قیام سوختبران در سیستان و بلوچستان – ۴اسفند ۱۳۹۹
تهاجم جوانان دلیر بلوچ به پایگاه پاسداران در کورین سرجنگل ـ ۶اسفند ۹۹
بیانیهٔ چهلمین سالگرد تأسیس شورای ملّی مقاومت ایران
شعلههای خیزش خونین و آتشین مردم سراوان از ۴اسفند ۱۳۹۹ آغاز شد و بهسرعت استان سیستان و بلوچستان را درنوردید و طی ۳هفته دامنهٔ آن فراتر از استان کشیده شد و رژیم را سراپا تکان داد.
این خیزش و درگیریهای خونین هنگامی بهوقوع پیوست که سپاه پاسداران با ایجاد موانع و حفر چالههای بزرگ تلاش کرد از تردد سوختبران محروم بلوچ در منطقهٔ مرزی ممانعت کند. این اقدام، روز دوشنبه ۴اسفند با اعتراض گسترده سوختبران مواجه شد. پاسداران و نیروهای مرزبانی موسوم به مرصاد که با تجهیزات کامل توسط دهها خودرو به محل منتقل شده بودند، در نقطهٔ مرزی آسکان با تیربار تانک بهروی سوختبران و مردمی که به حمایت آنها آمده بودند، آتش گشودند.
در این هجوم وحشیانه بیش از ۴۰تن از معترضان بهشهادت رسیدند و بیش از ۱۰۰تن مجروح شدند که شماری از آنها نیز در بیمارستان به شهیدان پیوستند.
در جریان درگیری، دهها خودرو سوختبران توسط پاسداران بهآتش کشیده شد.
اسامی شماری از شهیدان سراوان عبارت است از: یحیی گنگوزهی(فرزند علیخان)، عبدالرحمن شهرستانزهی، عبدی شهرستانزهی(فرزند بهارشاه)، سلمان شهرستانزهی، رحمانبخش دهواری(فرزند بهارشاه)، عبدالوهاب دامنی، انس صاحبزاده، عبدالغفور توتازهی، محمد میربلوچزهی، محمد نصرتزهی ۱۷ساله(فرزند بشیر).
در واکنش به این اقدامات جنایتکارانه و در حمایت از سوختبران محروم، روز بعد(۵اسفند) گروهی از مردم خشمگین و جوانان دلیر به فرمانداری هجوم بردند و ضمن درگیری با نیروهای سرکوبگر، پاسگاه را بهتصرف خود درآوردند و چند خودرو نیروی انتظامی را واژگون کردند و بهآتش کشیدند.
معترضان جاده مقابل پایگاه سپاه پاسداران را با بهآتش کشیدن لاستیک، بستند. درگیری بین مردم و نیروهای سرکوبگر در نقاط مختلف شهر ساعتها ادامه داشت. گروهی از تظاهرکنندگان در مقابل قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه پاسداران تجمع اعتراضی برپاکردند که با شلیک مستقیم پاسداران جنایتکار مواجه شدند.
در جریان این درگیریها شمار دیگری از مردم سراوان شهید و مجروح شدند.
آتش خروش و خیزش مردم سراوان بهسرعت به مناطق اطراف گسترش یافت. اهالی خشمگین و معترض روستای کشتگان از توابع بخش بم پشت، در مقابل پایگاه سپاه پاسداران اجتماع کردند، پاسداران بهروی آنان آتش گشودند. مردم با پرتاب سنگ به مقابله با پاسداران پرداختند و در پایگاه را شکستند.
روز چهارشنبه ۶اسفند ۹۹ جوانان شورشی بلوچ در منطقه کورین سرجنگل، از توابع زاهدان، پس از بستن جاده منتهی به پایگاه، بهرغم شلیک پاسداران، پایگاههای سپاه ضدمردمی در کورین و قلعه بید را بهتصرف خود درآوردند و شماری از خودروهای پاسداران را بهآتش کشیدند.
نخعی، فرماندار زاهدان، اعتراف کرد: «عناصر شرور بهبهانهٔ حمایت از کشتههای جعلی پاسگاه شمسر سراوان با سلاحهای سبک و نارنجکانداز به قصد تصرف پاسگاه کورین و قلعه بید به این پاسگاه حمله کردند»(ایسنا- ۷اسفند ۹۹).
بهموازات گسترش دامنهٔ درگیریها، هموطنان در نقاط در شهرها و مناطق مختلف استان سیستان و بلوچستان به صفوف معترضان پیوستند. در سراوان، زاهدان، ایرانشهر، خاش، سرباز و... شمار زیادی از کسبه و مغازهداران در اعتراض به کشتار سراوان مغازههای خود را بستند و دست به اعتصاب زدند. مردم زاهدان از نیمههای شب ۶اسفند در کریمآباد و شیرآباد زاهدان تجمع کردند و دست به اعتراض زدند. پاسداران جنایتکار در کریمآباد بهسمت معترضان آتش گشودند که منجر به شهادت و مجروح شدن شماری از مردم شد.
نیروهای سرکوبگر از صبح چهارشنبه ۷اسفند ۹۹ به تیراندازیهای کور در زاهدان مبادرت کردند. همزمان هلیکوپترهای سپاه برای ایجاد جو رعب و وحشت بر فراز زاهدان بهپرواز درآمدند.
رژیم آخوندی در وحشت از شرایط ملتهب منطقه، از یکسو مزدوران سرکوبگر ضدشورش را توسط دهها خودرو از کرمان به ایرانشهر اعزام کرد و از سوی دیگر، نیروهای سرکوبگر کمکی را از زاهدان و خاش و برخی دیگر از شهرها به سراوان فرستاد. رژیم برای ممانعت از انتشار خبرها، ابتدا اینترنت سراوان و سپس شهرهای دیگر استان از جمله زاهدان را قطع یا دچار اختلال کرد و راههای ارتباطی را بست.
بهرغم تلاشهای سرکوبگرانهٔ دشمن، کانونهای شورشی و جوانان شورشگر، با نصب تراکت و شعارنویسی گسترده، صدای هموطنان ستمدیدهٔ بلوچ و فراخوانهای رهبری مقاومت برای همبستگی با آنها و گسترش اعتراض و قیام در شهرهای سراسر کشور طنینانداز کردند. فعالیتهای کانونهای شورشی علاوه بر تهران، شهرهای تبریز، کرمانشاه، کرج، قزوین، کازرون، سنندج، اراک، ایرانشهر، بروجن، زاهدان، کنارک، شیراز، زنجان، مشهد، یزد، بهبهان، ساری، اهواز، شهریار، شهرکرد، خاش، ایلام، رشت، دزفول، شهرری و شهر قدس را فراگرفت.
شعلههای قیام که بهمدت ۶روز مناطق وسیعی از سیستان و بلوچستان را گداخته کرده بود، بهمثابه آتش زیر خاکستر، روز ۲۲اسفند در استان هرمزگان شعله کشید و آن هنگامی بود که نیروهای سرکوبگر دریابانی در بندر کوهستک در سیریک هرمزگان بهسمت سوختبران محروم این منطقه آتش گشودند. در اثر این یورش جنایتکارانه، یکی از سوختبران بهنام مهدی(شهسان) رئیسی در اثر اصابت گلوله به ناحیه سر جانسپرد و سوختبر دیگری مجروح شد. متقابلاً سایر سوختبران و مردم منطقه در اعتراض به این جنایت با نیروهای سرکوبگر درگیر شدند و قایقهای دریابانی را بهآتش کشیدند. نیروهای سرکوبگر رژیم از خشکی و دریا، با شلیک بهسمت مردم معترض، شماری از آنها را زخمی کردند.
آنچه در سراوان و بلوچستان و سپس در هرمزگان بهوقوع پیوست، نمودی از شرایط عینی و یک جامعهٔ در آستانهٔ انفجار بود که در آن هر جرقّه میتواند انفجاری مهیب و بنیانکن را بهدنبال داشته باشد. بهویژه در شرایطی که یک مقاومت سازمانیافته در میدان است. یک رسانه حکومتی با ترس و نگرانی از همین واقعیت انفجاری، نوشت: «عملاً جوانان را به تسلیح دعوت میکند» و «خدا میداند چه خواب شومی برای آشوبهای بعدی دیدهاند! آشوبهایی که بهگفتهٔ بسیاری از مقامات امنیتی اگر به خیابانها کشیده شود، حتی قابل مقایسه با دی ۹۶ و آبان ۹۸ نیست و حتماً در آنها شاهد استفادهٔ گسترده و در ابعاد کلان از سلاح و مواد انفجاری» خواهیم بود(روزنامهٔ حکومتی مستقل - ۵اسفند ۹۹).
خانم مریم رجوی با تأکید بر همبستگی مقاومت سراسری با خیزش سوختبران و هموطنان بلوچ، جانباختگان این قیام را شهیدان راه آزادی ایران توصیف و اعلام کرد: آخوندها حساب این خونریزیهای بیدریغ مردم قهرمان سراوان را پس خواهند داد.
(بیانیه چهلمین سالگرد تأسیس شورای ملی مقاومت ایران – ۳۱مرداد ۱۴۰۰)