روز بیستم بهمن سال ۱۳۵۷ در تهران خبری پیچید که گارد جاویدان شاه به نیروی هوایی حمله کرده است. مردم قهرمان تهران با شنیدن این خبر، ساعاتی بعد، پادگان نیروی هوایی را در محاصره خود گرفتند، اما بهدلیل مسلحنبودن، در برابر هجوم تانکهای ارتش سرکوبگر و گاردهای سلطنتی که مشغول درگیری با پرسنل نیروی هوایی بودند، کاری نمیتوانستند ازپیش ببرند.
سرانجام در ساعت ۷ بعدازظهر با اینکه ساعات منع تردد حکومت نظامی آغاز شده بود، با خشم خروشان خلق، دروازههای پادگان از جاکنده شد، بسیاری از مردم به سلاح دسترسی پیدا کردند و صحنه نبرد میان مردم و نیروهای رژیم شاه، بهسرعت تغییر کرد.
در ساعت ۳.۵ روز بعد، پس از ساعتها نبرد و مقاومت، مردم تانکها را تصرف، و بر فراز آنها شادی کردند. خیابانها، جولانگاه مبارزین و مجاهدین و مردم دلیر و مسلح و جانبرکفی شد که دژهای استبداد را یکی بعد از دیگری فتح میکردند اما بهرغم خروش مردمی، خمینی دجال هرگز حاضر به دادن فتوای جهاد نشد و آخوندها و دیگر عوامل خود را هم به خیابانها گسیل کرد که همه جا جار بزنند خمینی دستور جهاد نداده است زیرا میدانست خلقی که مسلح شود دیگر مجالی برای فرصتطلبی، موجسواری و سرقت رهبری انقلاب نخواهد گذاشت.