قیام ۷دی ۹۶ کیفیتی سر برآورده از قریب ۴۰سال تجربه، به پهنای جغرافیای ایران سینه سپر کرد. آنچه روی داد، همبستگیِ شهابهایی در سپهر ارغوانی ایران بود.
قیام دی ۹۶ در ضربه شوکآور نخستینش با شعار «اصلاحطلب، اصولگرا ـ دیگه تمومه ماجرا»، آنچنان صفبندی قاطعی تعیین نمود که سیرکهای جناحبازی کل نظام را دود هوا کرد. از آن پس فصلی نوین در جغرافیای سیاسی ایران ورق خورد و در قیام آبان ۹۸ گل داد.
نتیجه آن شد که:
۱ـ دیگر شرایط به قبل از آن برنگشت و زمینهٔ قیام بزرگتر آبان ۹۸ شد.
۲ـ تضادهای درونی حاکمیت شتاب بیشتری گرفت.
۳ـ تعادلقوای جهانی با جمهوری اسلامی وارد فرازی علیه آن شد.
۴ـ مماشاتگران کهنهکار را در شوک فروبرد و در تداوم خود موجب تغییر رفتار آنان شد.
۵ـ افقی نو را در تعادلقوای مردم با حاکمیت رقم زد و تعادل طولانی سالیان را در هم شکست و انرژیهای تازه آزاد نمود.
۶ـ آثار قیامهای پیاپی ناشی از قیام دی ۹۶ که به قیام ۹۸ رسید، باعث شد که نیروهای سرکوبگر، تعادل پیشینشان را از دست بدهند و دچار شقه و انفعال و بریدگی از نظام شوند. این شقه و تکان و تلاطم این روزها بسا بیشتر از قبل شده است.
۷ـ هماکنون به ضرورت همبستگی اقشار گوناگون جامعهٔ ایران رسیدهایم تا آیندهٔ سرنوشتساز را خودمان رقم بزنیم. همبستگی اقشار و استمرار قیامها پتانسیلی است که منجر به انفجار بزرگ در سراسر ایران خواهد شد و سپیدهدم خجستهٔ آزادی، طلیعهٔ شکوه و فروغش را بر فلات ایرانزمین خواهد گسترد...
واقعیت آنکه قیامی که از روز ۷دی ۹۶ آغاز شد، یک خیزش خلقالساعه نبود، بلکه این قیام ریشه در تاریخ ۴دهه حاکمیت جمهوری اسلامی در ایران دارد. این قیام حاصل «انباشت نارضایتی»هایی بود که هر جا فرصت بروز پیدا کند، علنی میشود.
ریشهٔ قیام دیماه ۱۳۹۶ را باید در رویارویی جستجو کرد که از فردای انقلاب بهمن ۱۳۵۷ و استقرار رژیم ولایت فقیه بین مردم و این رژیم بر سر غصب حق حکمیت ملی جریان داشته است.
عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر کشور حسن روحانی، در مصاحبه با روزنامهٔ حکومتی ایران در این خصوص گفت:
«چون سطح انباشتگی نارضایتیها بالا رفته و عمومی شده بود و در هر کجایی که امکان بروز پیدا میکرد، ابراز میشد».
این انباشتگی نارضایتی به نخستین روزهای سرقت انقلاب ۵۷ و خلفوعدههای خمینی و استقرار دیکتاتوری مذهبی به جای یک جمهوری دموکراتیک که خواست مردم ایران بود برمیگردد؛ یک رویارویی شدید بین مردم و رژیم آخوندی بر سر حق حاکمیت ملی در جریان است. این نارضایتی مانند بخار فشرده شده از هر منفذی که پیدا کند، بیرون میزند. قیام دیماه ۱۳۹۶ یکی از آن فرصتها بود.
گستردگی قیام دیماه ۱۳۹۶
یکی از ویژگیهای قیام دیماه ۱۳۹۶ گستردگی جغرافیایی آن بود، رحمانی فضلی در این خصوص گفت: «اعتراضهای دیماه در ۱۰۰شهر بود و در ۴۰شهر به خشونت تبدیل شد. خیلی با سال ۸۸ فرق میکرد. از یک جنس نبود».
اما آمارها نشان میداد که قیام دیماه ۱۳۹۶ به ۱۴۲شهر کشیده شد، البته علی ربیعی وزیر سابق کار حسن روحانی میزان گستردگی را این طور بیان کرد: «در دیماه ۹۶ اعترضات در ۱۶۰شهر خود را نشان داد».
قیام دیماه ۱۳۹۶ یکی از بزرگترین حرکتهای اجتماعی چند ساله اخیر ایران است که هماینک نیز ادامه دارد. نظر به اهمیت این قیام، پژوهش زیر برای استفاده علاقمندان به مسایل قیام ایران تنظیم شده تا سیمای واقعی قیام، پیشینه و پیامدهای آن در «یک سند» قابل دسترس باشد.
گستردگی قیام دیماه ۱۳۹۶ و استمرار آن وضعیت خطیری برای رژیم ایران بهوجود آورد، علی ربیعی که علاوه بر وزارت کار، از معاونان وزارت اطلاعات بوده در این خصوص میگوید: «قیام دیماه ۱۳۹۶ خطرناک بود و آژیر خطری را به صدا درمیآورد که میتواند گستردهتر شود».
شهرهای بپاخاسته
اسامی شهرهای بپاخاسته توسط خبرگزاریها بهصورت زیر اعلام شد:
مشهد، نیشابور، شاهرود، سبزوار، یزد، بیرجند، کاشمر، رشت، ساری، قم، ارومیه، کرمانشاه، همدان، خرمآباد، قوچان، تهران، شهرکرد، اصفهان، تربت حیدریه، شاهینشهر، ابهر، ساوه، زنجان، اردبیل، اراک، ملایر، شهرضا، خرمآباد، کاشان، اهواز، بندرعباس، زاهدان، ایذه، نجفآباد، دورود لرستان، ارومیه، قهدریجان، سمنان، سنندج، چابهار و...
لحظه آغاز قیام دی
قیام دیماه ۱۳۹۶ یک قیام آنی و خلقالساعه نبود، روند بلوغ هزاران خیزش و اعتراضی بود که در سراسر ایران شکل گرفته بود. قیام دیماه ۱۳۹۶ نوک کوه آتش اعتراضات و خواستههای مردم ایران بود که از فردای انقلاب ۵۷ دنبال آن بودند.
قیام دیماه ۱۳۹۶ در روز ۷دیماه در اعتراض به گرانی تخممرغ با شعار «مرگ بر گرانی» در مشهد آغاز شد و بلافاصله شعارهای صنفی به شعارهای سیاسی تبدیل شد.
این قیام همان روز در چند شهر دیگر استان خراسان و نیز شهر یزد گسترش یافت.
«جوان» روزنامه سپاه پاسداران در این خصوص نوشت:
«در فتنه ۹۶ خیلی سریعتر از آنچه فکر میشد تنها به فاصله یک روز، آشوبها از پیگیری مطالبات مردم(بهعنوان بهانه اغتشاشگری) به سمت تقابل با نظام و تصرف اماکن نظامی و انتظامی... تغییر مسیر داد».
نمونهای از شعارهای قیام دیماه ۱۳۹۶
اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا!
مرگ بر خامنهای روحانی!
اسلامو پله کردید، مردمو ذله کردید!
حکومت آخوندی، نمیخوایم! نمیخوایم!
سیدعلی حیا کن، مملکتو رها کن!
ملت گدایی میکنه، آقا خدایی میکنه!
آخوندها حیا کنید، مملکتو رها کنید!
وای به روزی که مسلح شویم!
مرگ بر حزبالله!
سیدعلی ببخشید، دیگه باید بلند شید!
مرگ بر دیکتاتور!
بسیجی! داعشی!
میکشم، میکشم، آن که برادرم کشت!
ما بچههای جنگیم، بجنگ تا بجنگیم!
مرگ بر ارتجاع!
تعرض جوانان در قیام دیماه ۱۳۹۶
در قیام دیماه ۱۳۹۶ جوانان و قیامکنندگان در مقابل نیروهای سرکوب حکومتی ایستادند و آنها را پس زدند. در این خصوص محمدباقر فرزانه در نماز جمعه مشهد گفت:
«به دفاتر ۶۰امامجمعه در شهرهای مختلف حمله شده است».
احمد خاتمی عضو مجلس خبرگان هم گفت: «اغتشاشگران به ۲۰حوزه علمیه حمله کردند».
برخی انعکاسات شخصیتهای بینالمللی
خبرگزاریهای فرانسه، آلمان، بریتانیا و بسیاری کشورهای اروپایی و عربی به قیام ایران واکنش مثبت نشان دادند. اعراب از آن استقبال کردند».
گاهشمار قیام دیماه ۱۳۹۶
۷دی ۹۶
مشهد: طبق فراخوانی از پیش اعلامشده، نزدیک به ۱۰هزار نفر از مرم مشهد در اعتراض به گرانی کالاها و مایحتاج عمومی و بالا رفتن افسارگسیخته قیمت روزانه اقلام، در میدان شهدا، مقابل ساختمان شهرداری این شهر تظاهرات بزرگی را برگزار کردند.
مردم شعار میدادند: «مرگ بر دیکتاتور!»، «مرگ بر روحانی!»، «مرگ بر گرونی!»، «اسلامو پله کردین، مردمو ذله کردین!»، «امام رضا نگاه کن، فکری بهحال ما کن!»، «لاریجانی قاضیه، با دزدها همبازیه!»، «توپ تانک فشفشه، دیگر اثر نداره!»، «میکشم، میکشم، آن که برادرم کشت!».
نیشابور، کاشمر، بیرجند، شاهرود و نوشهر نیز به مردم مشهد پیوستند.
۸دی ۹۶
تهران: طبق فراخوان که در فضای اینترنت برای تجمع در سایر شهرها داده شده بود، گارد ضدشورش برای ممانعت از شکلگیری هر گونه حرکت اعتراضی در میدان ولیعصر و در برخی چهارراههای اصلی شهر و در میدان آزادی مستقر شده بود. نیروی انتظامی در میدان ولیعصر اسلحه نداشتند ولی باتون در دست داشتند و نمیگذاشتند ماشینها متوقف شوند.
کرمانشاه: در کرمانشاه مردم فراخوانی روی شبکههای اجتماعی داده بودند که میخواهند در حمایت از زلزلهزدگان استان کرمانشاه در میدان آزادی کرمانشاه جمع شوند. گارد در اطراف میدان آزادی تجمع کرده و مانع حرکت مردم به آن سمت شدند، ولی مردم بهتدریج تجمعشان را شکل دادند. مردم شعار میدادند: «مرگ بر دیکتاتور!»، «یا مرگ یا آزادی!».
قوچان: در قوچان صدها نفر به خیابانها آمدند. گارد ضدشورش در سطح شهر پراکنده بودند. فرمانده نیروی انتظامی از مردم خواست که هر مسألهای دارند از مجاری قانونی عمل کنند. مردم وی را هو کرده و گفتند: «دروغه، دروغه!». وی گفت این کارهای شما فقط باعث استفاده دشمن است. مردم شعار دادند: «پلیس برو دزد و بگیر!». رئیس پلیس گفت: «دارم اخطار میدهم. کسانی که میخواهند تماشا کنند از بقیه فاصله بگیرند». مردم شعار دادند: «نترسید، نترسید، ما همه با هم هستیم!»، «مرگ بر روحانی!»، «مرگ بر گرانی!».
اصفهان: چند هزار نفر از مردم اصفهان در پاسخ به فراخوان قبلی در همبستگی با مردم مشهد، تجمع خودشان را از سیوسه پل، میدان خمینی، میدان انقلاب، میدان نقش جهان و چند نقطه دیگر آغاز کردند. گارد در بین مردم آمد، بین مردم فاصله انداخته و بعد مردم را دستگیر کرد. مردم شعار «مرگ بر خامنهای!» و «مرگ بر دیکتاتور!» سردادند.
اهواز: در اهواز تجمع شکل گرفت. نیروی انتظامی در میدان شهدا مسیرها را گرفتند که مردم رد نشوند. در خیابان کیانپارس صدای تیراندازی شنیده میشد. مردم شعار میدادند: «سوریه را رها کن، فکری بهحال ما کن!»، «مرگ بر دیکتاتور!» و «اهوازی میمیرد، ذلت نمیپذیرد!».
