«من کشته شدن را به تسلیم ترجیح میدهم. من پیش دشمن زانو بر زمین نمیزنم. من فرزند انقلاب مشروطیت ایرانم. من از اعقاب بابک خرمدین هستم که در نزد خلیفهٔ عرب آنچنان رشادت و عظمت از خود بروز داده است».
این قسمتی از سخنان پرشور و تکاندهندهٔ شیخ محمد خیابانی از رهبران جنبش آزادیخواهی مردم ایران پس از مشروطه است. او که برای ممانعت از به انحراف کشیده شدن آرمانهای انقلابی و آزادیخواهانهٔ جنبش مشروطیت مردم ایران قیام کرده بود ـ و هنوز خون ستارخانها و باقرخانها و دیگر سرداران و سالاران مشروطه در رگهایش جریان داشت ـ در عنفوان جوانی به عهدش وفا کرد و در تاریخ ایران جاودانه شد.
شیخ محمد خیابانی پس از پیروزی جنبش مشروطه در سال ۱۲۸۵ دست به تأسیس انجمن ایالتی در تبریز زد و در جریان محاصره تبریز بسا رشادتها از خود نشان داد. بعد از خلع محمدعلی شاه از سلطنت، او بهعنوان نمایندهٔ مردم تبریز راهی مجلس شد. اولین حرکت سیاسی شیخ محمد خیابانی در مجلس دوم، طی یک نطق یک ساعته مخالفت با اولتیماتوم روسیه بود.
همچنین پس از عقد قرارداد ننگین وثوقالدوله با دولت انگلستان، به مخالفت با آن پرداخت. شیخ محمد خیابانی با اعلام غیرقانونی شدن «حزب دموکرات آذربایجان» از سوی وثوق الدوله به تبریز رفت و در تاریخ ۱۷فروردین ۱۲۹۹ در آن شهر دست به قیام زد.
۲روز پس از این قیام، شیخ محمد خیابانی، تبریز را آزاد ساخت و «دولت آزادیستان» را در آن شهر برقرار نمود. قیام شیخ محمد خیابانی بهمدت بیش از ۵ماه در تبریز ادامه یافت.
سرانجام روز ۲۲شهریور ۱۲۹۹ تبریز از سوی قوای مخبر السطنهٴ هدایت، والی منصوب شدة آذربایجان، با هدف سرکوب قیام به محاصره درآمد.
شیخمحمد خیابانی مبارز پرشور و آزاده میهنمان در نیمهشب ۲۲شهریور ۱۲۹۹ در حالیکه در مخفیگاهش در شهر تبریز بهمحاصره قزاقان استبداد بهسرکردگی مخبرالسلطنه درآمده بود، پس از چند ساعت نبرد دلیرانه با مهاجمان بهشهادت رسید و به عهد و میثاق خونین خود در راه آزادی ایران، عاشقانه وفا نمود. خیابانی هنگام شهادت ۴۱سال داشت.
شیخمحمد خیابانی در شب شهادتش فریاد کشید:
«ای آزادیخواهان که عهد و میثاق بستهاید یا بمیرید و یا ایران را آزاد کنید».
میرزاده عشقی در مورد این شهید راه وطن سروده است:
«پرد ز فلک بر اوج فواره خون، هر روز
تا غوطه خورد خورشید در خون خیابانی»
قیام مردم آذربایجان بهرهبری شیخ محمد خیابانی با انقلاب میرزا کوچکخان در گیلان و قیام کلنل محمدتقیخان پسیان در خراسان، در یک دوره تاریخی مشخص و در یک راستا و هدف واحد شکل گرفتند؛ هدفی که حفظ استقلال کشور از دستاندازیهای استعماری، برقراری حکومت جمهوری و رهایی از استبداد فاسد سلطنتی در ایران بود.