مجاهد شهید سکینه چاقوساز در سال ۱۳۱۴ در تبریز متولد شد. وی در جریان انقلاب ضدسلطنتی در تظاهرات علیه رژیم شاه فعال بود و در جمع هواداران سازمان مجاهدین در تبریز در راهپیماییها شرکت میکرد.
پس از انقلاب در ارتباط با مجاهدین فعالیت انقلابیاش را بیش از قبل ادامه داد، در روز عید فطر سال ۱۳۵۹ که هواداران مجاهدین خلق ایران در تبریز در مسجد اندبیلیها مراسمی مذهبی برگزار کرده بودند، چماقداران و اوباش رژیم و ایادی حزب موسوم به جمهوری اسلامی(حزب چماق بهدستان) و نفرات مسلح آخوند موسوی تبریزی، حاکم ضدشرع خمینی، به محل مراسم حمله برده و هواداران را بهشدت مورد ضرب و شتم قرار دادند.
در جریان این یورش وحشیانه مزدوران خمینی، مادر مجاهد سکینه چاقوساز از ناحیه سر با ضربات اوباش چماقدار و مسلح به ژ-۳ بهشدت زخمی شده و دچار خونریزی مغزی شد.
بهدنبال این حمله وحشیانه مادر قهرمان سکینه چاقوساز به تهران اعزام و تحت عمل جراحی قرار گرفت.
وی به مدت ۹ماه در بیمارستانهای ایرانشهر و بهآورد بستری گردید و بهرغم تلاش پیگیر پزشکان و پرستاران بیمارستان برای مداوای او، این مادر قهرمان پس از مدتها تحمل درد و رنج در روز چهارشنبه ۳۰اردیبهشت ۱۳۶۰ بهشهادت رسید.
روز جمعه اول خرداد سال ۱۳۶۰ در ساعت ۴ بعدازظهر در مسجد احتشام تبریز مراسم یادبود و بزرگداشت مادر شهید چاقوساز ایرانی از طرف خانواده آن شهید و با شرکت عده زیادی از مردم برگزار شد.
اطلاعیه مجاهدین خلق ایران درباره شهادت مادر مجاهد سکینه چاقوساز ـ ۵خرداد ۱۳۶۱
به نام خدا و به نام خلق قهرمان ایران
هموطنان عزیز! مردم آزاده و انقلابی تبریز!
سازمان مجاهدین خلق ایران بدینوسیله شهادت خواهر مجاهد و مادر قهرمان سکینه چاقوساز را به اطلاع عموم مردم میرساند. شهادت مظلومانهٔ این مادر انقلابی و مجاهد سند جنایت ننگین دیگری است که بهمثابه نشانهای روشن و گواهی قاطع بر منتهای قساوت قلب و ستمپیشگی انحصارطلبان و عمال و ایادی چماقدار مسلحشان در تاریخ انقلاب ایران برای همیشه باقی خواهد ماند و بدین سان خون پاک این شیرزن زحمتکش و مجاهد تبریز که مظلومانه در راه آرمانهای توحیدی و انقلابیش و در راه عزت و شرف و آزادگی جان باخت نه فقط در عصر و نسل حاضر بلکه در طول تاریخ آینده نیز افشاگر عملکردها و جنایات ضدخلقی و ضداسلامی کسانی خواهد بود که پیوسته و عوامفریبانه از اسلام و مردم دم میزنند.
مجاهد شهید و مادر قهرمان سکینه چاقوساز در جریان تهاجم چماقداران و اوباش مسلح (که توسط موسوی تبریزی هدایت و تدارک و تجهیز شده بودند) به مراسم بزرگداشت عید فطر سال گذشته از سوی هواداران مجاهدین در مسجد اندبیلیها برگزار شده بود مورد ضرب و جرح شدیدی قرار میگیرد. صدمات و ضربات وارده بر این مادر مجاهد منجر به خونریزی مغزی وی میگردد و مادر برای مداوا و معالجه به تهران اعزام و تحت عمل جراحی قرار میگیرد اما متأسفانه بهرغم تلاشها و مساعدتهای پزشکان و پرستاران بیمارستانهای ایرانشهر و بهآور، معالجات مؤثر واقع نمیشود و مادر مجاهد سکینه چاقوساز سرانجام در روز چهارشنبه ۳۰اردیبهشت ۱۳۶۰ پس از مدتها تحمل درد و رنج و مقاومت قهرمانانه بهشهادت میرسد. بدون شک برای شهر قهرمانپرور و مردم آزادهٔ تبریز خواهر مجاهد سکینه چاقوساز نه اولین شهیدی است که در راه رهایی خلق تقدیم شده و نه آخرین آنها خواهد بود اما از سوی دیگر تردیدی نیست که جریان شهادت این شیرزن مجاهد تبریزی در شمار مجاهدین و شهیدان آن خطه و حتی در سراسر ایران نمونهٔ نادری است که از سویی ارادهٔ انقلابی و آزادگی تمام مردم از زن و مرد و پیر و جوان بهشمار میرود و از سوی دیگر منتهای جنایتپیشگی انحصارطلبان اسلامپناه را بهاثبات میرساند.
مجاهدین خلق ایران ضمن تقدیم تبریک و تسلیت به هموطنان عزیز بهویژه مردم قهرمان تبریز و خانوادهٔ مجاهد شهید مادر قهرمان سکینه چاقوساز یک بار دیگر ضمن تأکید بر سوگند خونین مجاهدین در راه پیگیری قاطع آرمانهای انقلابی و توحیدی و دفاع استوار از حقوق حقهٔ خلق اطمینان میدهند که راه و آرمان این شهید سرانجام بهاثبات و پیروزی خواهد رسید و ستمگران و ظالمان سنگدلی که دستشان به خون او آغشته است بدون مکافات و مجازات نخواهند ماند.
و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون
مجاهدین خلق ایران
۵/ خرداد /۶۰
متن وصیتنامه مادر چاقوساز
بسم الله الرحمن الرحیم
ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیا عند ربهم یرزقون (قرآن کریم)
کسانی که در راه خدا کشته میشوند مرده مپندارید بلکه آنها زندهاند و در پیشگاه پروردگارشان روزی میخورند
من سکینهٔ چاقوساز ایرانی متولد سال ۱۳۱۴ فرزند میرزاعلی که در زمان شاه معدوم شاهد بوده که جوانان پاک و انقلابی که در مکتب مجاهدین خلق پرورش یافته بودند بدون ترس از قدرت طاغوتی رژیم و سازشکارهای مرتجعین مبارزه میکردند، امروز هم آشکارا میبینم که همان جوانان پاک و معصومی که شاه با مارک خرابکار و تروریست و مارکسیست اسلامی آنها را به زندانها میانداخت و شهیدشان میکرد، به دست رژیم بهاصطلاح جمهوری اسلامی و شکنجهگران تازهکار دوباره در زندانها جای گرفته و هر روز خون مجاهدی را در گوشه و کنار این کشور بر زمین میریزند. این است که به استقامت و ایمان فرزندان مجاهدم ایمان آورده و تا جان در بدن دارم از هیچگونه کوششی در راه تحقق آرمانهای توحیدی مجاهدین فروگذار نخواهم کرد و در این ساعات آخر عمرم میخواهم از قول من به مسعود و موسی سلام برسانید و به تمامی فرزندان و جوانان وصیت میکنم که راه مجاهدین را ادامه داده و از هیچ چیز نترسند که خدا با ماست.
وسیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون
سکینه چاقوساز ایرانی