خدایا!
انسان، هستی خلاصه شده و متکاثف است و هستی، انسان گسترش یافته. از هر پدیدهیی نمونهیی در انسان هست؛ زیرا او گل سر سبد آفرینش است، همان وجودی است که تو پس از آفرینش او، در برابر فرشتگان ایستادی و به سرانگشتان معجزهگر خویش آفرین گفتی و خلقت انسان را ستودی؛ و در برابر اعتراض آنان به خلقت انسان، گفتی چیزی را میدانی که آنها نمیدانند.
از تو آموختیم:
اگر چشمهها میجوشند، دریاها میخروشند، اگر بادها میخرامند، لالهها میشکفند، اگر پرندهها میسرایند و... بهخاطر انسان است.
ای که انسان را تا آنجا فرابردی که او را جانشین خویش در زمین قراردادی، اکنون بنگر به نام تو و دین تو، خلیفه دینفروش با انسان چه میکند؟!
در کدام آیین، انسانی را تا سینه یا گردن در خاک فرو مینمایند و در محاصرة هلهلههای سبعانه با سنگ پارههای نوک تیز ـ زنده زنده ـ قطعه قطعه میکنند؟ جز جلادان این حکومت، چه کسی از شکنجه کردن انسانی دیگر لذت میبرد؛ آنگاه که شاهد از هم پاشیدن دردناک یاختههای زندهٔ اوست؟ آیا اینها کار انسان است، یا دیوها و دایناسورهایی که برای ادامهٔ بقا و ردگمکردن به لباس انسان در آمدهاند؟
خدایا!
دودمان آخوندهای خامنهای صفت را به دست فرزندان ایرانزمین برانداز؛ آنان را که آیین عشق و رهایی و پیامبر آن که رحمت برای جهانیان است را بهعنوان دین خون و خشونت معرفی کردند ریشه برکن!
بارلها!
مردم ایران و فرزندان پیشتاز آنها در ارتش آزادی را آن توانی بخش که ایرانزمین این زیباترین وطن را از رجس و پلیدی فاشیسم مذهبی حاکم بر میهن پاک سازند.