در بامداد روز ۲۹بهمن ۱۳۸۲ تلویزیون شبکه یک رژیم صحنهای از واژگون شدن و انفجار یک قطار باربری را نشان داد که با هیچ سانحه مشابه دیگری در تمامی طول تاریخ راهآهنهای جهان در زمان صلح شباهت نداشت!
انفجار این قطار در ایستگاه ”خیام“ واقع در کیلومتر۱۷ ایستگاه راهآهن نیشابور، منجر به آتشسوزی بزرگی شد که به منازل مسکونی ۵روستای نزدیک ایستگاه، خسارتهای جدی وارد کرد. انفجار، خانههای اطراف ایستگاه خیام نیشابور را تا شعاع ۲۰۰متری ویران کرد و شیشههای منازل در ایستگاههای اطراف تا شعاع ۱۰کیلومتری شکسته شد. صدای انفجار تا مشهد هم به گوش رسید، لازم به یادآوری است که فاصله هوایی مشهد-نیشابور نزدیک به ۸۰کیلومتر است! در این سانحه ۳۰۰تن از هموطنان به طرز فجیعی جان باختند بهنحوی که شناسایی بیشتر اجساد کشتهشدگان امکانپذیر نبود و ۲۰۰نفر نیز مصدوم و مجروح شدند.
سانحه آنقدر دلخراش بود که به یکی از خبرهای مهم رسانهها و خبرگزاریهای بینالمللی تبدیل شد و انعکاس گستردهای داشت، این سانحه بهعنوان یکی از مرگبارترین حوادث، در تاریخ راهآهنهای جهان بهثبت رسید.
سوانح بیشماری نیز بعد از آن سانحه در میهنمان بهوقوع پیوسته است، از آتشسوزی ساختمان پلاسکو در قلب تهران گرفته تا آتشسوزی در مدارس زاهدان و کردستان و تصادفات مکرر خودروهای حامل دانشآموزان و دانشجویان، انفجار معدن یورت آزادشهر و تصادفات روزانه در جادهها که بهواقع بهعنوان سلاح کشتار جمعی معروف شده و...
این قبیل سوانح و حتی کوچکتر از آنها در هر کشوری منجر به یک بحران میشود. مسئولان زیربط در این موارد از پایینترین سطوح تا بالاترین سطح آن کشور در یک تحقیقات به حسابرسی قضایی کشیده میشوند. یک تعداد محکوم و تعدادی استعفاء میدهند. چه بسا حتی دولت و رئیس دولت کاملا بر کنار میشوند. اما در مملکت آخوندزده ما این مسایل به مهمات و سوخت «سگدعوا»های باندهای رژیم تبدیل میشوند و در این میان، اصل قضیه یا فراموش شده یا ماستمالی میشود.
یک خبرگزاری رژیم بهنام باشگاه خبرنگاران جوان در بهمن ۹۲ این تیتر را در صفحه اول خود زد:
«۷۵۰کشته و زخمی در انفجار قطار نیشابور؛ نه کسی استعفا داد نه معذرتخواهی کرد!».
لذا در جریان جنگ گرگها گوشهای از اسرار برملا شد. خبرگزاری حکومتی تسنیم در دهمین سالگرد این حادثه از قول یکی از مسئولان وزارت راه و ترابری نوشت: «صاحبان محموله چون میدانستند هزینه حمل اینگونه محمولهها که مواد خطرناک تلقی میشوند گرانتر است، از افشای نوع محموله خودداری کردهاند».
اکنون و پس از گذشت سالها از سانحه، بنا به نوشته رسانههای حکومتی مشخص شده که انفجار قطار نیشابور به این علت بوده است که چپاولگران وابسته به رژیم که صاحب محمولهها بودهاند، اضافه بر اینکه رعایت اصول ایمنی و استانداردهای لازم را نکردهاند بلکه اطلاعات دقیقی نیز از نوع محموله ندادهاند و مواد مشکوک؟! با قطار حمل کردهاند! در گزارش خبرگزاری تروریستی تسنیم نیز تلویحاً اشاره شده وابستگان رژیم آخوندی با این قطار «مواد انفجاری حمل میکردهاند».
یک رسانه دیگر حکومتی بهنام خیامنامه هم در اسفند ۱۳۹۶ از قول اهالی داغدار دهکدههای مذکور نوشت:
«هنوز سوت جانخراش قطار مرگ در هوای نیشابور شنیده میشود. نیشابور ۱۴سال است که داغدار است…».
در این عمل ضدانسانی تنها چیزی که مد نظر آنها نبوده جان انسانها بوده است. اکنون پس از گذشت ۱۵سال علت انفجار قطار مشخص میشود و این حادثه در شمار یکی از جنایات فجیعی است که رژیم بر سر مردم آورده و تاکنون دم فروبسته است. اما اینکه:
کدام نهاد حکومتی؟
چه نوع مواد منفجرهای؟
به چه میزان؟
با قطاری حمل میکرده که واگن مسافری هم داشته است!
و اساساً چرا محموله نظامی حساسی مانند آنچه که انفجارش در نیشابور تا مشهد را تکان داده! را با قطاری حمل میکنند که تماماً از نقاط غیرنظامی میگذرد! پرسنلش هم غیرنظامی هستند! در ایستگاههای بینراه و تمامی طول مسیر نیز حتی یک نگهبان و نیروی هشداردهنده به اهالی برای فاصله گرفتن از محموله خطرناک گمارده نشده و... تماماً پرسشهایی هستند که پس از گذشت ۱۵سال هنوز بیپاسخ ماندهاند و هیچکس نیست که پاسخگوی خون بیگناهانی باشد که در آن فاجعه جانباختند!
بیشک آن حادثه نیز مانند دیگر جنایتها و فجایع رخداده در دورن آخوندها در پرونده جنایاتشان ثبت خواهد شد تا در روز موعود مورد بازخواست و حسابرسی خلق قرار گیرد.