728 x 90

-

۲۵نوامبر ـ روز جهانی منع خشونت علیه زنان

-

روز جهانی منع خشونت علیه زنان
روز جهانی منع خشونت علیه زنان

خشونت علیه زنان اصطلاحی تخصصی است که برای توصیف کلی کارهای خشونت‌آمیز علیه زنان به‌کار می‌رود. در این شکل از خشونت، جنسیت قربانی، پایه اصلی خشونت است یعنی نفس زن بودن علت اعمال خشونت و آزار قربانی است و نه هیچ جرم و تخلفی که مطابق قانون مستوجب مجازات باشد.

 

از سال ۱۹۸۱، روز ۲۵نوامبر به‌عنوان روز جهانی رفع خشونت علیه زنان انتخاب شد و ۱۸سال بعد، یعنی در ۱۷اکتبر ۱۹۹۹ این روز رسماً در مجمع عمومی سازمان ملل به‌عنوان «روز بین‌المللی مبارزه با خشونت علیه زنان» نامگذاری و تصویب شد. با این حال ـ پس از چند دهه ـ هنوز شاهد خشونت سیستماتیک علیه زنان در جهان به‌ویژه زنان میهن‌مان هستیم.

 

خواهران میرابال و روز جهانی منع خشونت علیه زنان

۲۵نوامبر به یادبود خاطره ۳خواهر اهل جمهوری دومینیکن، به‌نام خواهران میرابال، به‌عنوان روز جهانی منع خشونت علیه زنان نامگذاری شد. قتل این ۳زن در سال ۱۹۶۰ در دوران حکومت دیکتاتوری رافائل تروئیلو(۱۹۳۰ تا ۱۹۶۱) صورت گرفت. اعلان این روز به‌عنوان «روز جهانی منع خشونت بر علیه زنان» به‌عنوان احترام به خواهران میرابال و هم‌چنین اذعان به وجود خشونت جنسیتی در جهان می‌باشد. این روز برای اولین بار در «اولین گردهمایی فمینیستی برای آمریکای لاتین و جزایر دریای کارائیب» که در بوگوتا، کلمبیا، در روزهای ۱۸ تا ۲۱ژوئیه ۱۹۸۱ تشکیل شد، به‌عنوان «روز جهانی منع خشونت علیه زنان» اعلان شد. در آن گردهمایی زنان به‌طور اصولی و پایه‌ای، خشونت بر پایه جنس را از خشونت بدنی در محدوده خانواده گرفته تا تجاوز و آزار و اذیت جنسی و هم‌چنین خشونت دولتی که شامل شکنجه و آزار زندانیان سیاسی زن می‌شود، محکوم کردند.

به‌دنبال این اقدام، در روز ۱۹اکتبر ۱۹۹۹ در هفدهمین جلسه کمیته اجتماعی، انسانی و فرهنگی(کمیته سوم سازمان ملل) در پنجاه‌وچهارمین دوره مجمع عمومی، نمایندگان جمهوری دومینیکن از جانب کشور خود و ۷۴کشور عضو، پیش‌نویس قطعنامه‌یی را ارائه دادند که تقاضا داشت روز ۲۵نوامبر به‌عنوان روز جهانی منع خشونت علیه زنان اختصاص داده شود.

کمیته سوم سازمان ملل نیز پیش‌نویس آن قطعنامه را بدون رأی‌گیری تصویب کرد و از آن پس، روز ۲۵نوامبر به‌عنوان «روز جهانی منع خشونت علیه زنان» نامگذاری شد.

