دکتر کاظم رجوی:
شرایط هر چه باشند ما در برابر محراب مقدس تاریخ ایران به وظیفهٔ انسانی وجدانی، میهنی و مردمیمان برای نجات شرف، اعتبار و حیثیت و افتخارات مردممان، تمامی مردممان تا آن جا که در قوه داشتیم، قیام و اقدام کردیم.
برادر مجاهد مسعود رجوی:
«ربنا تقبل منا انک انت سمیع العلیم.
برو با دیگر جاودانهفروغ ها و سلام ما رو به اونها برسون و سلام مجاهدین و مقاومت ایران و بگو که تا آخرین نفس راه شما را ادامه خواهیم داد.
یا لیتنی کنت معکم فافوز فوزا عظیما.»
نامهٔ شهید بزرگ حقوقبشر دکتر کاظم رجوی در بحبوحهٔ توطئههای شیراک و رژیم آخوندی برای اخراج و استرداد و ترور رهبر مقاومت قبل از عزیمت به عراق و تشکیل ارتش آزادیبخش ملی ایران - ۳۰اردیبهشت ۱۳۶۵- ۲۰ماه می ۱۹۸۶:
به مریم و مسعود، رهبران و پرستشگاههای انقلاب نوین خلق ایران، در این لحظات خطیر و پراضطراب و تعیینکننده با قلبی عمیقاً آکنده از عشق به شما و شور رهاییبخشتان خدا را گواه میگیرم که خود و همسر و فرزندانم ـ که مطمئنم در احساس شوهر و پدرشان شریکند ـ آمادگی کامل داریم که همراه و یا در راه شما پیشمرگ و قربانی راه پرعظمتی بشویم که در آن قدم گذاشتهاید. تمنا دارم این سعادت را نصیب من و خانوادهام بکنید. فدای شما، کاظم رجوی
خانم مریم رجوی –سال ۱۳۸۵:
« امروز برای ما فقط روز اندوه نیست بلکه همچنین روز تکریم انسانیت و بزرگداشت عشق بیپایان قلب پرمهر و ایمان به آزادی و حقوقبشر است.کاظم رجوی که امروز پانزدهمین سال جاودانگیش است به همه شما که برای گرامیداشت او و آرمانش گرد اومدید درود میفرستم.
چندماه پیش در نمایشگاه نقض حقوق بشر در پاریس با دیدن تصویر کاظم در کنار تصویر ژان مولن سمبل مقاومت فرانسه در مبارزه علیه فاشیزم، به همین موضوع فکر میکردم که، ملت ایران برای حقوق بشر و آزادی و دموکراسی چه فدیههای بزرگی تقدیم کرده. سرشت انسانی مقاومت ما و تعهد ذاتیش برای بنا کردن کشوری بر اساس احترام به حقوقبشر و دموکراسی،در همین فدیههای بزرگ دیده میشود. فدیههای بزرگ و قبل از هر چیز از یاد نرفتنی، و بالاتر از هر چیز بهخاطر خدمت بیمانند او به جنبش آزادیخواهی مردم ایران یعنی تلاش کاظم برای نجات جان مسعود از اعدام توسط ساواک شاه.
راستی که من و ما تا ابد مدیون و سپاسگذار کاظم هستیم و از او میآموزیم که چگونه عشقهای بزرگ،کارهای ناممکن را ممکن میسازد. کاظم از موقعیت شغلی و علمیش چشم پوشید. زندگیش را بر سر دفاع از حقوق بشرِ تجاوزشده و به یغما رفتهٔ مردم ایران گذاشت و جانش را فدای آن کرد.
میگویند هیچکدام از رژیمهای دیکتاتور و سرکوبگر تا بهحال جرأت نکردند در ژنو و در مقر کمیسیون حقوقبشر ملل متحد به ترور و آدمکشی دست بزنند. بنابراین ارتکاب این جنایت توسط آخوندها معنای تکاندهندهای دارد. آنها که به کاظم چهل گلوله شلیک کردند، آمده بودند که حقوقبشر را تیرباران کنند، پس اینجا حقوقبشر ایران بود که موضوع جنایت و توطئه و معامله قرار گرفته بود، یکطرف آخوندها که آدمکشان سنگدل را گسیل کرده بودند، و طرف دیگر مماشاتگران اروپایی که برای جانیان راه باز کردند و پرونده این جنایت را مسکوت گذاشتند.
