بیست و نهم بهمنماه سال ۱۳۵۲ خسرو گلسرخی و کرامتالله دانشیان توسط دژخیمان شاه به شهادت رسیدند. خسرو گلسرخی و کرامت الله دانشیان، از روشنفکران انقلابی و آزادهیی بودند که در سالهای حاکمیت اختناق شاه سرفراز و تسلیمناپذیر بهدفاع از آرمانهای انقلابی مردم پرداختند و سرانجام نیز با عبور از میدان شکنجه و تیرباران، با خون خود بر شکستناپذیری خلق و پیشتازان جانبرکفاش گواهی دادند.
دفاعیات جانانه خسرو گلسرخی از هدف آزادیخواهانهشان، صحنه دادگاه را به افشاگری علیه رژیم شاه تبدیل کرد:
”من در این دادگاه برای جانم چانه نمیزنم و حتی برای عمرم، چرا که فرزند خلقی مبارز و دلاور هستم” .
گلسرخی که در زندان، شدیدا تحتتأثیر اخلاق و روحیات انقلابی مجاهدخلق کاظم ذوالانوار قرار گرفته بود در دادگاه خود گفت:
زندگی امام حسین، نمودار زندگی کنونی ماست که جانبرکف برای خلقهای محروم میهن خود در این دادگاه محاکمه میشویم. او در اقلیت بود و یزید، بارگاه، قشون، حکوت و قدرت داشت. او ایستاد و شهید شد، هرچند که یزید گوشهیی از تاریخ را اشغال کرد ولی آنچه که در تداوم تاریخ تکرار شد، راه حسین و پایداری او بود، نه حکومت یزید. آنچه را که خلقها تکرار کردند و میکنند، راه حسین است.
رژیم شاه ، گلسرخی و دانشیان را که گناهی جز آزادگی و دفاع از حقوق و آزادی مردم ایران نداشتند، محکوم و تیرباران نمود. ترانهی بهاران خجسته باد، سروده کرامتالله دانشیان، احساسات پاک و آزادیخواهانه او را نشان میدهد. این ترانه در روزهای مبارزات ضدسلطنتی مردم ایران، الهامبخش مردم برای دعوت به همبستگی و اتحادعلیه دیکتاتوری بود.