 

۲۵نوامبر ـ روز جهانی منع خشونت علیه زنان

۲۵نوامبر ـ روز جهانی منع خشونت علیه زنان

 

خشونت علیه زنان در ایران

خشونت علیه زنان در ایران مانند دیگر نقاط جهان سابقه‌ای دیرینه دارد اما آنچه که اینک در حاکمیت آخوندها در ایران جریان دارد، چیزی فراتر از تمامی معیارهای شناخته شده جهانی است و در محورها مختلف قابل بررسی است از جمله در ۲محور زیر:

یکم ـ خشونت نهادینه شده و سیستماتیک علیه زنان در ایران که در قانون اساسی و سایر قوانین فرعی و موضوعی، مدون شده است و اساساً زن نصف مرد تلقی گردیده، صراحتاً از بسیاری مشاغل و مناصب اجتماعی محروم است و طبق قانون موجودی است متعلق به مرد(پدر، همسر یا حتی در نبود آن دو متعلق به برادر)

دوم ـ خشونت بی‌مرز در تمامی جنبه‌های شخصی و خصوصی زندگی زنان توسط افرادی که خود را آمر به معروف و ناهی منکر می‌دانند. بر این اساس هر کسی می‌تواند با اتکاء به قانون‌های آخوندساخته، مزاحم زنان شده و در مورد کوچک‌ترین و ریز‌ترین نکات خصوصی و اجتماعی مربوط به آنان به آنها تذکر داده و نهایتاً آنها را تحویل پاسداران دهد! امری که در هیچ‌کجای دنیا نمونه ندارد.

اولین نشانه‌های خشونت علیه زنان در نظام آخوندی در همان اولین روزهای روی کار آمدن خمینی بارز شد وقتی که حجاب را برای زنان اجباری کردند. اسیدپاشی و قتل و تجاوز و سربه‌نیست کردن زنان توسط افرادی که با تشخیص و تلقی خودشان اقدام به مجازات زنان ـ به جرم بدحجابی ـ داشتند از همین‌جا ناشی می‌شود.

زنان در زندگی خود ۴شکل خشونت شامل فیزیکی، روانی، اقتصادی و جنسی را تجربه می‌کنند. این نوع خشونت ممکن است برای همه زنان بدون توجه به نوع تحصیلات، نژاد و وضعیت خانوادگی روی دهد.

تمامی این ۴نوع خشونت در فرهنگ، شرع و کتب فقهی ارتجاع آخوندی که مرجع قوانین به‌اصطلاح شرعی دیکتاتوری زن‌ستیز آخوندی است مدون و تئوریزه شده است.

 

نقش سرکوب و خشونت علیه زنان در بقای نظام آخوندی 

نظام زن‌ستیز آخوندی در اعمال روش‌های خشونت‌آمیز و وحشیانه علیه زنان، امنیت و بقای خودش را جستجو می‌کند و تلاش می‌کند با این اهرم، ضمن ارعاب و اختناق بیشتر، گامی بلند در مسیر قفل کردن جامعه بردارد.

به همین علت آخوندهای جنایتکار، مقاومت و ایستادگی زنان در برابر فشارهای رذیلت‌بار را «جبهه جنگ نرم» علیه نظام توصیف کرد و ضمن تأکید بر جایگاه اجتماعی و امنیتی سرکوب زنان تحت عنوان آخوند‌ساخته «مبارزه با بی‌حجابی» می‌گویند «بر خلاف تصور برخی‌ها حجاب مسأله شخصی نیست و کاملا مسأله اجتماعی است...».(آخوند احمد خاتمی ـ نمایش جمعه ۱۷اردیبهشت ۸۹)

در فراخوان کمیسیون زنان شورای ملی مقاومت ایران در آستانهٔ روز جهانی منع خشونت علیه زنان ـ ۲آذر ۱۳۹۷ ـ برای پایان دادن به خشونت نهادینه شده دولتی علیه زنان در ایران آمده است:

قانون اساسی و قوانین رژیم آخوندی خشونت علیه زنان را نهادینه کرده است و مجازات‌های بیرحمانه‌یی هم‌چون شلاق، سنگسار و کور کردن را تجویز می کند.

ایران تنها کشوری در جهان است که در آن هزاران زن به‌خاطر مخالفت با رژیم، اعدام شده یا در زیر شکنجه به‌قتل رسیده‌اند.