از یاد نمیبریم که سه سال بعد دولت فرانسه دو نفر از قاتلان کاظم را که دادگستری سوئیس رسماً خواستار تحویل آنها شده بود به رژیم آخوندها تحویل داد. مماشاتگران اروپایی اعلام کردند که قصد میانهرو کردن آخوندهای مستبد را دارند اما در عمل تروریسم را تسهیل و پشتیبانیکردند.
چنین بود که وقتی ارزشهایی مثل حقوقبشر لگدمال و خوار شده بود،کاظم پرچم حرمت و منزلت حقوقبشر را برافراشت.چون خودش گفته بود ما تاریخ حقوقبشر را با خون خود مینویسیم.
مبارزه کاظم برای احقاق حقوقبشر پایمال شدهٔ ایران همچنان زنده و رزمنده و پویاست.صدای آن را میشنویم که میگوید، مردمی که طنین رسای مقاومتشان را در سرتاسر جهان منعکس کردهاند راهی جز پیروزی ندارند. بله، این یک درس مداوم تاریخ است و ما هم آن را تکرار میکنیم که این درس مداوم تاریخ است،فدیههای بزرگ پیروزیهای بزرگ را محقق میکنند و شایستگی ملتی را برای دستیابی به آزادی و دموکراسی به اثبات میرساند.... »
پروفسور ژان زیگلر استاد حقوق از سوئیس و نایبرئیس کمیته مشورتی شورای حقوقبشر ملل متحد سخنرانی در اجلاس استماع جامعه مدنی – بهمن ۹۶:
کاظم رجوی اولین نمایندهٔ شورای ملی مقاومت ایران در شورای حقوقبشر بود. وی فردی بسیار فعال در جامعه مدنی در سطح بینالمللی و در ژنو بود و به یمن کاظم رجوی و آنهایی که جای او را پر کردند، تماس با شورای حقوقبشر هرگز قطع نشد و سازمان ملل همیشه به شکل خارقالعاده و هوشیارانه و در جزئیات توسط شورای ملی مقاومت ایران در جریان امور قرار گرفت. از کاظم رجوی صحبت میکنم، چرا که وی در روستایی در چند ده کیلومتری اینجا بهنام «تانه» توسط آدمکشان رژیم تهران بهقتل رسید. این جنایت از ماه آوریل ۱۹۸۹ تاکنون بدون مجازات باقی مانده و من نمیتوانم جلو چنین جمعی از مستمعین صحبت کنم بدون اینکه از تلاش و یاد این مرد کاملاً خارقالعاده تقدیر کنم که او نیز با جانش قیمت را پرداخت، او کاظم رجوی بود و این کار را برای افشای جنایات آخوندها انجام داد. از آنجایی که ما به یکدیگر بسیار نزدیک بودیم و او در همان دانشگاه من در ژنو استاد دانشگاه بود. میخواستم در این فرصت یک نکته در رابطه با کاظم بگویم: من مدتها با یکی از همکارانم در شورای ملی بهنام آقای «لوبا» صحبت کردم. او مشاور حکومتی در زمینهٔ عدالت و پلیس در ایالت «وو» بود. کاظم و خانوادهاش نیز در «تانه» در همین ایالت زندگی میکردند. من از دولت و از این وزیر دادگستری ایالت درخواست کردم حفاظت کاظم رجوی را تأمین کنند. کاظم رجوی مخالفت کرد. دولت ایالتی موافقت کرد و درخواست کرد که او به دیدار آنها برود و گفت، ما نظارت و حفاظت توسط پلیس را در «تانه» در منطقهٔ سکونت او تأمین خواهیم کرد، ولی کاظم جواب داد: «هرگز!».
من به او گفتم: «مگر دیوانه شدهیی؟ چرا نه؟ خودت میدانی که تهدیدت کردهاند»؛ او پاسخ داد: «رفقای من در هیچ جای جهان حفاظت ندارند و من هم نخواهم داشت». او به همین دلیل کشته شد. اینها ارزشهایی است که از قهرمانان سال ۶۷ به ارث رسیده است؛ و اکنون امید جدیدی با تظاهرات چند هفته پیش دمیده شده است. این تظاهرات قطعاً ادامه خواهند داشت و بهای آن نیز برای تظاهر کنندگان، خون است. جا دارد جملهیی از «ژان ژورس» را یادآوری کنم که میگفت: «این جاده مملو از جسد است، ولی انتهای آن به عدالت میرسد». آنچه امروز در ایران رخ میدهد، بیانگر امیدی درخشان است، چرا که (و نکات مقدماتیام را با این یادآوری به پایان میرسانم)، میراث، الگو، شهادت و فداکاری زنان و مردان قهرمان سال ۶۷ بار دیگر در نسل جوانی که امروز بپا خاسته احیا میشدند. آنها برای همان ارزشهای دموکراسی، استقلال و آزادی در ایران برخاستهاند.
از مصاحبه شهید بزرگ حقوقبشر دکتر کاظم رجوی با رادیو صدای مجاهد - تاریخ پخش ۵اردیبهشت ۶۹
(یک روز پس از شهادت)
کلمات آزادی و استقلال عدم تعهد کلمات برای شورای ملی مقاومت کلمات بیمحتوا بیپشتوانه و تو خالی نیستند برخلاف رژیم خمینی که این کلمات را گاهی اوقات نشخوار میکند و ابداً به آن ایمان و اعتقادی ندارد شورای ملی مقاومت از هر جهت و از هر جنبهیی چه بهلحاظ تاریخی چه بهلحاظ سوابق مبارزاتی این کلمات را بهمعنی واقعی به آنها اعتقاد داشته و در عمل آنها را پایبندی خودش را به مفهومی مثل استقلال مثل آزادی مثل عدم تعهد طی این نه سال اخیر مشخصاً نشان داده بهعنوان مثال کافی هست که یادآوری بشود که چطوری برنامه دیپلماتیک و یا برنامه سیاسی شورای ملی مقاومت چگونه در عمل پیاده شد همه میدانیم که سیاستهای شورای ملی مقاومت که فردا پس از سقوط بقایای رژیم خمینی سیاست دولت موقت جمهوری ایران خواهد بود.
بر مبنای رنج و شکنج مردم ایران بر مبنای و اساس خون شهدا و رنج و شکنجه مردم ایران بنا شده از خون و آتش عبور کرده از خون شهدا و اسرا نشات گرفته بله دهها میلیون ساعت کار توضیحی از سال ۱۳۶۰ یعنی از وقتی که آقای مسعود رجوی مسئول شورای ملی مقاومت به فرانسه آمدند دهها میلیون ساعت کار توضیحی ابتدا در سطح شهرها انجام شد.
به بیان دیگر بنای دیپلماسی و سیاست شورای ملی مقاومت بهمثابه یک بنایی هست که خشتهای آن را دانه دانه از پایین شروع کنند روی همدیگر بگذارند تا به سقف برسد این جوری بنا شد از پایین به بالا مردم شهرهای مختلف دنیا کم کم از آنچه که در زندانهای خمینی میگذرد از جنایات خمینی از آدمکشیهاش در داخل ایران و همچنین از جنگطلبیش به وسیله همین پیام آوران رهایی و مقاومت خلق ما اطلاع پیدا کردند.
برای اولین بار در تاریخ میهن خونبار ما کسانی پیدا شدند یک نسلی پیدا شده که این نسل میگوید من میخواهم آزاد زندگی کنم آزاده باشم غیرمتعهد باشم مستقل باشم و بهایش را پرداخت کرده و میکند و تا سرنگونی محتوم رژیم ددمنش و دجال بقایای خمینی بهدست ارتش آزادیبخش انشاالله پایش را هم امضاء کرده و تاریخ هم به ما و به این مقاومت حق داده و حق خواهد داد بهدلیل همین پیروزیهایی که در صحنه بینالمللی و در صحنه مقاومت اعم از داخلی و خارجی نصیب این مقاومت شده است.
بیشتر بدانید: