ولادت حضرت فاطمه معصومه علیها سلام پرچمدار و پیشتاز زنان رها و رزمنده مجاهد علیه ارتجاع حاکم و زنستیزی
در شدیدترین دوران استبداد و اختناق الهام دهنده مجاهدین و زنان اسیر در چنگال آخوندهای زنستیز خمینی صفت
برای مجاهدین مخصوصاً زن انقلابی مجاهد خلق پیام و مفهوم ویژهیی دارد
او که نام و سیمایی آشنا برای مردم ایران و شیعیان جهان است.
و او که مرقدش در شهر قم الهامبخش شیعیان و نماد شکوهمند نسل نوینی از تشیع انقلابی است، فرزند امام هفتم حضرت موسیبن جعفر (ع) و خواهر امام رضا آفتاب تابان خراسان است.
بر اساس برخی اسناد تاریخی، در اول ذیقعده سال ۱۷۳ هجری قمری در شهر مدینه در دوران شدت استبداد و اختناق خلفای عباسی چشم به جهان گشود. دورانی که زندانها و سیاهچالها مملو از مجاهدان و شیعیان انقلابی بود و امام کاظم نیز پس از تحمل زندانهای طولانی در سیاهچال هارون خلیفه عباسی بهشهادت رسید.
حضرت معصومه که شاید بزرگترین دختر امام کاظم است، زندگی خود را تماماً وقف آرمان توحید و تشیع انقلابی کرد.
او و خواهرانش و همچنین دیگر دختران این خاندان تا ۵ نسل بعدی، که به «رضائیات» یا «رضویات» مشهورند، از زندگی معمول و ازدواج خودداری کرده و تمام توان خود را صرف مجاهدت در جنبش انقلابی تشیع نمودند. بهخصوص در شرایط بهغایت سخت دوران حاکمان جنایتکار عباسی نقش این زنان در حفظ و بقای جنبش مخفی شیعیان تعیینکننده بود.
حضرت معصومه در سال ۲۰۱ هجری قمری بهقصد دیدار برادرش امام رضا (ع) بهسمت خراسان روانه شد. پارهیی روایات گواه بر این است که در هر کجا کاروان میرسید، آن حضرت به سنت زینبی برای ایرانیان از جور و ستم خلفای عباسی سخن میگفت. وقتی کاروان به نزدیکی شهر ساوه رسید، خلفای بنی عباس از افشاگریهای حضرت معصومه که مورد استقبال مردم قرار میگرفت به وحشت افتاده و قصد کشتن ایشان را داشتند. لذا به عوامل خود فرمان تعقیب و حمله به کاروان حضرت معصومه دادند. این کاروان مورد حمله عوامل خلیفه وقت قرار گرفت و بسیاری از همراهان حضرت معصومه بهشهادت رسیدند. حضرت معصومه که بهشدت مریض بود، بهخواست خودش بهشهر قم منتقل شد و مورد استقبال مردم آن شهر قرار گرفت. دوران حیات پربرکت حضرت معصومه در شهر قم دیری نپایید اما قم برای همیشه از مزار او اعتبار گرفت و قرنهاست که زیارتگاه مسلمانان میباشد.
مسعود رجوی رهبر مقاومت ایران در بحبوحهٔ محاصره و موشکباران لیبرتی در نشست عمومی بهمناسبت سالروز میلاد حضرت معصومه در ۲۵ مرداد ۱۳۹۴خاطرنشان کرد: «مرقد معصومه اسیر در قم در چنگال آخوندهای زنستیز خمینی صفت، برای مجاهدین مخصوصاً زن انقلابی مجاهد خلق، پیام و مفهوم بخصوصی دارد. همان خواهر مجاهد عظیم الشأن و والا که ۱۲۰۰ سال پیش خانه و خانمان و عزیزان را در مدینه کنار گذاشت و به میدان نبرد شتافت و با سختیهای بسیار روبهرو شد و سرانجام در قم جان باخت. وقتی که اوضاع سخت است و دیو تنوره میکشد باید برای شکافتن ظلمتها هر چه بیشتر مایه گذاشت. در ایدئولوژی و راه و رسم پیشوایان و پیشتازان تاریخی ما رمز بقا کلمهٔ فداست».
با همه مراتب ارادتی که همگان به پیشگاه حضرت معصومه را بایستی در افقی فراتر به تماشا ایستاد؛ آنجا که او در سپهر مبارزه عقیدتی خاندان پیامبر (ص) و با گذشت نزدیک به دو قرن از حیات مادرش حضرت فاطمه سیدهٔ النساء (ع)، از افقی برمیآید تا چونان نماد نسلی نوین از میراثداران فاطمه نخستین، گوهره درخشان عقیدتی و مبارزاتی نیای خود را دیگر بار بر سقف تاریخ بنشاند.
در تاریخ جنبش شیعیان، دوران حیات و رهبری امام هفتم یک نقطه عطف شمرده میشود زیرا که در این عصر، جنبش توانست قدمهای بزرگی بر ضد نابرابری جنسی و معرفی و ِاعمال ارزشهای توحیدی بردارد. در همین دوران دشوار، امام کاظم (ع) نسلی تازه و نیرومند از زنان مجاهد را به صحنه آورد که راه و رسم تازهیی را در سنت این جنبش بنیان نهادند. در این رابطه از حضرت فاطمه معصومه (ع) باید به عنوان برجستهترین این زنان قهرمان، بهنام برد.
سند تاریخی در چگونگی اجرای وصیتها
در میان شیعیان، وصیت امام هفتم (ع) در مورد دخترانش هرگز بهمثابه یک وصیت خصوصی پدری در مورد دخترانش تلقی نشده است بلکه یک رهنمود مؤکد عقیدتی و مبارزاتی است که شروع یک سنت را در میان دختران «آل محمد» پیریزی مینماید، بهخصوص برجستهترین آن دختران که همانا حضرت معصومه است. سند نشان میدهد موضوع نه یک «وصیتنامه» بلکه یک رهنمود عقیدتی است. میتوان بر اساس آنچه در کتابها نقل شده بهصورت زیر بیان کرد: این دختران که به رضویات مشهور بودند شوهر نکردند تا بتوانند مسئولیتهای خود را که افشای خلفای عباسی و تبلیغ اسلام واقعی است تحت رهبری امام رضا انجام دهند. این مباحث را میتوان از جمله در کتاب قدیمی «تاریخ قم» از مؤلفات قرن چهارم هجری یافت که در آغاز قرن نهم بهفارسی آن زمان ترجمه شده است. در این ترجمه چنین میخوانیم: «... موسی بن جعفر را بیست و یک دختر بوده است و از این جهت، هیچ یکی را از ایشان به شوهر نداده است تا غایتی که این معنی در میان دختران ایشان عادت شده است و محمد بن علی الرضا (امام جواد نهمین پیشوای تشیع) منطقهای را در شهر مدینه به ده دیه وقف کرد تا هزینههای مبارزاتی این دختران و خواهران را تإمین کند. بر دختران و خواهران خود که شوهر نکردهاند و از درآمد آن دیهها نصیب و سهم رضائیه که به قم ساکن بودهاند از مدینه جهت ایشان آورده». مشاهده میکنیم که موقوفه امام جواد (ع) با آنچه در بالا پیرامون وقفکردن موسیبنجعفر (ع) آمد، بهصورت بارزی سنخیت دارند.
بررسی محتوای این وصیت بیسابقه
پیرامون وصیت موسیبن جعفر و سنت خودداری از ازدواج دختران آن حضرت ما را با سیمای واقعی و شان این زنان آشنا میکند. از جمله منزلت عقیدتی و مبارزاتی حضرت معصومه (س) را و اینکه چرا امامان ما در مورد حضرت معصومه و زیارت مرقدش چنان با تأکید سفارش میکردند. و اینکه در متن زیارت خاص فاطمه معصومه (ع) آمده است: «انّ لکِ شأناً من الشأن…» که یعنی: بهتأکید، تو از همان منزلت -امامت و پیشوایی- بهره و نصیب داری؟ و بالاخره روایت دیگری از امام رضا (ع) که در مورد جایگاه خواهرش حضرت معصومه گفته است: هرکس او را زیارت کند، مرا زیارت کرده است و بدین ترتیب او را همشأن و همردیف خود خودش معرفی کرده است.
اینک بهتر درک میکنیم که حضرت فاطمه معصومه، افزون بر شرافت نسبش که از سلالهٔ نبوت و امامت بوده در رأس گروه خواهرانش، (دستکم، ۱۸خواهر) خود را وقف مادام العمر مبارزه و جنبشی کرده بود که از عصر امام هفتم به بعد، با دشواریها و مشقتهای ویژهیی مواجه بود، اما عزم کردند تا راه را بهپیش بگشایند و این ایجاب میکرده که در پی زندگی شخصی و خانوادگی و دلبستگی و دستبستگیهای اهل زندگی و خانوادهداری نباشند و تمام وجود و تواناییهای خود را صرفاً وقف مبارزه و مرامی کند که در جنبش تشیع انقلابی میشناخته و فدایی آن بوده است.
آیا وصیت امام موسی (ع) در عداد وصیتهای معمول است یا صدور یک فرمان انقلابی است؟
پاسخ این است که آنان در نسلهای پیدرپی، مفاد وصیت موسی بن جعفر (ع) را فراتر از یک «وصیت» با معنی حقوقی کلمه میشناختند، بلکه آن را فرمان مؤکدی از جانب راهبر جنبش و حکمی از سوی امام شیعیان یافته بودند. که در آن زنان در رهبری جنبش هم همچون حضرت معصومه میتوانستند نقش ایفا کنند.
(منبع: کامل الزیارات ابنبابویه صفحه ۳۲۳ و بحارالانوار مستدرک الوسائل جلد ۱۰ صفحه ۳۷۰)