کارگزاران رژیم ضمن یادآوری این نکته که آخرین تحقیقات انجام شده در زمینه خشونت علیه زنان در ایران ۱۴سال پیش صورت گرفته، اعتراف کرده‌اند که ۶۶درصد زنان ایرانی در طول زندگی‌شان متحمل خشونت می شوند(خبرگزاری حکومتی ایسنا – ۲۵آبان ۹۷). این رقم که خود ۲برابر میانگین جهانی است، صرفا برای سفیدنمایی و کوچک جلوه‌دادن واقعیت جهنمی زندگی زنان در ایران است.

بنا به آمار سازمان پزشکی قانونی تنها طی یک سال بیش از ۷۷۵۰۰زن قربانی خشونت خانگی شده‌اند. خبرگزاری حکومتی ایسنا در این رابطه می‌نویسد:

«مطابق با جداول آماری منتشرشده از سوی مرکز آمار که اطلاعات آن از سازمان پزشکی قانونی اخذ شده است، به‌طور کلی در سال گذشته ۷۷هزار و ۶۳۷مورد معاینه مربوط به مدعیان همسرآزاری جسمانی انجام شده است که ۹۶.۷درصد از این معاینات مربوط به زنان بوده است»(خبرگزاری حکومتی ایسنا ۴آذر ۱۴۰۱).

با این وجود، رژیم در تصویب لایحه جلوگیری از خشونت علیه زنان مانع‌تراشی می‌کند و قضاییه رژیم نه تنها بیش از نیمی از مواد این لایحه را حذف کرده بلکه ۸سال است که آن را در دست خود قبضه کرده و برای تصویب به مجلس برنگردانده است.

رایج ترین نوع خشونت علیه زنان در ایران، اقدامات دولتی برای تحمیل حجاب اجباری است. سران حکومت به‌منظور هر چه گسترده‌تر کردن سرکوب در جامعه اقدام به بازگرداندن گشت‌های ارشاد کرده و مزدورانش را تحت عنوان حجاب‌بان در مترو و سایر اماکن عمومی مستقر کرده است. این اقدام باعث درگیری مردم به‌خصوص زنان آزاده با این مزدوران شده است.

 

ازدواج اجباری، نوعی دیگری از خشونت علیه زنان

یک شکل رایج دیگر از خشونت علیه زنان در ایران، ازدواج‌های اجباری زودهنگام است که به‌طور گسترده در سراسر کشور جریان دارد.

یک جامعه‌شناس در این رابطه گفته است: «براساس آمار در یک سال شاهد بیش از ۱۰۰هزار مورد کودک‌همسری بوده‌ایم و این پدیده‌ای است که حتی یک مورد آن هم جای تامل دارد چه برسد به ۱۰۰هزار ازدواج در یک سال»(سایت خبرفوری ۱۲آبان ۱۴۰۲).

آنها هم‌چنین معترفند که «ساختار حقوقی، قضایی و انتظامی به‌گونه‌یی است که مردان به خودشان اجازه می‌دهند با زور علیه زنان اقدام به خشونت کنند»(خبرگزاری حکومتی ایرنا – ۲۷تیر ۹۷).

 

زنان سرکوب‌شده، پیشتازان رهایی 

علاوه بر مقاومت بی‌نظیر زنان مجاهد در زندان‌ها و نقش بی‌همتایی که در جامعه و جنبش زنان داشتند، حضور درخشان زنان پیشتاز در جریان قیام ۹۶ یکی از عوامل نگرانی و وحشت فزایندهٔ آخوندهای زن‌ستیز گشته و تلاش می‌کنند با افزایش محدودیت و خشونت علیه زنان مانع پیشروی زنان در عرصه‌های اجتماعی شوند.

روز شنبه ۱۴اسفند ۱۴۰۰ خانم مریم رجوی در اجلاس بین‌المللی روز جهانی زن خطاب به زنان ایرانی به عنوان پیشتاز جنبش‌‌های ضداستبدادی در بیش از ۴دهه می‌گوید:

«آزادی گرفتنی است و این شمایید که باید به‌دست خود و با نیروی رزم و نبرد خود آن را بگیرید.

