۱۷دی ۱۳۴۶ یادآور شهادت غلامرضا تختی، بلندآوازهترین قهرمان ورزشی ایران است که در این روز توسط ساواک شاه بهجرم تسلیم نشدن به خواستههای دربار، بهشهادت رسید.
جهانپهلوان تختی، قهرمانی بود که در صحنههای بینالمللی ورزش، افتخارات بسیاری برای ایران به ارمغان آورد.
غلامرضا تختی در شهریورماه ۱۳۰۹ در خانیآباد تهران متولد شد. وی در مسابقات جهانی سال ۱۹۶۱ در یوکوهامای ژاپن، پشت همه پهلوانان جهان را به خاک مالید و عنوان جهانپهلوان را از آن خود کرد.
کارنامه پرافتخار ورزشی تختی شامل ۴مدال طلا و ۷مدال نقره است. اما آنچه او را بلندآوازه و نامدار کرد، ایستادگی در برابر دیکتاتوری، میهندوستی و خصلتهای انقلابی او بود.
از ویژگیهای برجسته و منحصربهفرد غلامرضا تختی، میتوان به ادب، فروتنی و پایبندی به آیین جوانمردی و سنّتهای پهلوانی و دستگیری از فرودستان و نیازمندان اشاره کرد.
غلامرضا تختی و پدر طالقانی
تلاش او در راه کمکرسانی به مردم زلزلهزده بوئینزهرا و فعالیتهایش با جوانان مبارز و آیتالله طالقانی در راه آزادی مردم ایران، او را در قلوب همه مردم جا داد. به همین علت رژیم شاه، تختی پرشور و آزاده را که محبوب مردم و الگوی ورزشکاران آزاده میهنمان بود در روز هفدهم دیماه ۱۳۴۶ بهشهادت رساند.
مسئول شورای ملی مقاومت در پیامی بهمناسبت سالگرد شهادت جهانپهلوان تختی گفته است:
«سنت رادمردانه و مردمگرایانهٔ جهان پهلوان تختی که همچون بسیاری از نامدارترین پهلوانان تاریخ ما از مردمگرایی و شجاعت و عِرفان مولای متقیان علی علیهالسلام الهام گرفته، همچنان در جامعه ورزشکاران و قهرمانان ورزشی ما پایدار مانده است. آنها که بهرغم همه محدودیتها و فقر مادی و فشارهای طاقتفرسای حکام ستمکار زمان، پشتشان بر زمین ضعف و تسلیم مالیده نشده و کماکان استعداد و شهرت ورزشی و فنی خود را در خدمت به خلق مظلوم و در دفاع از شرف و ناموس ملی بهکار میگیرند».
غلامرضا تختی از زبان خودش
تختی در کتاب زندگی من چنین مینویسد:
«…زندگی در میان مردم و برای مردم، درسهایی به من آموخت که فکر میکنم هرگز نمیتوانستم در معتبرترین دانشگاهها کسب کنم. همچنین زندگی به من آموخت که مردم را دوست بدارم و تا آنجا که در حد توانایی من است، به آنان کمک کنم. حال این کمکها از چه طریقی و از چه راهی باشد، مهم نیست. هر کس بهقدر تواناییاش…».
غلامرضا تختی محبوب جوانان
محبوبیت تختی در میان دانشجویان، کارگران، ورزشکاران و سایر اقشار جامعه یکی از مهمترین دلایل کینه و دشمنی رژیم شاه و دربار با او بود.
به گواه همه یاران و آشنایان وی، غلامرضا تختی در میان دانشجویان محبوبیت عظیمی داشت. در ۱۳۴۰ خورشیدی با آن که در مسابقات میان ایران و شوروی شکست خورده بود، به هنگام استقبال مردم از ورزشکاران ایرانی در ایستگاه راهآهن تهران، روی دست دانشجویان استقبالکننده حمل شد. تختی در پاسخ به محبتهای دانشجویان به دانشگاه تهران رفت و در آنجا با احساساتی روبهرو شد که در تاریخ استقبال دانشگاه تهران از میهمانان خود سابقه نداشت. یک بار هم که در ۱۳۴۲ به دانشگاه تهران رفت با احساساتی از سوی دانشجویان روبهرو گردید که کنترل آن بسیار مشکل بود.
