۴۱سال پیش، در بحبوحهٔ تنورهکشیدنها و عربدههای جنگطلبانهٔ خمینی، سازمان مجاهدین تنها نیروی انقلابی در ایران بود که برای صلح گامهای عملی برداشت. البته در این مسیر تهمتها و لیچارهای بسیاری را از سوی میانهبازها، ملیگراهای پوشالی، عوامل برونمرزی رژیم، لابیها و باندهای وابسته به آن بهجان خرید.
اکنون و پس از گذشت ۴دهه، با قاطعیت تمام میتوان گفت، هیچ نیروی دیگری قادر نبود، اینچنین شاخ جنگطلبی خمینی را درهمبشکند و صلح را به او تحمیل کند. این اقدام انقلابی شجاعت، پاکبازی و ریسکپذیری بسیار میطلبید و تنها از جریانی ساخته بود که برای پیشبرد مصالح مردم از وجهه، نام و آبروی خویش مایه بگذارد.
دیدار و بیانیهٔ صلح، یک خرق عادت
در شرایطی که جنگ ضدمیهنی خمینی با عراق، دو کشور را به آتش کشیده و به کشتهها و زخمیهای بسیار منجر شده بود، در حالی که موشکهای دوربرد و جنگنده بمبافکنها شهروندان بیدفاع دو سرزمین را هدف قرار میدادند و روزی نبود که نوجوانان ایرانی از مدرسهها به جبهه اعزام نشده و به شکل پتوپیچ بر روی میدانهای مین تکهتکه نشوند، مسعود رجوی در راستای منافع و مصالح مردم ایران، دست به ابتکاری عمیقاً میهنی و وطنپرستانه زد. او طی ملاقاتی در ۱۹دی ۱۳۶۱ ـ که از سوی طارق عزیز، نایب نخستوزیر وقت عراق، درخواست شده بود ـ پیشقدم صلح بین دو کشور گردید. دو طرف بیانیهای امضا کردند که به بیانیهٔ صلح معروف گشت. تا آن تاریخ ۷ماه از خروج نیروهای عراقی از خاک ایران میگذشت. شایان ذکر است که دولت عراق از فردای آزادی خرمشهر خواهان صلح شده و مجمع عمومی ملل متحد نیز در ۳۰مهر ۱۳۶۱ طی قطعنامهای به آتشبس فوری بین دو کشور و عقبنشینی به مرزهای بینالمللی فراخوان داده بود. تنها طرفی که همچنان خواهان جنگ بود، خمینی بود.
نگاهی به ابتکار صلح مقاومت ایران پس از گذشت ۴۰سال
امروز پس از گذشت ۴۰سال صحت و درستی این اقدام میهندوستانه و انقلابی مسعود رجوی بیشازپیش آشکار میشود. اینک این جهان است که بر جنگطلبی و صدور تروریسم این رژیم به دیگر کشورهای منطقه و جهان گواهی میدهد و دیکتاتوری آخوندی را تهدید شمارهٔ یک بهحساب میآورد. ۴۰سال پیش، در بحبوحهٔ تنورهکشیدنها و عربدههای جنگطلبانهٔ خمینی، سازمان مجاهدین تنها نیروی انقلابی در ایران بود که برای صلح گامهای عملی برداشت. البته در این مسیر تهمتهای و لیچارهای بسیاری را از سوی میانهبازها، ملیگراهای پوشالی، عوامل برونمرزی رژیم، لابیها و باندهای وابسته به آن بهجان خرید.
اکنون که خمینی جامزهر سرکشیده و در کفن پوسیده است، با قاطعیت تمام میتوان گفت، هیچ نیروی دیگری قادر نبود، اینچنین شاخ جنگطلبی او را درهمبشکند و صلح را به او تحمیل کند. این اقدام انقلابی شجاعت، پاکبازی و ریسکپذیری بسیار میطلبید و تنها از جریانی ساخته بود که برای پیشبرد مصالح مردم از وجهه، نام و آبروی خویش مایه بگذارد.
دیدار صلح از زبان مسعود رجوی
سخن در مورد دیدار تاریخی صلح و بیانیهٔ صادرشده زیاد است اما اجازه دهید از کسی که خود مبتکر و خالق این صلح بود، نقلقول کنیم.
مسعود رجوی:
«همه از دیدار صلح در بغداد مابین من و رئیسجمهور عراق و اطلاعیهٔ رسمی آن اطلاع دارند و میدانند که من در آن دیدار هم از طرف مقاومت عادلانه مردم ایران تصریح کردم که البته ما هنگامی که قوای عراقی در خاکمان بودند با آنها جنگیدیم. اما از روزی که عراق در اواخر بهار سال ۱۳۶۱ یعنی ۴سال قبل از اینکه من به اینجا بیام و با ایشون ملاقات کنم موکداً و مکرراً صلحخواهی خودش رو اعلام کرد و بهخصوص وقتی که بیانیه صلح را با ما امضا کرد و به ترتیبی که گفتم طرح صلح ما را پذیرفت. قویاً بر آن بوده و هستیم که هیچ موجبی برای ادامه جنگ باقی نمانده است.
سالهاست و لذا از آن به بعد جنگ دیگر جنگ رژیم خمینی با عراق است، نه جنگ مردم ایران با کشور همسایهاش. مردم ایران جنگی ندارند. جنگ را خمینی میخواهد. تنها طرفی است که خواستار ادامهاش است.
ما از اول اعلام کردیم تا خمینی هست، جنگ و اختناق هم هست و خمینی جز در شرایط ضعف مطلق، شرایط استیصال مطلق تن به صلح نخواهد داد. از اینجا میشود به نقش تاریخساز شعار صلح که همیشه نصبالعین شورای ملی مقاومت ایران بوده راه برد. شعاری که البته برای مطرحکردنش(شعار صلح)، برای پیشبردنش، برای گسترش دادنش، در داخله و در خارجه، در سطح بینالمللی، برای اثبات اینکه بابا صلح حق است، صلح در دسترس است و خمینی جنگ میخواهد، بهای خیلی گزافی پرداختیم. بگذارید بیمبالغه بگویم، مصیبتها کشیدیم و خونجگر خوردیم. خیلی برچسبها تحمل کردیم. تا این طلسم جنگ را درهمبشکنیم. آخر با همین طلسم خمینی راه آزادی و راه زندگی مردم را سد کرد.
در همین نقطه بود که میانهبازها، استحالهگرها، آنهایی که به داخل رژیم چشم دوختند، آنهایی که فکر میکنند از این امامزاده خیری برمیاد، ملیگراهای پوشالی، آنهایی که دلپیچه وطن گرفته بودند، بقایای این سلطنت مدفون و خیلی از این چپنماها در برابر این سیاست انقلابی صلح ما به انحاء طرق برای این تنور جنگ خمینی هیزمشکنی میکردند».
طرح صلح شورای ملی مقاومت مبنای یک صلح عادلانه بین دو کشور
طرح صلح شورای ملی مقاومت، ۲ماه پس از دیدار بین مسعود رجوی و طارق عزیز، در ۲۲اسفند ۱۳۶۱ بهتصویب رسید. این طرح محصول ۶ماه کار تحقیقاتی و تخصصی بود. بر اساس این طرح، قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر و مرزهای زمینی و رودخانهای مندرج در آن بهعنوان مبنای صلح عادلانه بین دو کشور اعلام شد.
متن طرح صلح شورای ملی مقاومت
«بهدنبال ملاقات آقای طارق عزیز، نایب نخستوزیر عراق، با آقای مسعود رجوی، مسئول شورای ملی مقاومت و صدور بیانیه مشترک ۱۹دیماه ۱۳۶۱ مبنی بر استقرار صلح عادلانه و حل و فصل مسالمتآمیز اختلافات دو کشور از طریق مذاکرات مستقیم بر اساس تمامیت ارضی، استقلال کامل، عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر، احترام به ارادهٔ آزاد دو ملت ایران و عراق، روابط حسن همجواری و همکاری متقابل در خدمت آزادی، صلح و ترقی و ثبات منطقه؛ شورای ملی مقاومت قرارداد ۱۹۷۵ (الجزایر) و مزرهای زمینی و رودخانهیی مندرج در این قرارداد را مبنای صلح عادلانه و پایدار اعلام میکند. لکن بدیهی است این پذیرش ملازم با عدم هر گونه مداخله در امور داخلی یکدیگر است. بنابراین شورای ملی مقاومت در عین تأکید بر ضرورت مصونیت مرزها از هر گونه تجاوز، هر گونه مقاولهنامه و یا پروتکل مداخلهجویانه و سرکوبگرانه منضم به قرارداد ۱۹۷۵ را مردود میشناسد. اعم از اینکه چنین مقاولهنامه یا پروتکلی سری یا علنی باشد.
شورای ملی مقاومت که برای استقلال و صلح و آزادی در ایران مبارزه میکند، در پی ۶ماه بررسی و پس از انجام مطالعات و مشورتهای جامع بهمنظور دستیابی به یک صلح عادلانه ـ که در قدم اول به ملاقات نایب نخستوزیر عراق با مسئول شورا و صدور بیانیهٔ مشترک منجر گردید ـ اکنون پیشنهاد خود دربارهٔ «طرح کلی صلح» را برای اطلاع دولت عراق، سازمان ملل متحد، جنبش کشورهای غیرمتعهد، کنفرانس اسلامی و نیز برای آگاهی دو ملت ایران و عراق و همهٔ طرفداران صلح در منطقه و جهان به شرح زیر اعلام مینماید:
۱ـ اعلان فوری آتشبس بین کلیهٔ نیروهای دو کشور در زمین، هوا و دریا
۲ـ تشکیل کمیسیون نظارت بر آتشبس و عقبنشینی تحت نظر یک مرجع مرضیالطرفین یا دبیرکل ملل متحد
۳ـ عقبنشینی نیروهای دو کشور تا پشت مرزهای مشخصشده در پروتکلهای راجع به علامتگذاری مجدد مرز زمینی ایران و عراق و پروتکل راجع به تعیین مرز رودخانهای بین ایران و عراق و صورتجلسات نقشهها و عکسبرداریهای هوایی ضمیمهٔ آن دو که به امضای دو طرف رسیده است. زمان لازم برای عقبنشینی به مرزهای بینالمللی مذکور به تشخیص کمیسیون نظارت بر آتشبس، قبل از اعلان آتشبس تعیین میشود.
۴ـ مبادلهٔ کلیهٔ اسرای جنگی، حداکثر ظرف ۳ماه پس از اعلان آتشبس با رعایت مقررات بینالمللی، تحت نظر صلیبسرخ بینالمللی
۵ـ ارجاع مسألهٔ تعیین خسارتهای ناشی از جنگ به دیوان بینالمللی لاهه جهت تعیین خسارتهای ناشی از جنگ و نحوهٔ تأدیهٔ حقوق ایران. رأی دیوان در این مورد لازمالاجرا خواهد بود.
۶ـ تعهد طرفین به فراهمنمودن موجبات بازگشت پناهندگان و راندهشدگان دو کشور به یکدیگر، با اعلام عفو عمومی و تضمین امنیت مالی و جانی آنها
۷ـ تنظیم قرارداد قطعی صلح بین دو کشور، بر مبنای احترام کامل به حاکمیت و استقلال ملی، تمامیت ارضی، عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر، حسن همجواری و مصونیت مرزها از تجاوز
* طرح حاضر در یک مقدمه و ۷بند بهاتفاق آرا در شورای ملی مقاومت بهتصویب رسیده است.
مسئول شورای ملی مقاومت
مسعود رجوی
۱۳۶۱/۱۲/۲۲