هر گونه اجبار و تحمیل به زنان در امور خانوادگی، چندهمسری، خشونت جسمی، جنسی و روانی، تمام اشکال بهره‌کشی جنسی از زن و هر آنچه نظام‌های ارتجاعی و مردسالار بر پیشانی زن ایرانی نوشته‌اند، باید برای همیشه ریشه‌کن شود.

دوران ستم‌کشی باید پایان یابد. این شایسته زنان ایران است. اما این سرنوشت تیره و تار تغییر نمی‌کند مگر به‌ دستان پرتوان شما زنان.

مرتجعان و ستمگرانی که شما را به‌اسارت گرفته‌اند، هرگز به‌میل خود آزادی و برابری را به شما تقدیم نمی‌کنند؛ برخیزید و سرنگون‌شان سازید.

نیروی تعیین‌کننده شمایید! نیروی تغییر شمایید!»

مریم رجوی در جلسه‌یی زیر عنوان «زنان نیروی تغییر،قیام ایران و نقش زنان» ضمن تأکید بر نقش زنان در قیام مردم ایران گفتند:

«یکی از جنبه‌های چشم‌گیر این واقعه، این است که نیروی محوری‌اش زنان و جوانان‌اند. بی‌دلیل نیست که نماد این قیام، تصویر دختری است که در میان دودهای گاز اشک‌آور، مشت خود را بلند کرده است.

یکی از شعارهای قیام این بود که «اصلاح‌طلب، اصول‌گرا، دیگه تمومه ماجرا». این شعار، اولین بار توسط دختران و پسران دانشجوی قیام‌کننده در تهران داده شد.

شعار مهم دیگر این بود که معترضان خطاب به‌ آخوندها گفتند: بترسید، بترسید، ما همه با هم هستیم. در این ابتکار هم که جلوی زندان اوین صورت گرفت، زنان، فعالانه نقش داشتند.

بله باید آخوندها بترسند که ما همه با هم هستیم.

خامنه‌ای گفته است:‌ برابری جنسی زن و مرد از جمله حرف‌های کاملاً غلط غرب است. و زنان ایران پاسخ قاطعی به او دادند. زن شجاعی که درست در یک متری پاسداران و مأموران امنیتی ایستاد و چشم در چشم آنها با همه وجود فریاد کشید: مرگ بر خامنه‌ای. نام این زن را نمی‌دانیم اما در آن لحظه که فریاد کشید، نامش ایران بود.

درباره نقش زنان در قیام، معاون سیاسی سپاه پاسداران تصویر نسبتاً روشنی ارائه کرده است. او گفت:‌ در دهه ۶۰ آن‌هایی که اعتراضات خیابانی سازمان مجاهدین را رهبری می‌کردند، بیشتر خانم‌ها بودند و اکنون نیز حلقه اصلی تحریک و شروع، خانم‌ها بودند به‌عنوان مثال، ۴نفر از این خانم‌ها ایلام را به آشوب کشیدند و بعد از دستگیری مشخص شد هیچ‌کدام آنها ایلامی نبودند. به همین ترتیب آن‌هایی که از کرج بودند در کرمانشاه دستگیر شدند، یا آن‌هایی که از بندرعباس بودند در شیراز دستگیر شدند؛ این‌ها مجاهدینی بودند که سازمان‌یافته در شهرها حضور می‌یافتند و شعارها را جهت می‌دادند.

این اعتراف دشمن است که حلقه اصلی برانگیختن قیام‌ها زنان‌اند و من تأکید می‌کنم که حلقه اصلی سرنگونی رژیم ولایت فقیه، زنان بپاخاسته و رزم‌آوران ایران‌اند».

