سوزان علی و فرق شکافته او، قدر ملت ایران را به شایستهترین صورت رقم بزن! خوشعطرترین سپیدهدمان نجات را از پس این دیجور شب غدار، نصیب ایران و ایرانی ساز!