قم: صدها نفر از جوانان در قم در پاسخ به فراخوان همبستگی با مردم مشهد و سایر شهرها، در اعتراض به گرانی، تجمع کردند. شعار «مرگ بر خامنهای!» و «نترسید، نترسید، ما همه با هم هستیم!» از جمله شعارهای مردم بود.
قزوین: در قزوین چند صد نفر در خیابانها تجمع کرده و شعار میدادند: «ایرانی باغیرت، حمایت! حمایت!»؛ «توپ تانک فشفه، آخوند باید کشته شه!».
رشت: در رشت صدها نفر از مردم در حاجیآباد علیه گرانی تجمع کردند. مردم شعار میدادند: «کشور ما دزدخونه است، توی جهان نمونه است!». بین تظاهرکنندگان با گارد و بسیجیان درگیری پیش آمد. بسیجیان به مردم حمله کردند. تعدادی از جوانان در خیابان مقابل گارد ضدشورش نشستند و شعار میدادند: «میمیریم، میمیرم، ایران را پس میگیریم!».
قائمشهر: در قائمشهر در پاسخ به فراخوان همبستگی با مردم مشهد، صدها تن از مردم تجمع کردند. آنها شعار میدادند: «همشهری باغیرت، حمایت! حمایت!».
یزد: در یزد مردم در میدان بهشتی تجمع کردند.
ساری: در ساری تجمعکنندگان در اعتراض به گرانی در مقابل استانداری تجمع کردند.
زاهدان: در زاهدان مردم تجمع کردند. آنها شعار میدادند: «سوریه را رها کن، فکر بهحال ما کن!».
همدان: جوانان همدان در خیابان بوعلی تجمع کردند. بین مردم و گارد درگیری پیش آمد. مردم شعار میدادند: «مرگ بر روحانی!» و «مرگ بر جمهوری اسلامی!».
خرمآباد: مردم در خرمآباد تجمع کردند. آنها شعار میدادند: «ایرانی میمیرد، ذلت نمیپذیرد!».
سبزوار: در سبزوار صدها نفر تجمع کردند. نیروی انتظامی مردم را بهشدت کتک زد.
بجنورد: در بجنورد مردم تجمع کردند. آنها شعار میدادند: «اسلامو پله کردن، مردمو ذله کردن!».
تبریز: در تبریز در چهارراه آبرسان که مرکز سنتی و همیشگی تجمعات مردم بود، گارد ضدشورش مستقر شده بود. آنها همچنین در میدان ساعت مستقر شده بودند. فضای شهر بسیار امنیتی بود. ماشنیهای نیروی انتظامی در کنار میدان ساعت ایستاده بودند.
مشهد: نیروهای ضدشورش و سپاه در خیابانها و میدانهای شهر مشهد مستقر بودند.
۹دی ۹۶
تهران: از صبح تجمع در خیابانهای تهران شکل گرفت. مردم شعار «مرگ بر دیکتاتور!» سردادند. نیروی انتظامی و گارد در میدان انقلاب مستقر شده بود.
مردم در خیابان انقلاب به سمت دانشگاه تهران، در امتداد چهارراه ولیعصر حرکت میکردند و شعار «مرگ بر دیکتاتور!» و «ایرانی با غیرت، حمایت! حمایت!» سردادند.
در چهارراه ولیعصر ماشین آبپاش وارد کردند. مردم سطل زباله را وسط خیابان آتش زده و شعار «مرگ بر دیکتاتور!» دادند.
در میدان انقلاب مردم بنرهای حکومتی را پاره کرده و شعار میدادند: «توپ تانک فشفه، آخوند باید کشته شه!»، «سید علی حیا کن، مملکتو رها کن!» و «حمایت، حمایت، ایرانی باغیرت!».
در پارک دانشجو شعار میدادند: «خامنهای حیا کن، مملکتو رها کن!».
در مقابل دانشگاه تهران مردم شعار میدادند: «سیدعلی ببخشین، دیگه باید بلند شین!»، «دانشجو، کارگر، اتحاد! اتحاد!»، «یا مرگ یا آزادی!»، «مرگ بر اصل ولایت فقیه!»، «توپ، تانک، فشفشه، آخوند باید کشته شه!» و …
نیروهای انتظامی به سمت دانشگاه تهران هجوم برد و سعی کرد از خروج دانشجویان از دانشگاه ممانعت بهعمل بیاورد. دانشجویان مقابل درب دانشگاه جمع شدند. در نهایت دانشجویان از دانشگاه بیرون آمدند. دانشجویان هم شعار میدادند: «اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا!»، «حکومت زور نمیخوایم، پلیس مزدور نمیخوایم!» و «دانشجو میمیرد، ذلت نمپذیرذ!».
کرمانشاه: مردم در در میدان آزادی تجمع کردند. آنها یک بسیجی را کتک زدند. نیروی انتظامی تعدادی از مردم را دستگیر کرد.
شهرکرد: تجمع شکل گرفت. نیروی انتظامی به سمت مردم گاز اشکآور پرتاب کرد.
اصفهان: مردم در میدان انقلاب تجمع کردند. نیروی انتظامی به سمت مردم هجوم برده و نفرات را دستگیر میکرد. مردم با سنگ با نیروی انتظامی درگیر شدند.
تربت حیدریه: مردم تجمع کرده شعار میدادند: «همشهری تربتی، حمایت! حمایت!».
قم: مردم تجمع کرده و شعار میدادند: «نترسید، نترسید، ما همه با هم هستیم!».
اراک: مردم در خیابانها در حضور نیروی انتظامی شعار «مرگ بر دیکتاتور!» سردادند. فرمانداری اراک به تصرف مردم درآمد. مردم به پایگاه بسیج حمله کردند و تابلوی آن را پایین کشیدند.
ملایر: هزاران نفر از مردم ملایر به خیابانها آمدند. مردم به دادگستری حمله و محل را تخریب کردند. مردم به دفتر امامجمعه شهر حمله کردند و آن را به آتش کشیدند.
زنجان: مردم در میدان انقلاب تجمع کردند و با نیروی انتظامی درگیر شدند.
اردبیل: مردم اردبیل به خیابانها آمده و تظاهرات کردند.
ساوه: مردم ساوه تجمع کرده و شعار میدادند: «سوریه را رها کن، فکری بهحال ما کن!».
سمنان: هزاران نفر از مردم سمنان در میدان سعدی تجمع کرده و شعار میدادند: «آخوند بره گم بشه، ایران گلستان میشه!».
همدان: هزاران نفر از مردم همدان تجمع کردند. نیروی انتظامی تعدادی از مردم را دستگیر کرد.
خرمآباد: مردم خرمآباد به خیابانها آمده و شعار میدادند: «سیدعلی حیا کن، مملکتو رها کن!».
کاشان: مردم کاشان با شعار «مرگ بر دیکتاتور!» در خیابانها تجمع و اعتراض کردند.
بندرعباس: هزاران نفر از مردم در برابر مجتمع تجاری ستاره جنوب تجمع کردند و شعار میدادند: «حکومت آخوندی، نمیخوایم! نمیخوایم!».
گرگان: مردم در خیابانها تجمع کرده و شعار میدادند: «ایرانی باغیرت، حمایت! حمایت!» و «ملت گدایی میکنه، آخوند خدایی میکنه!».
آمل: مردم آمل به خیابانها آمده شعار میدادند: «بزن بیرون هموطن، حقتو فریاد بزن!».
تنکابن: مردم تنکابن به خیابانها آمده و شعار «مرگ بر دیکتاتور!» سردادند.
کرج: در فلکه اول گوهردشت نیروهای انتظامی مستقر شده بود. مردم ساختمان شورای حل اختلاف را به آتش کشیدند.
کرمان: مردم کرمان به خیابانها آمده و تظاهرات کردند.
هشتگرد: مردم تجمع کرده و شعار میدادند: «توپ، تانک، فشفشه، آخوند باید کشته شه!».
ساری: هزاران نفر از مردم ساری در خیابان تجمع کردند. ماشینهای نیروی انتظامی هم در خیابانها مستقر شده بودند.
دورود: مردم، جانباختهای را روی دست گرفته و میگفتند: «الله اکبر! مرگ بر خامنهای!». مردم فرمانداری دورود را به آتش کشیدند و شعار «مرگ بر خامنهای!» سردادند. جوانان با سنگ به سمت مأموران حمله کردند.
ارومیه: مردم در خیابان شعار «مرگ بر دیکتاتور!» سردادند.
اهواز: در خیابان نادری بین مردم و نیروی انتظامی و گارد ضدشورش درگیری پیش آمد. جوانان در خیابانها آتش روشن کردند و با سنگ به سمت نیروهای سرکوبگر حمله کردند. آنها شعار میدادند: «توپ، تانک، فشفشه، خامنهای باید کشته شه!». مردم به ماشین نیروی انتظامی حمله کرده و نفرات آن را کتک زدند.
بروجرد: هزاران نفر از مردم در خیابان شعار میدادند: «ایرانی باغیرت، حمایت! حمایت!».
نجفآباد: مردم نجفآباد در خیابانها شعار «مرگ بر دیکتاتور!» سردادند.
مشهد: مردم یک ماشین نیروی انتظامی را چپ کردند و سپس ماشین را به آتش کشیدند.
نوشهر: هزاران نفر از مردم نوشهر در خیابان تجمع کرده و شعار «مرگ بر دیکتاتور» دادند.
ایذه: هزاران نفر در خیابانهای ایذه تجمع کرده و شعار دادند.
دلیجان: مردم به خیابانها ریخته و شعار «سر اومد، سر اومد، کاسه صبر مردم!» را سردادند.
شیراز: هزاران نفر از مردم شیراز در خیابانها شعار «مرگ بر دیکتاتور!» سردادند.
شاهینشهر: عکس خامنهای توسط مردم لگدمال شد.
۱۰دی ۹۶
تهران: در خیابانهای ولیعصر جنوبی، نوفل لوشاتو و وصال – تقاطع انقلاب تجمعهای مردمی شکل گرفت. بخشی از مردم به سمت ساختمان صدا و سیما و بخشی به سمت هفتحوض برای تصرف ۳پایگاه ناجا و یک پایگاه سپاه(خیابان مدنی، تقاطع گلبرگ) حرکت کردند.
نرسیده به چهارراه ولیعصر، جمعیت زیادی ایستاده و پا میکوبیدند و رو به گارد ضدشورش شعار میدادند: «بیشرف! بیشرف!».
در میدان فردوسی گارد ضدشورش بهصورت متراکم ایستاده بود و با ماشین آبپاش به سمت مردم حمله میکرد. دستگیرشدگان جدید را به زندان اوین بردند.
در میدان انقلاب نیروی انتظامی مردم را مورد حمله قرار داده و با باتون آنها را میزد.
در چهارراه ولیعصر جوانان شعار میدادند: «اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا!».
در خیابان کارگر نیروهای موتورسوار در خیابان بودند. مردم شعار میدادند: «نترسید، نترسید، ما همه با هم هستیم!».
در خیابان انقلاب – کارگر شمالی بهرغم هجوم گارد، جوانان در مقابل آنها ایستادهاند. سطلهای زباله را بهآتش کشیده و شعار «نترسید، نترسید، ما همه با هم هستیم!» و «مرگ بر دیکتاتور!» سردادند. آنها با گارد ضدشورش درگیر شده و آنها را کتک زدند.
در خیابان انقلاب جوانان خودروی نیروی انتظامی را واژگون کرده و آتش زدند.
در چهارراه کشاورز – کارگر شمالی مردم شعار میدادند: «مرگ بر خامنهای!».
در میدان انقلاب هزاران نفر در حال راهپیمایی شعار «مرگ بر خامنهای!» و «مرگ بر دیکتاتور!» سردادند. مردم در حال جنگ و گریز بودند.
در تئاتر شهر گارد ضدشورش با موتور و پیاده در ابعاد زیاد ایستاده بود. منطقه مثل منطقه جنگی شده بود.
دانشجویان در دانشکده هنر تجمع کرده و شعار میدادند: «مرفهان بیدرد، مایه ننگ ملت!».
قلعه حسنخان(تهران): مردم به خیابانها آمده و در جنگ و گریز با نیروی انتظامی و گارد بودند.