همان زمان جمعی از بازاریان و کسبه تهران با صدور بیانیه‌یی حمایت خود را از زنان قیام‌آفرین ایران اعلام کردند. در قسمتی از این بیانیه آمده است: «امروز و همیشه زنان ایرانی در مقابل ظلم و ستم دیکتاتوران و ظالمان ایستاده و می‌ایستند. امروز متأسفانه زنان ما از کوچک‌ترین حقوق خود برخوردار نیستند و حتی حق انتخاب پوشش خود را ندارند، اما این مسأله باعث نمی‌شود که ذره‌یی از عزم و اراده این شیر زنان کم شود و تا آخرین نفس دوشادوش مردان و برادران خود تا نابودی رژیم مردم‌ستیز می‌جنگند. ما زن و مرد جنگیم، بجنگ تا بجنگیم».

 

زنان پیشتاز قیام سراسری ۱۴۰۱

از آغاز قیام سراسری در ۲۴شهریور ۱۴۰۱ تا سومین سالگرد قیام آبان ۹۸ استبداد زن‌ستیز، خون زنان و دختران شجاع ایرانی را از همه‌ی ملیت‌ها و استان‌های ایران به‌جرم دگراندیشی و آزادی‌خواهی به زمین ریخته است. با جستجویی ساده در رسانه‌های مقاومت ایران می‌توان نام‌ها و تصاویر خندان، معصوم و پرصلابت آنان را به‌چشم دید؛ نام‌هایی مانند «اسراء پناهی، نسیم صدقی، غزاله چلاوی، مهدیس حسینی، پارمیس همنوا، مرضیه دشمن‌زیاری، روشنا احمدی، هلن احمدی، دیانا محمودی، نیکا شاه‌کرمی، ستاره تاجیک، آرنیکا قائم‌مقامی، نگین صالحی، صدف موحدی، بهناز افشاری، پریسا بهمنی، نسرین قادری، یلدا آقافضلی، مونا نقیب، الهه سعیدی، سارینا ساعدی، پگاه غواصیه، ماریا غواصیه، سمانه نیکنام، شیرین علیزاده، مائده جوانفر، هستی نارویی، مهسا موگویی، فرزانه کاظمی، حدیث نجفی، سارینا اسماعیل‌زاده، دریا(مرضیه) نظم‌ده، سمیه محمودی‌نژاد، مینو مجیدی، آیناز جواهری، سارینا شیری، مریم غواصی، کبری شیخ‌سقا، فرشته احمدی، حنانه کیا، هدیه نعیمانی، نگین عبدالملکی، ناهید مصطفی‌پور، هانیه مرادی» و ده‌ها نام دیگر. بسیار از آنان در عنفوان جوانی هستند. برخی کودک و برخی مادر. مرگی خشونت‌بار آنان را به‌کام کشیده است.

 

این شمایی اندک از خشونتی عظیم علیه زنان و دختران ایرانی فقط طی ۷۰روز است. اگر در جمهوری دومینیکن مرگ فجیع ۳خواهر جهان را به تفکر و تصمیم در مورد توقف خشونت علیه زنان واداشت، در ایران اسیر، هر روز خواهران میرابال قربانی خشونت می‌شوند. لیست زنان و دختران به‌شهادت رسیده در زندان‌ها و نیز در میدان مبارزه با این رژیم ده‌ها هزار نام را شامل می‌شود. اگر بخواهیم قربانیان خشونت‌های سیستماتیک این رژیم را لیست کنیم دچار سرگیجه خواهیم شد.

 

«لازمه دموکراسی اعاده حقوق سرکوب‌شدگان و در خط مقدم، آزادی‌ها و حقوق زنان ایران است.

آزادی و برابری سنگ بنای روابط عادلانه و سرچشمه توسعه حقیقی جامعه فرداست... حقوق‌بشر همان حقوق زنان است. و من به آن اضافه می‌کنم که رهبری زنان تضمین دموکراسی و برابری است»(مریم رجوی ـ اسفند ۱۴۰۱).

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/7d8ad2c2-d002-40e3-8849-edf8b157a2e6"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات