دوست بزرگ مقاومت ایران، رابین کوربت، رئیس فقید کمیته پارلمانی انگلستان برای آزادی ایران و رئیس لردهای حزب کارگر در مجلس اعیان و یکی از دیرپاترین یاران مقاومت و مجاهدین و بهویژه مجاهدان اشرفی، بامداد روز ۳۰بهمنماه ۱۳۹۰ چشم از جهان فروبست.
رئیسجمهور برگزیده مقاومت طی پیامی در خصوص پرواز این یار مقاومت گفت:
«امروز مقاومت ایران و بهویژه مجاهدان آزادی در اشرف یک دوست بیهمتا، مردم انگلستان یکی از مظاهر ستودنی دفاع از آزادی و دموکراسی و جامعه بشری یک انسان بزرگ را از دست داد.
رابین کوربت از حدود 3دهه پیش با تمام اعتبار سیاسی و پارلمانی خود برای دفاع از حقوق پایمال شده مردم ایران و حمایت از مجاهدین و مقاومت ایران برای آزادی و حاکمیت مردم جنگید، علیه سیاست ننگین مماشات با فاشیسم مذهبی مبارزه شجاعانهیی را بهپیش برد، کمیته پارلمانی بریتانیا برای ایران آزاد را بنیاد گذاشت و در یک نبرد بینظیر سیاسی و حقوقی برای حذف نام مجاهدین از لیست آخوندساخته در انگلستان و اتحادیه اروپا نقش تعیینکننده داشت.
رابین کوربت شورش مجسم انسانیت و آزادگی بود در برابر جهان فلاکت و مماشات و وجدان ناآرام جهان انسانی بود در برابر بیعدالتی و استبداد. او دشمن دیکتاتورها بهخصوص دیکتاتوری ملاها بود. آنچنان که با شجاعت مزدوران و شعبههای وزارت اطلاعات آخوندها را افشا میکرد و آنها را غدههای سرطانی مینامید که به جان جامعه بینالمللی افتادهاند. اما همواره میگفت که با هوشیاری و آگاهی میتوان و باید آنها را زدود...».
«امروز مقاومت ایران و بهویژه مجاهدان آزادی در اشرف یک دوست بیهمتا، مردم انگلستان یکی از مظاهر ستودنی دفاع از آزادی و دموکراسی و جامعه بشری یک انسان بزرگ را از دست داد.
رابین کوربت از حدود 3دهه پیش با تمام اعتبار سیاسی و پارلمانی خود برای دفاع از حقوق پایمال شده مردم ایران و حمایت از مجاهدین و مقاومت ایران برای آزادی و حاکمیت مردم جنگید، علیه سیاست ننگین مماشات با فاشیسم مذهبی مبارزه شجاعانهیی را بهپیش برد، کمیته پارلمانی بریتانیا برای ایران آزاد را بنیاد گذاشت و در یک نبرد بینظیر سیاسی و حقوقی برای حذف نام مجاهدین از لیست آخوندساخته در انگلستان و اتحادیه اروپا نقش تعیینکننده داشت.
رابین کوربت شورش مجسم انسانیت و آزادگی بود در برابر جهان فلاکت و مماشات و وجدان ناآرام جهان انسانی بود در برابر بیعدالتی و استبداد. او دشمن دیکتاتورها بهخصوص دیکتاتوری ملاها بود. آنچنان که با شجاعت مزدوران و شعبههای وزارت اطلاعات آخوندها را افشا میکرد و آنها را غدههای سرطانی مینامید که به جان جامعه بینالمللی افتادهاند. اما همواره میگفت که با هوشیاری و آگاهی میتوان و باید آنها را زدود...».
خانم رجوی در سخنان دیگری رابین کوربت را فراتر از یک دوست یا حامی مقاومت نامیدند و گفتند:
«او یک عضو والامقام این مقاومت بود.
از دل و جان، او نسبت به آرمان این مقاومت متعهد بود.
و بهخصوص او وجدان بلندمرتبه پارلمان و مردم انگلستان بود.
مطبوعات توصیفهای زیبایی را درباره او منتشر کردند.
درباره صمیمیت، شجاعت و عدالتخواهی او.
در مورد شرافت و نجابتش، در ورای تمامی این ویژگیها،
کمک او برای حفظ ارزشها، رابین افسانهای را سکاندار چنین مسیری کرد.
نزدیک به 3دهه، رابین بیوقفه از آرمان آزادی مردم ایران حمایت کرد.
در تمام این مدت او در دفاع از مجاهدین و اشرفیها جنگید.
با این مبارزه، رابین یک الگو به جهان امروز ارائه داد:
یک سیاستمدار متعهد به ارزشهای انسانی،
او تبدیل به سمبل برای سیاستی شد که متعهد به آزادی و دموکراسی است و بر عدالت و شرافت بنا شده است».
«او یک عضو والامقام این مقاومت بود.
از دل و جان، او نسبت به آرمان این مقاومت متعهد بود.
و بهخصوص او وجدان بلندمرتبه پارلمان و مردم انگلستان بود.
مطبوعات توصیفهای زیبایی را درباره او منتشر کردند.
درباره صمیمیت، شجاعت و عدالتخواهی او.
در مورد شرافت و نجابتش، در ورای تمامی این ویژگیها،
کمک او برای حفظ ارزشها، رابین افسانهای را سکاندار چنین مسیری کرد.
نزدیک به 3دهه، رابین بیوقفه از آرمان آزادی مردم ایران حمایت کرد.
در تمام این مدت او در دفاع از مجاهدین و اشرفیها جنگید.
با این مبارزه، رابین یک الگو به جهان امروز ارائه داد:
یک سیاستمدار متعهد به ارزشهای انسانی،
او تبدیل به سمبل برای سیاستی شد که متعهد به آزادی و دموکراسی است و بر عدالت و شرافت بنا شده است».
لرد کوربت انسانی بزرگ
لرد کوربت را میتوان در این جمله معروف نویسنده و نمایشنامه نویس شهیر هموطنش شکسپیر خلاصه کرد که او ازجمله کسانی بود که «بزرگی را به دست آورد». آری کارهای بزرگ، از مردان بزرگ ساخته میشود و کوربت در سلک این مردان بزرگ بود.
رابین کوربت در 22دسامبر ۱۹۳۳ بهدنیا آمد. پس از پایان تحصیلات، شغل خبرنگاری را انتخاب کرد و در روزنامههای بیرمنگهام، ایوینیگ میل و سپس دیلی میرور، قلم زد و در ۱۹۶۸ معاونت سردبیر هفتهنامه فارمرز را به عهده گرفت.
رابین کوربت برای اولین بار در سال ۱۹۷۴ از سوی مردم انگلستان در ایالت همل همپستد به مجلس عوام انگلستان راه یافت و به مدت 5سال در دفاع از حقوق مردم حوزه خود در مجلس عوام حضور داشت.
او یک دوره دیگر به عرصه روزنامهنگاری بازگشت و برای برخی از رسانههای صاحبنام انگلستان قلم زد.
رابین کوربت بار دیگر در سال ۱۹۸۳خود را برای نمایندگی مجلس عوام انگلستان کاندید کرد و از سوی مردم انتخاب شد و تا سال ۲۰۰۱ بهمدت 18سال یکی از فعالترین نمایندگان پارلمان انگلستان، ازجمله بهعنوان رئیس کمیسیون داخلی مجلس بود.
در این سال به عضویت مجلس اعیان انگلستان درآمد و از سال ۲۰۰۵ نیز ریاست گروه لردهای حزب کارگر در مجلس اعیان را بهعهده داشت.
لرد کوربت را میتوان در این جمله معروف نویسنده و نمایشنامه نویس شهیر هموطنش شکسپیر خلاصه کرد که او ازجمله کسانی بود که «بزرگی را به دست آورد». آری کارهای بزرگ، از مردان بزرگ ساخته میشود و کوربت در سلک این مردان بزرگ بود.
رابین کوربت در 22دسامبر ۱۹۳۳ بهدنیا آمد. پس از پایان تحصیلات، شغل خبرنگاری را انتخاب کرد و در روزنامههای بیرمنگهام، ایوینیگ میل و سپس دیلی میرور، قلم زد و در ۱۹۶۸ معاونت سردبیر هفتهنامه فارمرز را به عهده گرفت.
رابین کوربت برای اولین بار در سال ۱۹۷۴ از سوی مردم انگلستان در ایالت همل همپستد به مجلس عوام انگلستان راه یافت و به مدت 5سال در دفاع از حقوق مردم حوزه خود در مجلس عوام حضور داشت.
او یک دوره دیگر به عرصه روزنامهنگاری بازگشت و برای برخی از رسانههای صاحبنام انگلستان قلم زد.
رابین کوربت بار دیگر در سال ۱۹۸۳خود را برای نمایندگی مجلس عوام انگلستان کاندید کرد و از سوی مردم انتخاب شد و تا سال ۲۰۰۱ بهمدت 18سال یکی از فعالترین نمایندگان پارلمان انگلستان، ازجمله بهعنوان رئیس کمیسیون داخلی مجلس بود.
در این سال به عضویت مجلس اعیان انگلستان درآمد و از سال ۲۰۰۵ نیز ریاست گروه لردهای حزب کارگر در مجلس اعیان را بهعهده داشت.
رادمردی بزرگ
اما آنچه که رابین کوربت را از بسیاری دیگر متمایز میکند، این بود که او الماس را در اعماق زمین و حقیقت را در اندیشهها جستجو میکرد. انسانی شریف، بیریا، مدافع آزادی برای ستمدیدگان و خصم دیکتاتورها بهخصوص دیکتاتوری ضدبشری آخوندی. همین ویژگیهایش بود که از 3دهه پیش، وقتی با مقاومت ایران و مجاهدین آشنا شد، گویی به حقیقتی که در جستجویش بود، دست یافت و به یکی از پایدارترین یاران مجاهدین و بهویژه مجاهدان اشرف تبدیل شد و از پیشقراولان در پیکار تاریخی، قضایی و سیاسی در مقابله با برچسب رذیلانه تروریستی در انگلستان و در اروپا بود و آن را به شایستهترین وجه بهثمر نشاند.
او بود که در مقابل حمله وحشیانه مزدوران مالکی به اشرفیان با دلی غمبار برخروشید و خطاب به مجاهدان اشرف گفت: شما دلیرترین دلیران روی زمین هستید.
رابین کوربت فقید، سیاست را بدون شرافت نمیخواست. سیاست را با آلودگی به پلیدیهای مماشات نمیخواست، شرافت را در بازار سیاست، به حراج نمیگذاشت، بلکه شرافت را برای سلامت سیاست، تا لحظه خاموشیش، چون گنجی در ضمیر و وجدانش حفظ کرد و صیقل داد.
و چه خوب که مسئول شورای ملی مقاومت، مسعود رجوی، او را «رادمردی» بزرگ در عرصه پیکار برای حمایت از مجاهدین و مردم ستمدیده ایران برای دستیابی به آزادی، توصیف نمود و از او تقدیر کرد.
اما آنچه که رابین کوربت را از بسیاری دیگر متمایز میکند، این بود که او الماس را در اعماق زمین و حقیقت را در اندیشهها جستجو میکرد. انسانی شریف، بیریا، مدافع آزادی برای ستمدیدگان و خصم دیکتاتورها بهخصوص دیکتاتوری ضدبشری آخوندی. همین ویژگیهایش بود که از 3دهه پیش، وقتی با مقاومت ایران و مجاهدین آشنا شد، گویی به حقیقتی که در جستجویش بود، دست یافت و به یکی از پایدارترین یاران مجاهدین و بهویژه مجاهدان اشرف تبدیل شد و از پیشقراولان در پیکار تاریخی، قضایی و سیاسی در مقابله با برچسب رذیلانه تروریستی در انگلستان و در اروپا بود و آن را به شایستهترین وجه بهثمر نشاند.
او بود که در مقابل حمله وحشیانه مزدوران مالکی به اشرفیان با دلی غمبار برخروشید و خطاب به مجاهدان اشرف گفت: شما دلیرترین دلیران روی زمین هستید.
رابین کوربت فقید، سیاست را بدون شرافت نمیخواست. سیاست را با آلودگی به پلیدیهای مماشات نمیخواست، شرافت را در بازار سیاست، به حراج نمیگذاشت، بلکه شرافت را برای سلامت سیاست، تا لحظه خاموشیش، چون گنجی در ضمیر و وجدانش حفظ کرد و صیقل داد.
و چه خوب که مسئول شورای ملی مقاومت، مسعود رجوی، او را «رادمردی» بزرگ در عرصه پیکار برای حمایت از مجاهدین و مردم ستمدیده ایران برای دستیابی به آزادی، توصیف نمود و از او تقدیر کرد.
بساز قاب بلندی ز یاد، ای تاریخ!
درون آن بگذار عکس آن دلاور پیر
بلند آینهای با شکوه سر تا پای
بلند آینهای با شکوه سر تا پای
که نسلها بنشینند در تماشا، سیر
بریز بر سر و رویش ز گل هزار سبد
بریز بر سر و رویش ز گل هزار سبد
بپاش بر رخش آبی تمام عطر و عبیر
که اوست یاور انسان به رزم ددمنشأن
که اوست یاور انسان به رزم ددمنشأن
دلیر در همه پهنهها دمان چون شیر
به زیر قاب، نیازی به ثبتنامش نیست
به زیر قاب، نیازی به ثبتنامش نیست
که آشناست برای هر آن کبیر و صغیر
هر آن که آید و بر وی نظر کند داند
هر آن که آید و بر وی نظر کند داند
در اوست گوهر انسان پاک بیزنجیر
برای قافله عشق، مرهم و همراه
برای قافله عشق، مرهم و همراه
برای قافله دد چو شیر دشمنگیر
هر آن که خواهد از انسان تجسمیبیند
هر آن که خواهد از انسان تجسمیبیند
بگو نگاه کنش! با نگاه ژرف و بصیر
یقینت ار ز شب کین، جریحهای برداشت
یقینت ار ز شب کین، جریحهای برداشت
بگو یقین رفته خود را ازین ستاره بگیر
مرا خبر مده از رفتن چنین مردان
مرا خبر مده از رفتن چنین مردان
که باقیات جهانند این رجال کبیر