کرمانشاه: گارد ضدشورش در تمام خیابانها صف کشیده بودند. مردم با شعار «مرگ بر روحانی!» به سمت نیروی انتظامی حمله کرده و شعار «بیشرف! بیشرف!» میدادند. صحنه میدان آزادی حالت جنگ و گریز داشت. نیروی انتظامی جوانان را باباتون بهشدت میزدند. مردم به نیروهای انتظامی حمله کرده و آنان را بهشدت کتک زدند.
دورود: در دورود به سمت مردم گاز اشکآور میزدند. مردم شعار میدادند: «میکشم، میکشم، آن که برادرم کشت!». جانباختگان دورود توسط اداره اطلاعات به خرمآباد منتقل شدند. به خانوادههای آنها گفته شده بود حق ندارید برای کشتهشدگان مراسم بگذارید.
تویسرکان: تجمع مردم شکل گرفت. آنها شعار میدادند: «نترسید، نترسید، ما همه با هم هستیم!». نیروی انتظامی در تعقیب و گریز با جوانان به سمت آنان شلیک کرد که عدهای مجروح شده و یک نفر کشته شده است. مردم در مقابل فرمانداری تجمع کرده و ماشین فرماندار را آتش زدند. این آتشسوزی باعث سوختن بخشهایی زیادی از در ورودی و سردر فرمانداری شد. به سمت مردم تیراندازی شد. مردم شعار «مرگ بر خامنهای!» سردادند.
شهریار: تظاهرات مردم شکل گرفت.
مشهد: مردم در مشهد تجمع کرده و شعار «مرگ بر جمهوری آخوندی!» و «سیدعلی حیا کن، مملکتو رها کن!» سردادند. گارد ضدشورش به آنها حمله کرده و گاز اشکآور میزد.
مردم خودروی بسیجیان را واژگون کرده و به آتش کشیده و شعار: «مرگ بر دیکتاتور!» سردادند.
قهدریجان: مردم در قهدریجان شعار میدادند: «نترسید، نترسید، ما همه با هم هستیم!».
نورآباد: مردم در نورآباد با گارد ضدشورش در جنگ و گریز بودند.
شاهینشهر: در سطح شهر درگیری بسیار شدیدی بین مردم و گارد ضدشورش پیش آمد. در این درگیری تعدادی از مردم کشته و زخمی شدند. شدت این درگیری به حدی بود که همه پزشکان را به بیمارستان فراخواندند.
مردم به مقر گردان ۱۰۴ امام حسین متعلق به سپاه حمله کرده و آن را به تصرف خود درآورده و محل را به آتش کشیدند. سپاه در مقابل حمله مردم به سمت آنان گلوله مشقی شلیک میکرد اما کسی پراکنده نمیشد و مردم کماکان در محل باقی ماندند.
مردم همچنین در ادامه به سمت شهرداری و فرمانداری رفتند و شیشههای ساختمان شهرداری را شکستند.
مردم ماشینهای مربوط به سپاه و بسیج را در خیابانها چپ کرده و به آتش کشیدند. در این درگیریها دستکم ۱۰خودرو شامل اتوبوسها و ماشینهای ارگانهای سرکوبگر در آتش سوخت.
نیروهای ضدشورش در برابر ایستادگی مردم اقدام به شلیک نموده و دستکم ۳نفر از مردم را کشتند. تیراندازی خیلی شدید در جریان بود. نیروهای انتظامی فرار میکردند.
شیراز: در شیراز زد و خوردی که بین یک جوان با چند بسیجی به وجود آمد. در باغ ارم گارد ضدشورش مردم را مورد ضرب و شتم قرار دادند.
ایلام: مردم در میدان ۲۲بهمن تجمع کردند. آنها شعار میدادند: «مرگ بر دیکتاتور!» و «ملت گدایی میکند، آقا خدایی میکند!». جنگ و گریز مردم با پلیس شکل گرفت. موتورسوارهای گارد ضدشورش مردم را دنبال میکردند.
اصفهان: مردم اصفهان نیروی انتظامی را هو میکردند.
دهدشت: مردم دهدشت به خیابانها آمده و شعار «نترسید، نترسید، ما همه باهم هستیم!» سردادند.
الیگودرز: مردم الیگودرز در خیابانها فریاد میزدند: «مرگ بر تو!» و «سوریه را رها کن، فکری بهحال ما کن!».
نهاوند: مردم نهاوند در خیابانها شعار میدادند: «نترسید، نترسید، ما همه با هم هستیم!».
رشت: در رشت جمعیت زیادی در خیابانها آمده و تظاهرات کردند. مردم چند بسیجی را که به تجمع مردم حمله کرده بودند، گو شمالی حسابی دادند.
بوکان: مردم در بوکان تجمع کرده و شعار میدادند.
هشتگرد: در هشتگرد مردم عکس بزرگ خامنهای را پایین کشیده و شعار «مرگ بر دیکتاتور!» سردادند.
اهواز: در خیابان نادری اهواز گارد ضدشورش تمامی خیابان را پوشانده بود. مردم تجمع کردند. گارد ضدشورش به تجمع مردم حمله کرد. آنها ماشین نیروی انتظامی را گرفته و آن را هل داده و شعار «مرگ بر دیکتاتور!» میدادند. مردم مقر پلیس اهواز را سنگ باران کردند.
همدان: مردم در خیابانها تجمع کرده و شعار میدادند: «مرگ بر گرانفروش!».
مراغه: مردم مراغه تجمع کردند. نیروی انتظامی در خیابانها حضور داشت. مردم به سمت نیروی انتظامی سنگ پرتاب کرده و صحنه جنگ و گریز شده بود. مردم به فرمانداری حمله کرده و تابلو آن را میکنند و به پلیس «بیشرف! بیشرف!» میگویند.
اردبیل: مردم با گارد ضدشورش درگیری شدیدی داشتند و شعار «بیشرف! بیشرف!» میدادند.
چابهار: مردم تجمع کرده و شعار «مرگ بر روحانی!» میدادند.
ارومیه: مردم تجمع کرده و شعار «مرگ بر دیکتاتور!» میدادند.
نهاوند: مردم تجمع کرده شعار «نترسید، نترسید، ما همه با هم هستیم!» سردادند.
خوی: مردم خوی تجمع کردند. آنها شعار «مرگ بر دیکتاتور!» سردادند.
سنندج: مردم سنندج تجمع کرده و با گارد ضدشورش درگیر شدند.
لاهیجان: در لاهیجان مردم تجمع کردند و شعار میدادند.
بهشهر: مردم در بهشهر تجمع کردند. گارد ضدشورش مردم را میزد.
خرمدره: مردم خرمدره با نیروی انتظامی درگیر شده و شعار «نترسید، نترسید، ما همه با هم هستیم!» سردادند. گارد ضدشورش به مردم گاز اشکآور میزد. مردم هم به سمت آنها گاز اشکآور را پرتاب میکردند.
تاکستان: جمعیت زیادی باشتاب حرکت کرده و شعار «نترسید، نترسید، ما همه با هم هستیم!» سردادند. در چهارراه غفاری جوانان با چوب و سنگ به یک کیوسک پلیس حمله کردند. مردم به یک حوزه علمیه حمله کردند و فریاد میزنند: «دوربین! دوربین!».
تبریز: مردم تبریز با نیروهای انتظامی و گارد ضدشورش در حالت جنگ و گریز بودند. در منطقه آبرسان نیروی انتظامی سعی میکرد مردم را پراکنده کند.
اراک: در خیابان قائممقام مردم در وسط خیابان سطلهای آشغال را آتش زده و شعار «مرگ بر خامنهای!» سردادند. خیابان از ماشینهای بسیج و موتورهای آنها پر شده بود.
خرمآباد: در خرمآباد در خیابان انقلاب جنگ و گریز بین مردم و گارد ضدشورش در جریان بود.
اسدآباد: در اسدآباد مردم در جنگ و گریز بودند. گارد ضدشورش مردم را تعقیب میکرد.
ایذه: مردم تظاهرات کردند. این تظاهرات تا پاسی از شب ادامه داشت. گارد اقدام به شلیک به سوی مردم کردند. یکی از پزشکان در ایذه گفت: «کنترل شهر دست مردم است. تابهحال ۱۰نفر کشته و بیشتر از ۳۰نفر مجروح شدهاند». از نیروهای گارد ضدشورش نیز ۳نفر بهدست مردم کشته شدند. صدای تیراندازی و آژیر آمبولانسها در سطح شهر به گوش میرسد.
مردم ایذه از عموم مردم ایران خواستند که به کمک آنان بشتابند و از مردم شهر خواستند تا خیابانها را ترک نکنند و تا تعیینتکلیف وضعیت در خیابان بمانند.
رژیم ایران برای اینکه امکان انتشار خبرها از این شهر به بیرون نباشد، خطوط اینترنت را بهشدت ضعیف کرده بود.
۱۱دی ۹۶
تهران: در میدان ونک تجمع شکل گرفت. مردم حالت تهاجمی داشته و با شتاب حرکت میکردند و شعار «مرگ بر دیکتاتور!» سرمیدادند. نیروی ضدشورش هم در میدان ونک به فاصله چند متر از همدیگر ایستاده بود.
در میدان انقلاب مردم شعار «مرگ بر دیکتاتور!» داده و نیروی انتظامی هم گاز اشکآور شلیک میکرد.
مقابل دانشگاه تهران نیروی انتظامی و گارد ضدشورش بهصورت فشرده و به صف ایستاده بودند مردم هم بهصورت پراکنده حضور داشتند.
در میدان انقلاب، خیابان کارگر، موتورسواران انتظامی روی مردم میرفتند. مردم شعار «مرگ بر دیکتاتور!» و «سرنگون! سرنگون!» میدادند. نیروی انتظامی باباتون مردم را میزد، مردم هم جمعی به نیروی انتظامی حمله میکرده و شعار «بریز بیرون هموطن، حقتو فریاد بزن!» سرمیدادند.
در میدان آزادی گارد ضدشورش مستقر و ترافیک ایجاد کرده بود.
در نقطهای از تهران جنگ و درگیری مردم با نیروی انتظامی بود. نیروی انتظامی با باتون مردم را میزدند، مردم هم جمعی به نیروی انتظامی حمله میکردند.
در میدان آزادی گارد ضدشورش مستقر بود و ترافیک ایجاد کرده بود.
در تهران در میدان ونک مردم حالت تهاجمی داشتند و شعار «مرگ بر دیکتاتور!» سرمیدادند.
در میدان انقلاب مردم شعار «مرگ بر دیکتاتور!» میدادند و نیروی انتظامی هم گاز اشکآور شلیک میکرد.
در میدان انقلاب و خیابان نواب، شب گارد ضدشورش بسیار فشرده و با موتور و پیاده بودند و فضای حکومت نظامی حاکم کرده بودند.
در میدان انقلاب، خیابان کارگر، موتورسواران انتظامی روی مردم میرفتند. مردم شعار «مرگ بر دیکتاتور»؛ «سرنگون؛ سرنگون» میدادند.
کرمانشاه: در میدان آزادی جمعیت زیادی جمع شده و شعار «مرگ بر روحانی!» سردادند. گارد ضدشورش مردم را دنبال کرده و مردم هم شعار «بیشرف! بیشرف!» سردادند.
مردم در حالت جنگ و گریز بوده و شعار میدادند: «ما بچههای جنگیم، بجنگ تا بجنگیم!». مردم تابلوی بسیج را کامل از جا کندند.
رشت: در رشت در چهارراه میکائیل مردم تظاهرات کرده و شعار «مرگ بر دیکتاتور!» دادند.
یزد: مردم تجمع کرده و شعار میدادند.
نورآباد ممسنی: مردم در تجمع تهاجمی بوده در خیابانها آتش روشن کرده و خیابان را بستند.
نهاوند: نیروی انتظامی و گارد ضدشورش بهصورت یگانی در خیابانها رژه میرفتند و باباتون روی سپرهای خود میکوبیدند. هزاران نفر در خیابانها تجمع کرده و شعار «نترسید، نترسید، ما همه با هم هستیم!» سرمیدادند.
تاکستان: مردم تاکستان با گارد ضدشورش در جنگ و گریز بود. گارد به سمت مردم تیراندازی میکرد.
همایونشهر: مردم شعار «مرگ بر دیکتاتور!» و «ایرانی باغیرت، حمایت! حمایت!» سردادند.