غلامرضا تختی بر سکوی قهرمانی
غلامرضا تختی در سال ۱۳۳۱(۱۹۵۲) در نخستین حضور خود در رقابتهای المپیک با کسب ۶پیروزی و قبول یک شکست در برابر «دیوید جیما کوریدزه» از شوروی صاحب نشان نقره شد. وی در این مسابقهها توانست حیدر ظفر ترک را که سال پیش با غلبه بر تختی قهرمان جهان شده بود را شکست دهد.
تختی در دوران زندگی ورزشیاش رکورددار شرکت در المپیکها و کسب بیشترین مدال از این آوردگاه بود. در ۴دوره المپیک حضور داشت و حاصل آن یک طلا، ۲نقره و یک عنوان چهارم بود که در کشتی ایران این امر اتفاق نادری است.
غلامرضا تختی بر سکوی قهرمانی
جهان پهلوان در مسابقات المپیک و جهانی
۱۹۵۱ـ مسابقات جهانی هلسینکی ـ مدال نقره
۱۹۵۲ـ المپیک هلسینکی ـ مدال نقره
۱۹۵۳ـ جشنواره جهانی(لهستان) ـ مدال نقره
۱۹۵۴ـ مسابقات جهانی توکیو ـ چهارم
۱۹۵۵ـ فستیوال جهانی ورشو ـ مدال نقره
۱۹۵۶ـ المپیک ملبورن ـ مدال طلا
۱۹۵۸ـ بازیهای آسیایی توکیو ـ مدال طلا
۱۹۵۸ـ مسابقات جهانی صوفیه ـ مدال نقره
۱۹۵۹ـ مسابقات جهانی تهران ـ مدال طلا
۱۹۶۰ـ المپیک رم ـ مدال نقره
۱۹۶۱ـ مسابقات جهانی یوکوهاما ـ مدال طلا
۱۹۶۲ـ مسابقات جهانی تولیدو ـ مدال نقره
۱۹۶۴ـ المپیک توکیو ـ چهارم
غلامرضا تختی علاوه بر قهرمانی، بهلحاظ منش و رفتار انسانی و سجایای اخلاقی پسندیده و جوانمردی و نوعدوستی شهره خاص و عام بوده است.
طوری که یکی از حریفانش یعنی کشتیگیران مشهور شوروی الکساندر مدوید، در این مورد خاطره جالبی دارد:
«در تولیدو (۱۹۶۲) تختی و من دیدار نهایی را برگزار کردیم. در جریان این مسابقات، پای راست من بهشدت ضرب خورده و روحیهام را خراب کرده بود. فکرم متوجه تختی بود که باید با این پای ناجور با او مبارزه میکردم. به راستی تا آن موقع از خصوصیات اخلاقی، رفتار و کردار انسانی و والای تختی خبر نداشتم. اما در آنجا به عظمت، انسانیت و جوانمردی تختی پی بردم و تحت تاثیر آن قرار گرفتم. او که شنیده بود پای راست من ضرب دیده با این پا بهخوبی مدارا کرد و هرگز نخواست با هجوم به این پا مرا زجر دهد. او تا آخرین لحظه مردانه و تمیز کشتی گرفت و از پای ناراحت من اصلاً استفاده نکرد. تختی با این کارش نشان داد که یک قهرمان بهمعنای واقعی است. بعد از این جریان، ما بهصورت دو دوست صمیمی درآمدیم. او همیشه مرا دوست میداشت. او ملت خودش را هم دوست میداشت و فکر میکنم تختی اصلاً برای ملتش زندگی میکرد. آشنایی با او برای من افتخار بزرگی بهحساب میآید. تختی بسیار خوب و فنی کشتی میگرفت و من چیزهای زیادی از او آموختم. ما روی تشک دو حریف سختکوش بودیم و در خارج از تشک دو دوست جدا نشدنی. تختی میتواند الگوی خوبی از نظر ورزشی و اخلاقی برای جوانان ایران باشد».
بهیاد جهانپهلوان تختی