شهرضا: فضای شهر متشنج بود. مردم گارد ضدشورش را هو کرده و شعار میدادند: «هیهات مناالذله!»
دورود: در دورود رژیم نیروهای بسیج را بهصورت گسترده وارد کرده بود.
ابهر: در ابهر گارد ضدشورش در میدان آزادی، انقلاب و امام حسین مستقر شده و پست ایست بازرسی برپا کرده بودند.
اصفهان: در اصفهان یک حکومت نظامی اعلامنشده برقرار بود. خطوط اینترنت و خط موبایلها بهشدت کند بود. همه شبکههای اجتماعی در این شهر فیلتر شده بود. گارد ضدشورش سر هر چهارراه ایستاده بود.
اهواز: در اهواز گارد ضدشورش در صفوف جمعی رژه رفته و بهحالت بدو رو پایشان را زمین کوبیده و باتومشان را روی زرهشان میکوبیدند.
مشهد: در مشهد گارد ضدشورش با ماشین و پیاده سرتاسر خیابان مستقر شده بود.
دهلران: مردم دهلران تظاهرات کرده و شعار میدادند: «آقا خدایی میکند، ملت گدایی میکند!».
گیلانغرب: در گیلانغرب مردم در حال جنگ و گریز بوده و وسط خیابان آتش روشن کرده و به سمت گارد ضدشورش سنگ پرتاب میکردند.
قهدریجان: مردم قهدریجان اصفهان تجمع کرده و شعار میدادند: «آخوند باید گم بشه!». در اثر شلیک گارد ضدشورش تعدادی جان باختند، حداقل ۵کشته گزارش شد.
سنندج: در سنندج گارد ضدشورش خیلی زیاد بود. مردم با گارد حالت جنگ و گریز داشتند. گارد به سمت مردم حمله کرده، مردم هم شعار «مرگ بر دیکتاتور!» میدادند.
بانه: مردم در بانه برای مهار کردن موتورسوران از میخ چندپر برای پنچر کردن موتورها و میلههای بلند برای پرتاب سمت چرخها استفاده کردند.
کنگاور: در کنگاور مردم شعار میدادند: «نیروی انتظامی، حمایت! حمایت!».
کرج: در کرج در سهراه گوهردشت مردم جاده را بستند. گارد ضدشورش به مردم تیراندازی میکرد و مردم حالت جنگ و گریز داشتند.
مردم دادگاه را تصرف کرده و پروندهها و عکسهای خامنهای و خمینی را آتش زدند. مردم یک باتون را به غنیمت گرفته و شعار میدادند: «کرجی میمیرد، ذلت نمیپذیرد!».
در زیر پل جمهوری گارد ضدشورش گاز اشکآور شلیک میکرد.
هشتگرد: مردم شعار «این آخرین پیامه، هدف فقط نظامه!» سردادند.
تویسرکان: بهصورت شهر جنگزده شده بود. گارد شلیک مستقیم کرده و تعدادی مورد اصابت گلوله قرار گرفتند.
شادگان: جنگ و گریز بین مردم و گارد ضدشورش بود. گارد گاز اشکآور زیادی پرتاب کرده بود. گارد به سمت مردم شلیک میکرد.
مسجدسلیمان: مردم عکس خامنهای را پایین کشیده و پاره کردند و شعار «مرگ بر خامنهای!» دادند.
قشم: در قشم یک یگان ویژه به مردمی که در خیابانها بودند میگفت: «ما یگان ویژه شدیم که با اجنبی بجنگیم نه با شما». این یگان ویژه به مردم پیوست.
همدان: در همدان مردم شعار میدادند: «خامنهای قاتله، ولایتش باطله!».
بندرانزلی: در بندرانزلی در خیابان چراغبرق مردم به خیابان آمده و تظاهرات کردند.
تبریز: در تبریز فضای شهر ملتهب بود و مردم دستهدسته در خیابان بودند.
زنجان: در زنجان مردم در جنگ و گریز با گارد ضدشورش و نیروی انتظامی بودند. گارد به سمت مردم شلیک میکرد.
۱۲دی ۹۶
تهران: تظاهرات از بعدازظهر از قسمت غرب(خیابان ستارخان به سمت فلکه دوم صادقیه)، شرق(مسیرهای منتهی به میدان نبوت) و مرکز(خیابان کارگر شمالی) شروع شد. از صبح دورتادور و در مقابل دانشگاه تهران گارد ضدشورش و نیروی انتظامی ایستاده بودند. نیروهای موتورسوار گارد ضدشورش برای ایجاد فضای رعب و وحشت رژه میرفتند. مردم هم در مقابل شعار «توپ، تانک، فشفشه، آخوند باید گم بشه!» سرمیدادند. گارد هم به مردم حمله میکرد.
در خیابان ولیعصر نیروی انتظامی سوار بر موتورهایشان ایستاده بودند. مردم شعار میدادند.
مردم در میدان انقلاب، خیابان جردن و خیابان جمهوری تجمع داشتند و شعار «نترسید، نترسید، ما همه با هم هستیم!» را میدادند.
در مقابل زندان اوین دراویش که زندانی داشتند روی زمین نشسته و تحصن کردند تا از انتقال زندانیان ممانعت کنند.
اهواز: مردم در اهواز تجمع کرده و شعار «نیروی انتظامی، حمایت! حمایت!» دادند.
ساری: در ساری گارد ضدشورش در مقابل ساختمان صدا و سیما بهصورت گسترده حضور داشت.
ایذه: در ایذه مسیرهای منتهی به میدان شهر توسط نیروی انتظامی با تابلو ایست بسته شده و نیروی انتظامی در محل ایستاده بود.
مشهد: گارد ضدشورش سوار بر موتور و پیاده در خیابانهای مشهد حضور داشتند. غلظت نظامی در شهر بالا بود. یکی از تظاهرکنندگان با ضربه باتون بیهوش شده بود و مردم دور او جمع شده و شعار «پلیس ما، ننگ ما!» سرداده بودند. ساعت ۸ شب در پارک ملت مردم در جنگ و گریز بودند. موتور نیروی انتظامی را آتش زده و شعار «مرگ بر دیکتاتور!» میدادند.
سنندج: در سنندج مردم از ساعت ۵ صبح تجمعشان را شکل دادند و شعار میدادند. بهدلیل حکومت نظامی در سنندج، گارد ضدشورش ۱۳نفر را دستگیر و آنان را به زندان منتقل کرد.
رشت: مردم رشت در کوچه پسکوچههای منتهی به سبزهمیدان به سمت بسیجیان نارنجک دستی پرتاب میکردند.
تبریز: در تبریز گارد ضدشورش و نیروی انتظامی سواره و پیاده برای جلوگیری از تجمع مردم در میدان ساعت مستقر شده بودند.
کرج (گوهردشت): در گوهردشت کرج مردم آتش روشن کردند و شعار «زندانی سیاسی، آزاد باید گردد!» میدادند. گارد ضدشورش به سمت مردم یورش برد و مردم شعار «بیشرف! بیشرف!» سردادند.
کاشان: در کاشان مردم در مقابل دادگستری تجمع کرده و دادگستری را به آتش کشیدند. مردم شعار میدادند: «توپ، تانک، فشفشه، آخوند باید گم بشه!».
بهبهان: در بهبهان مردم حوزه علمیه شهر را آتش زدند.
لنجان: مردم در لنجان مسلحانه به فرمانداری لنجان حمله کردند.
تاکستان: در تاکستان گارد ضدشورش بهصورت فشرده و متراکم در سطح شهر بهصورت موتورسوار و پیاده حضور داشتند. مردم ساختمان تبلیغات اسلامی را آتش زدند.
اسلامآباد غرب: مردم با نیروی انتظامی در حال جنگ و گریز بودند.
قهدریجان: در قهدریجان خانوادههای دستگیرشدگان مقابل سپاه و سایر ارگانهای رژیمی تجمع کرده بودند.
حاجیآباد: مردم در حاجیآباد(مرکز شهر زریندشت در استان فارس) دکل اصلی صدا و سیما را بهطور کامل تخریب کردند. در نتیجه تمام شبکههای تصویری و صوتی رژیم از دسترس خارج شد.
بانه: در بانه در مناطق مختلف مردم روی دیوارها، ساختمان صدا و سیما، دانشگاه و… شعار «مرگ بر خامنهای!» نوشته بودند.
اصفهان: مردم در اصفهان تجمع کرده و شعار «توپ، تانک، فشفشه، آخوند باید گم بشه!» سردادند. مردم خیابان کهندژ را به تصرف کامل خود درآورده و شعار «میکشم، میکشم، آن که برادرم کشت!» را سرداده بودند و گارد و بسیجیها فرار کردند.
همدان: مردم همدان وارد پایگاه بسیج به نام شفیعی شده و آن را تصرف کردند.
اردبیل: در اردبیل گشتهای پیاده گارد ضدشورش در شهر گشت میدادند. فضای شهر ملتهب بود.
ارومیه: در ارومیه مردم تجمع کرده و با گارد ضدشورش که به مردم حمله میکرد، در جنگ و گریز بودند.
خرمآباد: در خرمآباد مردم در خیابان تجمع کرده و شعار «میکشم، میکشم، هر که برادرم کشت!» را سرداده بودند.
۱۳دی ۹۷
تهران: در میدان انقلاب گارد ضدشورش بهصورت پیاده و موتورسوار با فاصله از هم ایستاده بودند. مردم تجمع کرده و شعار «مرگ بر دیکتاتور!» سردادند.
گارد ضدشورش به مردم حمله کرد و مردم هم شعار «بیشرف! بیشرف!» و «میمیریم، میمیریم، ایران را پس میگیریم!» میدادند.
خیابان انقلاب به سمت کارگر شمالی مملو از جمعیت بود. بین مردم و گارد ضدشورش جنگ و گریز بود. در خیابان ولیعصر مردم با گارد ضدشورش درگیر شدند.
دراویش در مقابل زندان اوین تجمع کرده و شعار «الله اکبر!» میدادند.
در میدان انقلاب گارد ضدشورش بهصورت پیاده و موتورسوار با فاصله از هم ایستاده بودند. خیابان انقلاب به سمت کارگر شمالی مملو از جمعیت بود. بین مردم و گارد ضدشورش جنگ و گریز بود. مردم شعار «خامنهای، ننگ به نیرنگ تو!» سرداده بودند.
در خیابان جمهوری مردم شعار «نترسید، نترسید، ما همه با هم هستیم!» را سرداده بودند.
در خیابان کارگر شمالی، خیابان رستم، مردم و نیروی انتظامی درگیری تنبهتن داشتند.
در چهارراه ولیعصر، خیابان مظفر، درگیری شدید بود. مردم شعار «بسیجی بیناموس!» داده و به سمت بسیج سنگ پرتاب میکردند.
در ولیعصر در طول خیابان مردم آتش روشن کرده بودند و شعار «مرگ بر دیکتاتور!» و «میکشم، میکشم، آن که برادرم کشت!» را میدادند و به سمت نیروی انتظامی سنگ پرتاب میکردند.
در نقاط دیگر شهر گارد ضدشورش به مردم حمله کرد و مردم هم شعار «بیشرف! بیشرف!» و «میمیریم، میمیریم، ایران را پس میگیریم!» میدادند.
در مسیر میدان انقلاب به سمت ولیعصر روی پشتبامها تکتیرانداز گذاشته بودند. تعداد زیادی از ماشینهای آتشنشانی از دروازه رژیم به سمت میدان انقلاب میرفتند.
در میدان هفتحوض تعداد زیادی از نیروهای گارد ویژه ایستاده بودند.
یک موتور گارد ویژه توسط مردم آتش زده شده و مردم اطراف آن ایستاده بودند.
سقز: در سقز نیروهای مردمی در زیوه از توابع سیلوانه در حمایت از تظاهرات سراسری در ایران نیروی انتظامی را مورد هدف قرار دادند که در نتیجه ۴نفر از مأموران نیروی انتظامی کشته و ۴نفر مجروح شدند. نیروهای مردمی خواستند که نیروها و پرسنل مردمی انتظامی و نظامی به صفوف قیامکنندگان بپیوندند و دست از سرکوب مردم بردارند.
اردبیل: مردم در خیابان شریعتی تظاهرات کردند.
ملایر: مردم با جمعیت بالا تجمع کردند. آنها شعار میدادند: «ملت گدایی میکند، آقا خدایی میکند!».
خرمآباد: مردم در خرمآباد تجمع کرده و دکل صدا و سیمای رژیم را در استان لرستان از کار انداختند.
شادگان: مردم شادگان هفتمین روز قیام را با شعار «با خون و جانم، فدایت ای اهواز!» به زبان عربی برگزار کردند.
اصفهان: بین مردم و گارد ضدشورش درگیری پیش آمد و صحنه جنگ و گریز بود. گارد به سمت مردم تیراندازی میکرد. صحنه جنگ و گریز بود.
نوشهر: مردم تجمع کرده و شعار «مرگ بر دیکتاتور!» دادند.
کرمانشاه: مردم با گارد و نیروی انتظامی در جنگ و گریز بوند و مأموران سرکوبگر فرار کردند. در کرمانشاه یکی از نیروهای گارد ضدشورش ضمن اعلام خستگی در جنگ و گریز با جوانان گفت: «ما از جمعه ۸دی تاکنون در آمادهباش هستیم و همه زندگی ما تباه شده است. ما در میدان گاراژ هستیم و وقتی هم مردم نیستند، ما بایستی اینجا بمانیم».
مریوان: در تجمع مردم مریوان یکی از جوانان بر اثر پرتاب نارنجک توسط نیروی انتظامی جان خود را از دست داد.
قورتان: مردم در روستای قورتان از توابع بخش بنرود شهرستان اصفهان با گارد ضدشورش در جنگ و گریز بودند.
زرینشهر: تعداد زیادی از مردم در زرینشهر تجمع کرده بودند.
شاهینشهر: در شاهینشهر جوانان شعار «مرگ بر دیکتاتور!» میدادند.
همایونشهر: جوانان در سطح شهر اقدام به تظاهرات و درگیری با نیروهای سرکوبگر کردند.
خرمآباد: در خرمآباد در درگیری بین مردم و گارد ضدشورش، چند مأمور گارد خودشان را تسیلم مردم کردند. مردم در خرمآباد تجمع کرده و دکل صدا و سیمای رژیم را در استان لرستان از کار انداختند.
دزفول: مردم تجمع کرده و شعار «سیدعلی حیا کن، سلطنت را رها کن!» دادند.
شادگان: مردم هفتمین روز قیام را با شعار «با خون و جانم، فدایت ای اهواز!» به زبان عربی برگزار کردند. در شادگان جنگ و گریز بین جوانان و نیروی انتظامی بود. با اینکه تعداد جوانان کم بود ولی به نیروهای انتظامی سنگ میزدند. مردم به سمت گارد ضدشورش حمله کردند و گارد هم به سمت مردم تیراندازی کرد.
خرمشهر: مردم در مناطق مختلف شهر دست به اعتراض و تظاهرات زدند.
ایذه: مردم در مناطق مختلف شهر دست به اعتراض و تظاهرات زدند.
مسجدسلیمان: در درگیریهای مردم با انتظامی یکی از جوانان شهر بر اثر شلیک مستقیم جان خودش را از دست داد.
سربندر: در سطح شهر عدهای مسلح به سوی ماشین راهنمایی و رانندگی شلیک کردند.
اهواز: جوانان در این شهر اقدام به تخریب عکس خمینی و تظاهرات در سطح شهر کردند.
ایلام: مردم با سنگ و چوب گارد ضدشورش و نیروی انتظامی را تعقیب و فراری دادند. مردم یک بنر را پایین کشیده و آن را آتش زدند. مردم شعار «بیشرف! بیشرف!» علیه نیروی انتظامی میدادند.
بندرعباس: در بندرعباس مردم تجمع کرده و شعار «مرگ بر خامنهای!» و «مرگ بر دیکتاتور!» میدادند.
رشت: در سطح شهر بین مردم و نیروهای سرکوبگر جنگ و گریز بود.
ابهر: جوانان در میدان معلم این شهر اقدام برپایی آتش کردند و بخشی از میدان را به آتش کشیدند.
۱۴دی ۹۶
تهران: خانواده دستگیر شدگان قیام و همچنین دراویش در مقابل زندان اوین تجمع و تحصن کردند. آنها ترانه «دایه دایه وقت جنگه» را مینواختند و میخواندند.
در خیابان ولیعصر تعداد زیادی نیروهای امنیتی مستقر شده بودند. نیروهای امنیتی صندوقعقب کلیه ماشینها را بازرسی میکردند که اگر چوب در آن باشد، بردارند و در دست مردم نماند.
در میدان هفت تیر مردم تجمع کردند. در ابتدای مفتح جنوبی و ابتدای کریم خان مردم تجمع کردند.
در چهارراه توحید جمعیت شعار «مرگ بر خامنهای!» سرداده بودند.
قرچک ورامین: در قرچک ورامین در ابتدای خیابان محمدآباد مردم با مأموران امنیتی درگیر شدند.
رباط کریم: مردم نسیمشهر در شهرستان رباط کریم در پارک شهریار با گارد ضدشورش درگیر شدند.
تبریز: حدفاصل بانک ملی و بازار جمعیت زیادی از جوانان تظاهرات کردند. فضای امنیتی شهر خیلی سنگین بود. همه نقاط گارد ضدشورش پخش بودند.
دانشجویان دانشگاه هنر تبریز در اعتراض به بازداشت دانشجویان در محوطه دانشگاه تحصن کردند. آنها روی دستنوشتههایشان نوشته بودند: «دانشگاه پادگان نیست!».
کرج: در گوهردشت درگیری شدیدی بین مردم با گارد ضدشورش و نیروی انتظامی صورت گرفت.
شهرضا: جمعی از دانشجویان شهرضا در حمایت از قیام کندگان بیانیهای دادند.
نجفآباد: در داخل زندان نجفآباد شورش درگرفته بود. گروهی از مردم در خارج زندان شعار میدادند. یگان ضدشورش وارد عمل شد.
دیزیچه: دیزیچه شهری در بخش مرکزی شهرستان لنجان است که مردم ۲دکل و تجهیزات مربوط به ایرانسل و رایتل را در این شهرستان به آتش کشیدند.
عسلویه: بخشی از کارگران در عسلویه و پارس جنوبی اعتصاب خود را شروع کردند.
دزفول: جمعیت زیادی در تظاهرات شرکت کردند.
گنبد کاووس: در گنبد کاووس مردم و جوانان تجمع کردند.
اهواز: مردم در خیابان نادری تجمع کرده و دستهایشان را بالا برده و به عربی شعار میدادند. گارد ضدشورش بهصورت ۲نفره روی موتور با سر و صدا در خیابانهای اهواز حرکت میکردند و بوق میزدنند.
کرمانشاه: مردم در تاریکی تظاهرات کردند و شعار «توپ، تانک، فشفشه، رهبر باید گم بشه!» و «مرگ بر خامنهای!» سردادند و بهصورت گروهی با نیروهای سرکوبگر در تعقیب و گریز بودند. گارد ضدشورش مسیر گاراژ را بسته بود. مردم هم با بوقهای ممتد اعتراضشان را نشان دادند.
شیراز: مردم آتش بزرگی روشن کرده بودند و شعار «ایرانی با غیرت، حمایت! حمایت!» و «مرگ بر دیکتاتور!» سرداده بودند.
اصفهان: مردم در سطح شهر تظاهرات کرده و شعار میدادند.
شاهینشهر: در این شهر بین جوانان و گارد ضدشورش درگیری بود و جوانان حالت جنگ و گریز داشتند. جمعیت شعار «مرگ بر خامنهای!» میدادند و به طرف مأموران سنگ پرتاب میکردند.
حمیدیه و کوت عبدالله: درگیری مسلحانه بین مردم و گارد ضدشورش صورت گرفت.
مشهد: مردم در مشهد در بلوار سجاد تجمع کردند. جمعیت زیاد بود و مردم شعار «توپ، تانک، فشفشه، آخوند باید گم بشه!» سردادند.
الیگودرز: مردم تجمع کرده و شعار «خامنهای حیا کن، مملکتو رها کن!» سردادند.
زنجان: در زنجان همه ماشینها بهعنوان اعتراض بوق میزدند.
زاهدان: مردم در زاهدان تجمع کرده و شعار «نترسید، نترسید، ما همه با هم هستیم!» سردادند.
۱۵دی ۹۶
تهران: مردم و جوانان در چهارراه ولیعصر تقاطع فردوسی با گارد ضدشورش درگیر شدند. مردم شعار میدادند. لباسشخصیهای زیادی در خیابانها بودند.
مسیر راهآهن به سمت ولیعصر جمعیتی در حال حرکت بود. مترو را بسته ولی مردم پیاده و عدهای با اتوبوس میرفتند.
در میدان انقلاب گارد ضدشورش زیادی که سوار بر موتور بوده و یا کنار خودرو ایستاده و میدان را پر کرده بودند. جو امنیتی بالا بود و مأموران با ماشینهای مختلف مستقر شده بودند.
در میدان انقلاب نیروی انتظامی به سوی مردم شلیک کرد که در اثر آن یک نفر از مردم مجروح شد. تا مدتها صدای شلیک ممتد تیراندازی از میدان انقلاب میآمد.
از خیابان منیریه به سمت راهآهن صحنه درگیری مردم با گارد ضدشورش بود.
حدفاصل نارمک تا تهرانپارس شلوغ بود.
در خیابان پیروزی درگیری شدیدی بین مردم و نیروی انتظامی پیش آمد. نیروی انتظامی به سمت مردم شلیک کرد.
در نظامآباد مردم تجمع کردند.
مردم و جوانان در خیابان ولیعصر و پارک دانشجو شعار «مرگ بر خامنهای!» سرداده و به سمت میدان آزادی حرکت کردند. گارد ضدشورش با مردم درگیر شد. به سمت میدان آزادی ترافیک زیاد بود. عدهای از مردم در مسیر میدان آزادی در چند نقطه پراکنده شدند که در قسمتهای دیگر به سمت میدان آزادی بروند و به جمعیت بپیوندند.
تبریز: در مسابقه فوتبال که در ورزشگاه سهند در تبریز بین تیمهای تراکتورسازی و استقلال انجام شد، جمعیت یکصدا شعار «خامنهای حیا کن، مملکتو رها کن!» را سردادند، تلویزیون رژیم که این مسابقه را مستقیم پخش میکرد، پخش زنده را قطع کرد تا صدای جمعیت شنیده نشود. نفرات داخل استادیوم یکصدا به ترکی شعار میدادند: «ملت آذربایجان، ذلت نمیپذیرد!».
مردم در خیابانها حالت جنگ و گریز دارند و شعار «مرگ بر دیکتاتور!» دادند.
بعدازظهر مردم در خیابانهای آبرسان و راهآهن تجمع کرده و شعار «مرگ بر دیکتاتور!» دادند.
کاشان: در چهارراه شاهد جوانان در جنگ و گریز گارد ضدشورش بود و به سمت آنها سنگ پرتاب میکردند. آنها چراغ راهنمایی سر راهشان را تخریب کردند.
اصفهان: مردم از پل تا چهارراه نظر در خیابان بودند.
اهواز: مردم بسیج فاطمه را آتش زدند.
آبادان: یک موتورسوار ۲نفره مقر نیروی انتظامی را به رگبار بسته و آنرا سوراخ سوراخ کردند. نیروهای انتظامی اجازه فیلمبرداری به مردم از محل اصابت گلولهها را نداند.
سنندج: مردم در خیابان انقلاب و ۶بهمن این شهر تجمع کردند.
رشت: در مسابقه فوتبال بین تیمهای فولاد تبریز و سپیدرود در استادیوم میرزا کوچکخان نفرات شرکتکننده در استادیوم و جوانان شعار «مرگ بر خامنهای!» دادند.
اراک: مردم در فرمانداری را شکسته و وارد ساختمان شدند.
خمین: مردم به خیابان آمده و شروع به دادن شعار کردند.
ارومیه: مردم در منطقه حسینآباد با نیروهای انتظامی درگیری شدند. درگیری سنگین و شدید بود و در اثر آن شماری از نیروی انتظامی توسط مردم از پای درآمدند.
اصفهان: از سیوسه پل تا چهارراه نظر شلوغ بود. مردم تجمع کرده ولی شعار نمیدادند. مأموران در خیابان زیاد بودند.
کاشان: در چهارراه شاهد جوانان در جنگ و گریز با گارد ضدشورش بودند و به سمت آنها سنگ پرتاب میکردند و چراغ های چراغ راهنمایی و رانندگی سر راهشان را تخریب میکردند.
جوی آباد: مردم به پایگاه بسیج حمله و آنجا را به آتش کشیدند.
شاهینشهر: مردم با گارد ضدشورش درگیر شدند. چند ماشین ماشین گارد را آتش زدند و به سمت آنها سنگ پرتاب میکنند و شعار «بیشرف! بیشرف!» میدهند.
قزوین: بین مردم و گارد ضدشورش درگیری سنگینی به وجود آمد و قیامکنندگان از عموم مردم خواسته بودند که به کمک آنها بشتابند.
تاکستان: مردم تجمع کرده و شعار «مرگ بر روحانی!» و «توپ، تانک، فشفشه، آخوند باید گم بش!» سردادند.
سنندج: مردم در خیابان انقلاب و ۶بهمن تجمع کردند.
بوکان: بین مردم و گارد ضدشورش درگیری بود.
کامیاران: بین مردم و گارد ضدشورش درگیری بود.
لاهیجان: مردم در منطقه استخر تجمع کرده و شعار «نترسید، نترسید، ما همه با هم هستیم!» را سردادند.
تویسرکان: طی روزهای قبل جوانان فرمانداری تویسرکان را آتش زدند.
۱۶دی ۹۶
تهران: تعداد زیادی از خانوادههای جوانان بازداشتشده در هوای بارانی و سرد تهران در مقابل زندان اوین چادر زده و تحصن کردند. نیروهای امنیتی آنها را متفرق کردند. جمعی از دانشجویان دانشگاه ملی همراه با خانوادههای بازداشتشدگان روزهای اخیر ساعتی در مقابل زندان اوین تجمع کرده و ترانه «یار دبستانی» را خواندند. آنها دستنوشتههایی در دست داشتند که روی آنها نوشته شده بود: «جای دانشجو زندان نیست، یاران دبستانی را آزاد کنید!».
دراویشی که مقابل اوین ایستاده بودند، ترانه مرغ سحر را همراه با نواختن کمانچه خواندند؛ آنان اعلام کردند تا آزادی زندانیان در محل میمانند.
زاهدان: مردم در شیرآباد زاهدان تجمع کردند. آنها از ابتدا با وسایل مختلف اقدام به بستن خیابان کردند. هنگامی که گارد ضدشورش قصد داشت به مردم حمله کند، با شلیک از جانب مردم روبهرو و مجبور به عقبنشینی شد.
شیراز: تجمعات در دروازه کازرون، میدان سرخ و میدان احسان شکل گرفت.
نوشهر: جوانان، حوزه علمیه نوشهر به نام صدیقه طاهره دهنو را به آتش کشیدند.
قهدریجان: مراسم تشییع و تدفین پیکر یکی از جانباختگان به نام احمد حیدری که ۱۱دی در قهدریجان توسط گارد ضدشورش جان باخته بود، با حضور مردم قهدریجان برگزار شد.
اهواز: جوانان اهوازی و لرهای منطقه کوت عبدالله با یکدیگر متحد شدهاند. آنها مورد حمله و هجوم نیروهای رژیم قرار گرفتند و در دفاع از خود ۹تن از نیروهای امنیتی را کشتند.
اسلامآباد غرب: مردم تجمع کردند.
۱۷دی ۹۶
تهران: خانواده بازداشتشدگان در مقابل زندان اوین تجمع کردند. این تجمع از روزهای قبل شکل گرفته بود.
در خیابان ولیعصر تظاهرات بود و مردم شعار «مرگ بر خامنهای!» و «مرگ بر دیکتاتور!» دادند.
کرمانشاه: تظاهرات در ۲نقطه در میدان شهناز و خیابان وزیری با شعار «مرگ بر دیکتاتور!» انجام شد.
گیلانغرب: بعد از زلزله در گیلانغرب مردم در خیابان تجمع و تظاهرات کردند و شعار «نترسید، نترسید، ما همه با هم هستیم!» دادند. آنها یک بسیجی را هم گرفته بودند که وی را بخشیدند.
سرپل ذهاب: در سرپل ذهاب در چهارراه میراحمد تجمع برگزار شد.
آبادان: در مردم شعار «رژیم به این بیغیرتی، هرگز ندیده ملتی!» سرداده بودند.
۱۸دی ۹۶
تهران: در مقابل اوین دراویش دستهایشان را بههم زنجیر کرده و روی زمین نشستند و راه تردد خودرو به داخل اوین را مسدود کردند. دراویش فریاد میزدند: «تا پاسخ نگیریم، راه را باز نمیکنیم!».
نیروهای امنیتی برای متفرق کردن خانوادههای نفرات دستگیرشده و دانشجویان در مقابل اوین دست به تیراندازی هوایی و شلیک گاز اشکآور نمودند.
بابل: مردم در میدان باغ فردوس تظاهرات خود را با شعار «مرگ بر دیکتاتور!» شروع کردند.
مشهد: مردم در مقابل اداره مالیات در این شهر دست به تجمع زدند که با واکنش تند و سریع نیروهای سرکوبگر روبهرو شد. آنها عدهای از مردم را متفرق کردند اما عدهای دیگر در محل باقی ماندند.
ماهشهر: مردم در یکی از مناطق قدیمی ماهشهر دست به تجمع زدند.
اهواز: حدود ۲۰۰نفر از اهالی شیلنگآباد اهواز تجمع و راهپیمایی کردند.
۱۹دی ۹۶
تهران: بر اساس فراخوانی که خانوادههای بازداشتشدگان تظاهرات سراسری و دانشجویان داده بودند، از ساعت ۳ بعدازظهر جمع زیادی از خانوادههای بازداشتشدگان و دانشجویان در مقابل زندان اوین تجمع کردند و شعار «زندانی بیگناه، آزاد باید گردد!» و «دراویش، دانشجو، آزاد باید گردد!» سردادند. از قبل هم دراویش در همان محل تجمع و تحصن داشتند. جمعیت بیش از ۱۰۰۰نفر بود. گارد ضدشورش با باتون به تجمعکنندگان حمله کرده و آنها را محاصره کرد. مردم دستهایشان را زنجیر کرده و با شعار «بترسید، بترسید، ما همه با هم هستیم!»، «الله اکبر!» و «یا حسین!» و پرتاب سنگ با گارد مقابله کردند.
گلپایگان: در گلشهر جمعی از مردم از آغاز تاریکی هوا تجمع کرده و شعار «مرگ بر دیکتاتور!» سردادند.مأموران انتظامی و نفرات سپاه در تلاش بودند که مردم را پراکنده کنند ولی موفق نشدند.
ترفندهای حکومتی آخوندی برای مقابله با قیام
در مقابل گسترش لحظهمرهٔ قیام، در دیماه ۱۳۹۶ رژیم حاکم در ایران برای مقابله با قیام دست به اقدامات زیر زد:
۱- در گام اول حاکمیت تلاش کرد شبکههای اجتماعی بهخصوص خبررسان تلگرام را فیلتر کند. حتی صحبت از قطع اینترنت هم در میان بود.
۲- راهاندازی ضدتظاهرات که موفق نبود چون قیام ادامه پیدا کرد.
۳- درخواست از کشورهای اروپایی و خارجی بهخصوص فرانسه برای کمکرسانی
۶-۵روز از قیام گذشته بود که حسن روحانی با رژیم فرانسه تماس گرفت و از فعالیتهای سازمان مجاهدین خلق شکایت کرد و تلاش کرد توسط آنها جلوی پیشروی مجاهدین خلق را بگیرد.
خبرگزاری فرانسه در این زمینه گزارش کرد حسن روحانی در تماس خود با ماکرون با اشاره به مجاهدین خلق گفته است:
«ما انتقاد داریم که یک گروه تروریستی پایگاهی در فرانسه داشته باشد و علیه ایران عمل کند و دست به خشونت بزند. ما از رژیم فرانسه میخواهیم علیه این گروهک تروریستی اقدام کند».
موتور محرک قیام دیماه ۱۳۹۶ چه کسانی بودند؟
در راهاندازی یک قیام عوامل مختلفی نقش دارند، اما یک پارامتر نقش موتور محرک را بازی میکند، که اگر این موتور را حذف کنیم، استمرار قیام بهوقوع نخواهد پیوست. برای شناخت این عامل باید ببینیم دیدگاه حاکمیت در این پهنه چیست؟
علی خامنهای، ولیفقیه این حاکمیت، قیام را این طور توصیف میکند:
«قرائن و شواهد اطلاعاتی نشان میدهد که این قضایا سازماندهیشده بوده و در شکلگیری آن، یک مثلث فعال بوده است... چند ماه بر روی این طراحی کار کردند و بنای آنها این بود که حرکتها از شهرهای کوچک شروع شود تا به مرکز برسد... رأس سوم... پادوها بودند که مربوط به سازمان آدمکش منافقین(سازمان مجاهدین خلق ایران) هستند و از ماهها قبل آماده بودند... در این فراخوانها، شعار «نه به گرانی» مطرح شده بود که شعاری جذاب بود تا عدهای را بهدنبال خود وارد صحنه کنند... کسی که پادوی منافقین(سازمان مجاهدین خلق ایران) است و آدم میکشد حسابش جداست».
تلویزیون حکومتی در زمینهٔ قیام گفت:
«منافقین(سازمان مجاهدین خلق ایران) یک ستاد اجتماعی تشکیل دادند وارد حوزه شبکهسازی شدند تا بهسرعت آشوب به عملیات مسلحانه تبدیل شود و به سمت تسخیر و تصرف نیل پیدا بکند. در ابتدا این تجمعات توی این ۳۲نقطه شکل گرفت. شعارها به سمت ساختارشکنی و درگیری و آشوب حرکت کرد. برای روز شنبه در ۷۲نقطه فراخوان زدند و ۴۰نقطه شاید هم بیشتر تقریباً درگیری بهوجود آمد. خیلی تلاش کردند تا وارد عملیات مسلحانه در شهرهای کوچک بشوند. روز یکشنبه فراخوانشان را بردند به سمت ۱۲۰نقطه».
وبسایت «ذاکر نیوز» به نقل از محمدعلی جعفری، فرمانده سپاه پاسداران، نوشت:
«اگر منافقین(سازمان مجاهدین خلق ایران) دست نیروهای امنیتی و بسیجی را نبسته بودند... شیطنتها بسیار زودتر در نطفه خفه میشد».
احمد علمالهدی روز ۸دی ۹۶ با اشاره به مریم رجوی، رئیسجمهور برگزیدهٔ شورای ملی مقاومت برای دوران انتقال، گفت:
«یک عده اراذل اوباش جمع بشن، اینها بگن سوریه رو ول کن، مشکل ما رو تمام کن، حاضرید این شعار رو بدهند، آنها هم بهخاطر مطالبه است، بهخاطر گرانی است، این درسته، این درسته که یک منافقینی که رهبرشون یک زن بیاد تشکر میکنم از شما... یک زن رهبر منافقینه بگه من تشکر میکنم... یک گروه تروریست آدمکشی که ۱۷هزار انسان رو به خاک و خون کشانده... طبیعی است که عربدهکشی یک مشت خائنی که وسط یک عده مطالبهگر برحق آمدند وضعیت مطالبات اونها رو ابزار کنند او رو بهعنوان صدای ملت در مشهد و نیشابور و کاشمر و بیرجند نمایش میدهند».
روزنامه رژیمی وطن امروز هم در این باره نوشت:
«نفرات سازمان(سازمان مجاهدین خلق ایران) شهرها را بین خودشان تقسیم کرده و نخبگان و معترضان کف را سازماندهی کردهاند. در یک شهر کوچک بیش از ۵هزار عضو گروههای مختلف هستند.
علی خامنهای در سخنرانی علاوه بر سازمان مجاهدین خلق، پای آمریکا و یک کشور منطقهای را هم وسط کشید، اما رحمانی فضلی این حرف خامنهای را تلویحاً رد کرد؛ وی گفت:
«بر اساس گزارشی که از سوی شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران تهیه شده و با استناد به گزارشهای دستگاههای اطلاعاتی، امنیتی و انتظامی عوامل نارضایتیها داخلی و بدون هیچگونه دخالت از خارج کشور است». او گفت: «یک جرقه کافی است تا اعتراضات شعلهور شود».
نشریه فرانسوی لوموند نوشت:» یک محقق فرانسوی بهنام استفن دودوآنون که بهتازگی از ایران بازگشته در لوموند ۲ژانویه نوشت:
حکومت اسلامی ایران... کاملاً غافلگیر شده... آنچه در ایران امروز میگذرد یک انقلاب بهمعنای حقیقی کلمه است... رویدادهای جاری ایران یک انقلاب بزرگ ملی است... و مستقیماً و بهطور رادیکال رأس حکومت اسلامی ایران را نشانه گرفته است. تودههای اصلی انقلاب حاضر در ایران را مردم پابرهنه محلات و مناطق فقیرنشین تشکیل میدهند... جمهوری اسلامی ایران دچار یک فروپاشی اجتماعی و ایدئولوژیک شده است... انقلاب مردم ایران... کلیت نظام اسلامی ایران را هدف گرفته است. در نتیجه هم علی خامنهای و هم حسن روحانی نقش اصلی را برای سازمان مجاهدین خلق ایران قائل هستند که این گروه در سازماندهی و استمرار قیام نقش اصلی را داشته است».
آمار شهدای قیام دیماه
از شهدای قیام دیماه ۱۳۹۶ هیچگاه آمار رسمی و دقیقی جایی منتشر نشد؛ اما دستکم ۳۰تن از قیامکنندگان در شهرهای مختلف با شلیک مستقیم نیروهای رژیمی جان خود را از دست دادند. در شهر دورود نام ۶تن در شمار شهدای قیام دیماه ثبت شده است.
حمزه لشنی زند، حسین رشنو، محمد چوباک، احسان خیری، محسن ویرایشی و محمد کهزادی بهخاک افتادند.
در تویسرکان یک هموطن جان خودش را در تظاهرات از دست داد.
در نورآباد علی مؤمنی با شلیک نیروهای رژیمی جانش را از دست داد. خبر شهادت ۲تن هم در شهر ایذه تأیید شد.
محمد ابراهیمی، حسین شفیعزاده، نعمتالله شفیعی، شهاب حسینی(اهل قهدریجان)، نعمتالله صالحی(اهل جویآباد اصفهان) و اصغر هارون رشیدی(از همایونشهر) در شمار شهدای قیام هستند. در شهرهای قهدریجان در استان اصفهان، دورود، ایذه، تویسرکان، شاهینشهر، همدان، اراک و نورآباد و شهرهای دیگر بیش از ۳۰نفر در تظاهرات دیماه ۹۶ توسط پاسداران و نیروهای اطلاعات ضدمردمی رژیم حاکم بر ایران به شهادت رسیدند.
تعدادی از این دستگیرشدگان قیام در بازداشتگاهها بهقتل رسیدند که بعدها رژیم ایران مدعی شد که آنها در بازداشتگاه خودکشی کردند.
غلامحسین محسنی اژهای، سخنگوی قوه قضاییه، اعلام کرد که ۲۵تن در جریان اعتراضهای دیماه ۹۶ در خیابان کشته شدهاند؛ وی ادامه داد که دلیل مرگ ۲نفر هم در زندانهای اوین و اراک خودکشی بوده است.
چرا قیام دیماه ۱۳۹۶ بهوقوع پیوست؟
۳تغییر بزرگ در شکلگیری اعتراضات دیماه ۱۳۹۶ نقش داشت که عبارتند از:
شکاف برداشتن دیوار ترس در شهرهای ایران. در طول قیام شجاعت و تهور در جوانان مشاهده میشد.
مات شدن نیروهای حکومتی بهخصوص سپاه پاسداران که نتوانستند از بروز قیام جلوگیری کنند.
بروز و ایجاد یک نیروی جوان و جدید که آزادیخواه و برابرطلب بودند.
البته نقش سازماندهی در این قیام بسیار مؤثر بود و عامل استمرار آن همین سازماندهانه بودن قیام ۹۶ بود. علی خامنهای در این خصوص گفت:
«این قضایا سازماندهیشده بود». سازمان منافقین(سازمان مجاهدین خلق ایران) آن را به اجرا درآورد. او گفت: مجاهدین «از ماهها قبل آماده بودند» و رسانههای مجاهدین برای آن فراخوان داده بودند».
تفاوت بین قیام دیماه ۱۳۹۶ و قیام ۱۳۸۸
قیام دیماه ۹۶ با قیام ۸۸ اساساً متفاوت بود، رحمانی فضلی، وزیر کشور حسن روحانی هم بر این تفاوت انگشت گذاشت و گفت از یک جنس نبودند.
اعتراضهای دیماه در ۱۰۰شهر بود و در ۴۰شهر به خشونت تبدیل شد. خیلی با سال ۸۸ فرق میکرد. از یک جنس نبود.
قیام ۱۳۸۸ ناشی از شکاف در رأس حاکمیت بود، اما قیام دیماه ۹۶ خیزش مردم علیه حاکمیت بود؛ تمام حاکمیت در شعارهای مردم زیر ضرب بود، قیام ۹۶ ویژگیهای زیر را داشت:
۱- شعارهای صبغهای از جناحهای درو حکومت نداشت.
۲- خواستهها بسیار رادیکال و تند بود؛ بهنحوی که مردم خواستار سرنگونی بودند.
۳- سازمان افتگی در قیام دیده میشد؛ بهدلیل اینکه استمرار پیدا کرد.
شعاری که شاخص قیام دیماه شد
روز ۱۵دی ۱۳۹۶ دانشجویان شعار سردادند که اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا! این شعار به نماد قیام دیماه ۱۳۹۶ تبدیل شد؛ با این شعار قیام اوج تازهای گرفت و از تمامی جناحهای سیاسی در ایران گذر کرد و به اپوزیسیون اصلی این نظام یعنی شورای ملی مقاومت پیوند خورد؛ چون تنها گروهی که هیچ جناحی را در درون حکومت ایران بهرسمیت نمیشناسد، شورای ملی مقاومت است.
بحران مشروعیت واقعی یا شعار؟
دربارهٔ عدممشروعیت این نظام، مقامات این حکومت هم به آن اذعان دارند:
علی شمخانی در اینباره میگوید: «سلب اعتماد مردم به نظام آغاز سقوط» حکومت است.
اسحاق جهانگیری هم دربارهٔ نفرت مردم از این حکومت گفت: «آنچه ما را باید نگران کند نفرت، خشم و کینه مردم نسبت به مسئولان و نظام است».
عباس آخوندی، وزیر سابق راه و شهرسازی، صحبت از «زوال اجتماعی» میکند و اینکه رژیم دیگر نمیتواند «مشکلات بنیادی خود را رفع» و «امید را تزریق کند».
مسعود نیلی، از مشاوران سابق حسن روحانی، به خطر گسترده شدن اعتراضات میپردازد و میگوید: «ممکن است دفعه بعد فرصت در اختیار شما نباشد» و هشدار میدهد: «اگر همینطور ادامه دهیم... در معرض خطر خواهیم بود.
عباس عبدی، از مهرههای کارکشته وزارت اطلاعات هم در این خصوص مینویسد: «سال ۹۶ یک سال ویژه در تاریخ سیاسی ایران است و جامعه ایران از یک مرحله به مرحله دیگری وارد شده است. یک تحول کیفی رخ داد و آن، اینکه حکومت و ساختار سیاسی دیگر قادر به کنترل مردم از طریق ابزارها و شیوهها و نهادهای قبلی نیست،.
وی با تأکید بر اینکه «نه نیروی نظامی و انتظامی و نه سازوکار ایدئولوژیک و فکری» نظام، دیگر قادر به کنترل جامعه نیستند، افزود: «از یکطرف جامعه و مردم تقویت شدهاند و از آنطرف نیز قدرت لزوماً بهگونهای عمل نمیکند که مطلوب جامعه باشد. در نتیجه میان این دو ناسازگاری پیدا شده و اینکه این جامعه با شیوههای گذشته حفظ شود دیگر امکانپذیر نیست».
گاهشمار قیام در ایران
از آنجا که قیام دیماه ۱۳۹۶ ادامه و استمرار قیامها و خیزشهایی بود که از دههٔ ۱۳۶۰ به اینسو شروع شده بود، لازم است به گاهشمار قیام در ایران نگاهی گذرا بیاندازیم.
انقلاب ۵۷ برای آزادی، استقلال، عدالت اجتماعی و حاکمیت مردمی بود. خواستههایی که در برنامه مکتوب و اعلامشده مطالبات یکصدساله تمامی قیامها و انقلابهای مردم ایران بهروشنی دیده میشوند؛ از دوران مبارزات ستارخان و میرزا کوچکخان و کلنل محمدتقیخان پسیان تا نهضت ملی به رهبری مصدق، تا انقلاب ضدسلطنتی سال ۵۷ و البته تا امروز. اما بهمحض اینکه خمینی حکومتش را مستقر کرد، تمام این خواستهها به فراموشی سپرده شد؛ اما این مطالبات برای مردم ایران فراموششدنی نبود.
قیام در دههٔ ۶۰
دههٔ ۶۰ خورشیدی مصادف بود با سالهای جنگ ایران و عراق، سر و صدای این جنگ بهقدری مهیب بود که فریاد اعتراضهای مردم بهگوش جهان نرسید؛ اعتراضات بهراحتی سرکوب میشدند. فضایی آکنده از رعب و وحشت در زندگی مردم ایجاد شده بود، تا کسی نتواند اعتراضی داشته باشد. با این حال اعتراضات مهمی از دههٔ ۶۰ بهثبت رسیده است.
در آذرماه سال ۱۳۶۳ بیش از ۲۰هزار تن از کارگران ذوبآهن اصفهان دست به اعتصاب قهرآمیز زدند، در آن واقعه، کارگران اعتصابی، برای آزاد کردن همکاران بازداشتشده خود ناگزیر از گروگانگرفتن افرادی شدند که وابسته به ارگانهای حکومتی بودند، اما این ماجرا مطلقاً در هیچ رسانهیای بازتاب نیافت و هیچکس خبردار نشد که در اصفهان چه خبر است و در کارخانه ذوبآهن اصفهان چه غوغایی برپاست. مدیرعامل پیشین این کارخانه، مهندس محمدعلی متقی که منتخب و محبوب کارگران بود، سال ۶۰ توسط حکومت اعدام شده بود، اعدام او در شکلگیری این اعتراض قهرآمیز مؤثر بود.
در یک نمونهٔ دیگر در مرداد سال ۱۳۶۴ اعتصاب ۳۰۰۰نفر از کارگران ماشینسازی اراک، یک واقعه مهم اجتماعی و یک قیام بزرگ کارگری بود. کارگران اراکی در مقابله با نیروهای رژیمی، یک حرکت مهم اعتراضی پیروزمند بهوجود آوردند. در آن واقعه، کارگران ماشینسازی اراک در اعتراض به اضافهشدن ساعت شیفت کاری، خط تولید کارخانه را به کنترل خود در آورده و مانع از ورود عوامل رژیمی به کارخانه شدند تا نهایتاً حرف خود را به کرسی نشاندند. وابستگان حکومت، حکم کرده بودند کارگران با اضافه کردن ساعت شیفتهای کاری و اضافه کردن شیفتها بهصورت فوقالعاده، برای پاسداران ادوات جنگی و مهندسی بسازند؛ اما کارگران در مقابله با سیاست جنگ ضدملی خمینی و در دفاع از ساعت کار اعلام شده و رسمی، از همراهی با این وابستگان حکومتی سر باززدند و از تغییر خط تولید و تغییر ساعت کار خودداری کردند. کارگران برای بهکرسی نشاندن حرف خود، کلیه خطوط تولید را به کنترل درآوردند و نهایتاً کار را به جایی رساندند که این برنامه لغو شد.
این اعتراض کارگران ماشینسازی اراک یک وجه سیاسی دیگر هم داشت و آن اینکه بهطور عملی در برابر جنگ ضدملی ایران و عراق ایستادند که این جنگ خواست حاکمیت و شخص خمینی بود.
قیام در دههٔ ۷۰
در دههٔ ۷۰ خورشیدی، جنگ خارجی در کار نبود، در نتیجه فرصت بیشتری برای بروز اعتراضات و خیزشها در جامعه ایجاد شد. قیام تیرماه ۱۳۷۸ که از کوی دانشگاه شروع شد و در ادامه مردم هم به دانشجویان پیوستند. مهمترین قیامهای دههٔ ۷۰ که خصلت قهرآمیز داشت، به شرح زیر است:
۲۴مرداد ۱۳۷۰ قیام ۳۰هزار نفره مردم زنجان
۲۶فروردین ۱۳۷۱ قیام مردم شیراز
۳۰اردیبهشت ۱۳۷۱ تظاهرات قهرآمیز مردم اراک
۹خرداد ۷۱ قیام سترگ مردم مشهد و تصرف مسلحانه کلانتریهای ۳ و ۴ مشهد توسط جوانان رزمنده خراسان
۱۹خرداد ۱۳۷۱ تظاهرات قهرآمیز مردم دلاور بوکان و کشته و مجروح شدن دهها تن
۱۲مرداد ۱۳۷۳ قیام قهرآمیز مردم قزوین
۱۲بهمن ۱۳۷۲ قیام قهرآمیز مردم زاهدان(ایرانشهر، خاش، زابل، بیرجند و تربت جام)
۱۵فروردین ۱۳۷۴ قیام قهرآمیز اهالی اسلامشهر تهران و بستن راه تهران ساوه
۱۸تیر ۱۳۷۸ قیام دانشجویی
قیام در دههٔ ۸۰
دههٔ ۸۰ هم شاهد اعتراضات و قیامهای قهرآمیز زیادی در ایران بودیم که مهمترین آن قیام ۸۸ بود که حکومت ایران را به لبهٔ سرنگونی کشاند. مهمترین قیامها در دههٔ ۸۰:
۱۳اردیبهشت ۱۳۸۳ اعتصاب سراسری معلمان در بسیاری شهرهای کشور
اول خرداد ۱۳۸۵ حرکت اعتراضی هموطنان آذری به اهانت روزنامه حکومتی ایران
۲۲خرداد ۱۳۸۵ تظاهرات اعتراضی زنان در تهران به تبعیض جنسیتی
۳۰خرداد ۱۳۸۸ خیزش بزرگ مردم ایران معروف به قیام ۸۸
۶دی ۱۳۸۸ قیام بزرگ عاشورای ۱۳۸۸
۲۵بهمن ۱۳۸۹ قیام بزرگ مردم تهران با شعارهای براندازی
قیام در دههٔ ۹۰
قیام در سالهای دههٔ ۹۰ را میتوان به دو بخش قبل از قیام دیماه ۱۳۹۶ و بعد از آن تقسیمبندی کرد:
قیامهای دههٔ ۹۰ تا دیماه ۱۳۹۶
۲۵بهمن ۱۳۹۲ حرکت سراسری بختیاریها در ۵استان در اعتراض به یک توهین قومی تلویزیون رژیمی
قیام ۷دی ۱۳۹۶
قیامهای دههٔ ۹۰ بعد از قیام دیماه ۱۳۹۶
روز دوم فروردین ۹۷ در فولاد اهواز و کارخانه پوپلین رشت کارگران دست به اعتصاب زدند
۸فروردین تظاهرات اعتراضی هموطنان عرب اهوازی
۲۰فروردین اوجگیری مجدد اعتصاب کشاورزان اصفهان
۳۰فروردین تظاهرات گسترده اهالی کازرون که تا ۳۰اردیبهشت ادامه یافت و به یک شورش شهری گسترده با جلوههایی از دفاع قهرآمیز مردم تکامل پیدا کرد
۱۱اردیبهشت روز جهانی کارگر، کارگران مراسمی را که از طرف رژیم برگزار شده بود را به یک تظاهرات ضدرژیمی تبدیل کردند
۲۰اردیبهشت اعتصاب سراسری معلمان در ۳۴شهر کشور
۲۳اردیبهشت اعتصاب سراسری بازاریان و کسبه
اول خرداد اولین اعتصاب سراسری رانندگان کامیون
۲۲خرداد اوجگیری تظاهرات کارگران فولاد اهواز که تا ۲۸خرداد ادامه یافت
۴ تا ۷تیر اعتصاب بزرگ بازاریان و کسبه تهران که به یک شورش گسترده شهری همراه با دفاع متقابل مردم در برابر سرکوبگران حکومتی تبدیل شد
۸تیر قیام اهالی خرمشهر و آبادان در اعتراض به نبود آب آشامیدنی؛ خرمشهریها بخشی از محوطه موزه جنگ ایران و عراق را به آتش کشیدند
۱۶تیر تظاهرات مردم برازجان در اعتراض به نبود آب آشامیدنی
۲۹تیر تا ۱۷مرداد اعتصاب منطقهای کارگران خط و ابنیه راهآهن در نواحی مختلف کشور
اول مرداد آغاز دور دوم اعتصاب سراسری رانندگان کامیون در ۳۰۰شهر کشور؛ این اعتصاب یکی از مهمترین اعتصابهای این دوره بود
۸مرداد تحصن کارگران خط و ابنیه راهآهن تبریز که به تظاهرات شهری نیز کشیده شد
۹مرداد اوجگیری سومین دور قیام با جلوداری صنعتگران منطقه شاپور اصفهان و در همبستگی با اعتصاب سراسری رانندگان که در همان زمان در جریان بود
۲۰مرداد اعتصاب بازار کفاشهای تهران
۳شهریور اعتصاب محدود رانندگان کامیون در ۲۶شهر
۳شهریور دور دوم اعتصاب سراسری کارگران خط و ابنیه فنی راهآهن، این اعتصاب تا ۵شهریور ادامه یافت
۳۱شهریور آغاز دور سوم اعتصاب رانندگان کامیون در تمامی استانهای کشور که تا ۲۱مهر ادامه یافت و با عقبنشینیهایی از سوی رژیم پایان یافت
۱۶مهر آغاز اعتصاب سراسری بازاریان و کسبه در بیش از ۵۰شهر کشور که تا ۱۸مهر ادامه یافت
۲۲مهر اعتصاب سراسری معلمان در ۱۰۳شهر کشور(این اعتصاب ۲روزه بود)
۲۴مهر تظاهرات بازنشستگان سراسر کشور در تهران
۵آبان اعتصاب سراسری سوم کارگران خط و ابنیه فنی راهآهن که تا ۱۰آبان ادامه یافت
۷آبان روز بزرگداشت کوروش با ممانعت رژیم به تنشهایی در جادههای منتهی به پاسارگاد انجامید
۱۰آبان آغاز چهارمین دور اعتصاب سراسری رانندگان کامیون در سراسر کشور
۱۳آبان اوجگیری اعتصاب و تظاهرات کارگران قهرمان هفتتپه که تا ۱۱آذر ادامه یافت و تجارب ذیقیمتی برای قیام و همچنین برای جنبش کارگری به ارمغان آورد
۱۹آبان اعتصاب سراسری بازارها
۲۲آبان آغاز دور جدید اعتصاب سراسری معلمان به مدت ۲روز
۲۲آذر آغاز اعتصابهای منطقهای و استانی معلمان که با همدان و کرمانشاه کلید خورد؛ در این اعتصاب دانشآموزان نیز فعال وارد شدند
۲۹دی تظاهرات معلمان اصفهان و یزد
اول دی آغاز پنجمین دور اعتصاب سراسری رانندگان به مدت ۱۰روز که با موفقیت انجام شد و تقریباً تمامی استانهای کشور را فراگرفت و وزیر راه حسن روحانی را نیز ناگزیر از پاسخگویی کرد
۷دی تظاهرات معلمان آزاده تبریز در سرمای زیر صفر
۸دی مراسم ختم دانشجویان جانباخته در حادثه اتوبوس دانشگاه آزاد - واحد علوم و تحقیقات به یک تظاهرات اعتراضی تبدیل شد
۱۲دی تظاهرات بزرگ کشاورزان خوراسگان با شلیک هوایی و تهاجم وحشیانه پاسداران، مجروح و مصدوم بهجا گذاشت اما تظاهرات ادامه یافت و در روزهای بعد نیز استمرار پیدا کرد
۱۴دی نامه افشاگرانه اسماعیل بخشی، کارگر هفتتپه، مبنی بر شکنجهشدن توسط وزارت اطلاعات بازتاب جهانی پیدا کرد و به مشکل روی میز مجلس ایران تبدیل شد
۱۶دی تظاهرات سراسری صدها تن از کارمندان صندوق بیمه کشاورزی در تهران بازتاب خبری گستردهای یافت
حرکات اعتراضی در بهبهان، عسلویه و کشاورزان ورزنه و خوراسگان و مالباختگان کماکان ادامه دارد
بر اساس آمار، از دیماه ۱۳۹۶ تا دیماه ۱۳۹۷ یعنی در سال میلادی ۲۰۱۸، ۹۵۹۶حرکت اعتراضی در ایران شکل گرفت.
آماری از حرکات اعتراضی در دههٔ ۹۰
اگر به حرکات اعتراضی در سطح جامعه در سالهای قبل از سال ۹۶ نگاهی بیاندازیم، تقریباً روزی نیست که در ایران قیام یا حرکت اعتراضی وجود نداشته باشد.
بهعنوان نمونه در سال ۱۳۹۴ حداقل ۵۷۴۹حرکت اعتراضی در سراسر ایران ثبت شد.
کارگران ۱۶۴۸حرکت اعتراضی، اعتصاب یا تظاهرات داشتند
کارمندان ۳۲۹حرکت
معلمان ۴۴۲حرکت
دانشجویان ۴۶۲حرکت
بازاریان ۴۲۶حرکت
زندانیان ۳۵۶حرکت
کادرهای درمانی، کشاورزان و دستفروشان نیز دهها حرکت اعتراضی برپا کردند.
۲۱۶مورد هم درگیری جوانان با نیروهای رژیمی و لباسشخصی
در سال ۱۳۹۵ هم اوضاع به همین منوال بود، بهعنوان مثال در آذرماه ۱۳۹۵ بیش از ۲۱۰حرکت اعتراضی ثبت شد، اهمیت این عدد وقتی بهتر قابل درک است وقتی بدانیم که ماه قبل از آن یعنی آبانماه ۱۳۹۵ رژیم ایران بیش از ۴۷نفر را اعدام کرده است.
حسین ذوالفقاری، معاون امنیتی وزیر کشور رژیم روحانی، در خصوص آمار اعتراضات سال ۹۶ گفت:
«تا آخر آذرماه حدود ۵هزار تجمع عمده در کشور برگزار شد... ۸۴درصد معترضان زیر ۳۵سال سن و فاقد سابقه امنیتی بودند».
در سال ۱۳۹۶ حداقل ۵۷۶۲مورد حرکت اعتراض صورت گرفت، یعنی ماهانه ۴۸۰حرکت اعتراضی. سید سلمان سامانی، سخنگوی وزارت کشور حسن روحانی، در اشاره به قیام و پیشینهٔ آن گفت:
«از ابتدای رژیم تدبیر و امید، ۴۳هزار تجمع را شاهد بودیم که برخی با مجوز و برخی بدون مجوز برگزار شده است».
در یک حساب سرانگشتی، ابتدای رژیم حسن روحانی، روز ۱۲مرداد سال ۱۳۹۲ بوده که تا تاریخی که سخنگوی وزارت کشور، این آمار را علنی کرد یعنی روز ۲۳دی ۱۳۹۶، ۱۶۲۴روز فاصله است(سال ۱۳۹۵ کبیسه بوده است). یعنی بهاستناد گواهی سخنگوی رسمی وزارت کشور رژیم روحانی، در آن بازه زمانی، در ایران روزانه تقریباً ۲۶حرکت اعتراضی انجام شده است. یعنی تقریباً هر ۵۵دقیقه یک تظاهرات یا تجمع اعتراضی. این آمار و ارقام دما و وضعیت انقلابی جامعه را نشان میدهد؛ دمای سیاسی جامعه در یک روند شتابان بالا رفت تا دیگ جامعه جوشید و در نمود و شکل قیام سرریز کرد.
قیام دیماه ۱۳۹۶ یک نقطه تحول کیفی در سلسله قیامهای پیش از خودش میباشد.
در قیام دیماه ۶۰دفتر امامجمعهها که نمایندگان خامنهای هستند و ۲۰حوزه علمیه آخوندی توسط جوانان طعمه حریق شد. آماری که نشان میدهد هدف قیامکنندگان سرنگونی رژیم در مرکزیترین نقطه آن است.
گرامی باد یاد و خاطرهٔ جان باختهگان سرفراز و پیشگامان آزادی در قیام دی ۱۳۹۶