728 x 90

رویداد تاریخی

سالروز شهادت امام محمد باقر (ع) مدرس مبارزه با اندیشه‌های انحرافی

-

سالروز شهادت امام محمد باقر
سالروز شهادت امام محمد باقر

شهادت پنجمین پیشوای تشیع ا نقلابی
شکافنده علوم زمان، خصم مرتجعان و جباران
پیام‌رسان توحید و انقلاب در روزگار تاریکی و ظلمت

هفتم ذیحجه سال ۱۱۴ هجری، سالروز شهادت پنجمین پیشوای تاریخی تشیع  انقلابی، حضرت محمد‌بن علی، امام محمد باقر علیه السلام است.
محمدبن علی فرزند امام سجاد، در سال ۵۷ هجری قمری در مدینه متولد شد. مادرش يكی از دختران امام حسن مجتبی به‌نام فاطمه بود. ۳ساله بود كه به‌همراه پدر، پدربزرگ و همه خانواده و خويشانش به دشت كربلا رفت و حماسه عظيم عاشورا را در آن هنگامه بزرگ تاريخ به چشم ديد و لحظه لحظه رنج جانكاه اسارت و جنایت و در همان حال پايداری و پيروزی در اسارت را با راهبری قهرمانانه زينب كبری در اولين سال‌های زندگی با تمام وجود تجربه كرد.


مسعود رجوی ـ ۴خرداد ۱۳۹۱

امام محمد باقر پنجمین پیشوای آرمانی مجاهدین، خصم مرتجعان، نور دانش و آگاهی دوران، شمع روشنگر در عصر جاهلیت و بردگی، محمدبن علی پنجمین پیشوای آرمانی ما که مجاهدین از حنیف تا آخرین مجاهد صدیق و شهید در شکنجه‌گاه‌های رژیم آخوندی سر بر آستان او ساییدند، در عاشورا  ۴-۳ساله بود. بعداً در دوران امامت و پیشوایی می‌باید که از نو آغاز می‌کرد، حافظ قرآن و عترت محمدی برای رساندن پیام توحید و انقلاب در روزگار تاریکی و ظلمت و سلام بر او و شجره عقیدتیش و راهش و ادامه‌دهندگان راه توحید و انقلاب
 

شرایط سیاسی-اجتماعی دوران 

امام‌ محمد باقر در یکی از پرآشوب‌ترین دوره‌های تاریخ اسلام می‌زیست. نقش برجسته او را طی دوران ۲۰ساله امامتش بایستی در تعیین مرزهای عقیدتی اسلام و تشیع انقلابی دراین دوران پرفتنه و آشوب دید.
امام باقر با ۵خليفه از خلفاى بنى اميّه معاصر بود كه عبارتند از: ۱ـ وليدبن عبدالملك ۲ـ سليمان‌بن عبدالملك ۳ـ عمربن عبدالعزيز ۴ـ يزيدبن عبدالملك ۵ـ هشام‌بن عبدالملك.
همه آنها جز عمر‌بن عبدالعزيز در ستمگرى و استبداد و خودكامگى دست كمى از نياكان خود نداشتند و پيوسته براى امام باقر مشكلاتى فراهم می‌نمودند.
در این دوران اختناق مطلق خلفای اموی که تحت نام اسلام مردم را چپاول و سرکوب می‌کردند در اوج بود، اما حماسه جاودان عاشورا تأثیرات عمیقی بر جامعه آن روزگار گذاشت و خلفای جور تلاش کردند علاوه بر زندان و شکنجه و کشتار، با ترویج افکار ارتجاعی و طبقاتی با رنگ‌ولعاب اسلامی، تن‌دادن به ظلم و نابرابری و اجبارات بنده‌ساز را تحت عنوان قضاوقدر توجیه کنند و روح ظلم‌ستیز و رهایی بخش اسلام اصیل را به محاق ببرند و از میان بردارند. 
در این دوران، سلسله بنی امیه به‌رغم سرکوب‌های فجیعی که یزید کرده بود، روزبه‌روز رو به افول می‌گذاشت و بر نارضایتی توده‌های مردم افزوده می‌شد. در سراسر سرزمین‌های تحت حاکمیت بنی‌ امیه گرایش‌ها و جنبش‌هایی عمدتا با مضمون خون‌خواهی شهیدان کربلا علیه حاکمیت بنی‌ امیه شکل می‌گرفت ور هبران آنها از همه طرف نزد امام‌ محمد باقر می‌آمدند و خواستار حمایت و تأیید او می‌شدند. قوی‌ترین این جنبش‌ها به‌رهبری بنی‌عباس پاگرفت که به نشانه سوگوار نشان‌دادن خویش عمامه و دستارهای سیاه بر سر می‌بستند. اما این جنبش‌ها عموما فاقد مرزبندی‌های عقیدتی قابل‌قبول با ارتجاع اموی و با اسلام‌های انحرافی بودند. به همین جهت امام‌ باقر که یک مشی اصولی را دنبال می‌کرد، نمی‌توانست تمامیت این جنبش‌ها را به‌خاطر مخدوش بودن مرزهایشان مورد تأیید قرار دهد. در واقع، چیزی که در بطن این جنبش‌ها بایستی حل‌وفصل می‌شد و کمبود جدی بود این بودکه صرف خون‌خواهی امام حسین مسأله‌یی را حل نمی‌کرد بلکه تحت لوای این شعار، گروه‌های تازه‌یی می‌توانستند‌ برای خود مشروعیتی کسب کنند. اما ۲قدم آن‌طرف‌تر دوباره همان بساط شبه اموی را به‌راه بیندازند کما این‌که بنی‌عباس که سرانجام حکومت اموی‌ها را سرنگون کردند و خود زمام امور را به‌دست گرفتند، این‌بار با ظاهر احترام‌آمیز نسبت به امامان شیعه و با شیوه‌های دجالگرانه، باز هم به غصب حقوق ائمه و سرکوب آنها و پیروان واقعی آنها پرداختند و با همین شیوه‌ها مانع فعالیت امامان می‌شدند. در این دوران که بیم مخدوش شدن مرزها وجود داشت، تنها ملاک صحت مرزبندی‌ها چیزی جز وجود شاخص نبود و بالاترین شاخص، خود ائمه اطهار بودند. بنابراین جریان و گرایشی می‌توانست اصولی باشد که حق رهبری و امامت ائمه اطهار را که تنها ملاک واقعی و تمایز اسلام ناب محمدی و علوی و حسینی، از اسلام‌های دروغین و استثمارگر بودند، به‌رسمیت بشناسد.
بدون این شاخص و ملاک، حتی آن دسته از منتقمین خون امام حسین هم که نسبت به حسن‌نیت و‌فداکاریشان هیچ تردیدی نبود، نه تنها در امر انتقام خواستن از خون حسین به هدف خویش نمی‌رسند بلکه در مشخص کردن مرزهای خود با انبوه ”انتقام‌جویان“ معمول آن روزگار نیز توفیقی نمی‌یابند. قابل ذکر است که رهبر یکی از این جنبش‌ها زیدبن‌ علی، برادر خود امام‌ محمد باقر بود که مردی بزرگوار و مورد احترام اهل بیت و شخص امام بود و سرانجام در همین راه هم به‌شهادت رسید. ‌اما امام حتی جنبش زید را هم تأیید نکرده بود.
 

مبانی سه‌گانه مشی امام باقر(ع)

امام پنجم طی ۲۰سال امامت خویش و برای عبور دادن جنبش از این سرفصل خطیر، مشی خود را بر اساس ۳اصل زیر دنبال می‌کرد:
۱- مرزبندی کامل و صریح هم با دستگاه خلافت و هم با مدعیان دیگر رهبری اسلام
۲- ارائه و معرفی ابعاد نظری اسلام اصیل و انقلابی
امام باقر به‌طور فعال در مبارزه نظری با فقیهان و محدثان آن زمان که یا بر اثر جهل و ساده‌لوحی و یا آگاهانه سهم قابل‌توجهی در خدمت به دستگاه خلافت و یا مدعیان ناحق داشتند، شرکت می‌کرد و در مناظره و مباحثه با آنها فعالانه حضور می‌یافت. شهرت امام پنجم به ”باقرالعلوم“ یعنی شکافنده مسایل بغرنج دانش، به‌خاطر مبارزه نظری امام با اندیشه‌های انحرافی است. امام باقر در کنار خانه کعبه می‌نشست و جلسات بزرگ پرسش و پاسخ تشکیل می‌داد و به سؤالات و ابهامات پاسخ می‌گفت.
بعد از حادثه کربلا و مشخصا در زمان خود امام باقر جریانی در بین مسلمان‌ها سربرآورده بود که تحت عنوان زهد و تقوا به گرایشات انزواطلبانه فرامی‌خواند و کار و کوشش را نکوهش می‌کرد. امام پنجم از جمله در مقابله با این جریان می‌گفت : هر کس باید خودش کار کند و از دسترنج خودش امرار معاش نماید و امام خودش به‌رغم مشکل جسمی، در روزهای گرم، در مزرعه، دوش‌به‌دوش کارگران کار می‌کرد و آن انزواگری ارتجاعی را نکوهش می‌نمود.
۳-سازماندهی، هدایت و تغذیه شبکه مخفی و زیرزمینی شیعیان
این فعالیت، مستقل از مبارزه سیاسی افشاگرانه با قدرت حاکمه منحرف زمان اموی‌ها و بعداً عباسی‌ها صورت می‌گرفت. به انقلابیونی که در این شبکه فعالیت می‌کردند، «اصحاب سِر» یعنی صاحبان راز یا رازدار می‌گفتند. امام محمد باقر این جنبش زیرزمینی را که از زمان پدرش امام زین‌العابدین تشکیل شده بود، هدایت کرده و گسترش می‌داد. اینها در حقیقت، اعضا و کادرهای نهضت بودند که در سطح گسترده‌یی از سرزمین‌های تحت حاکمیت خلفا فعالیت داشتند و شبکه‌های مختلف شیعه را در اقصی نقاط تغذیه می‌نمودند و بدین ترتیب مناطق تحت حاکمیت خلیفه را به‌صورت خاستگاه مسلمانان انقلابی و طرفداران ائمه درمی‌آوردند. همین ساختار بود که تا زمان غیبت امام دوازدهم به‌رغم دستگیری و شکنجه و اعدام و حتی کشتارهای جمعی پیروان علی توسط عباسیان دوام آورد.


فضل و دانش امام باقر(باقر العلوم)

امام باقر در دوران امامت خود، به تدریس و نشر و پخش معارف دين به‌ويژه فقه و احكام اسلامى پرداخت و  از طريق تعليم و تربيت، جنبشى علمى به‌وجود آورد و مقدّمات تأسيس يك مركز علمى اسلامى را در دوران امامت خود پی‌ریزی كرد كه در زمان فرزند بزرگوارش امام جعفر صادق(عليه‌السلام) به نتيجه كامل رسيد و محصول آن تعليم و تربيت شاگردانى فاضل و آگاه بود.
يكى از علماى بزرگ سنّى به‌نام ابن حجر هيتمى درباره او می‌نويسد: «محمّد باقر به‌اندازه‌اى گنج‌هاى پنهان معارف و دانش‌ها را آشكار ساخته، حقايق احكام و حكمت‌ها و لطايف دانش‌ها را بيان نموده كه جز بر عناصر بى‌بصيرت يا بدسيرت پوشيده نيست و از همين جاست كه وى را شكافنده دانش و جامع علوم و برافرازنده پرچم دانش خوانده‌اند». عبدالله‌بن عطا يكى از شخصيّت‌‌هاى علمى زمان امام، می‌گويد: «من هرگز دانشمندان اسلام را در هيچ محفل و مجمعى به اندازه محفل محمّد‌بن على(عليه‌السلام) از نظر علمى حقير و كوچك نديدم». امام باقر(عليه‌السلام) در سخنان خود، اغلب به آيات قرآن كريم استناد می‌نموده و از كلام خدا شاهد می‌آورده و فرموده است: «هر مطلبى را گفتم، از من بپرسيد كه در كجاى قرآن است تا آيه مربوط به آن موضوع را معرّفى كنم».
از سوى فقيهان بزرگ كه وابسته به حوزه‌هاى فكرى و علمى بودند، مسائل دشوار در محضر او مطرح می‌شد و گفتگوهاى بسيار با امام به عمل می‌آمد، از او پاسخ می‌خواستند تا امام را در تنگنا قرار دهند و در مقابل مردم او را به خاموشى وادارند، ولى آن حضرت با پاسخ‌هاى قانع‌كننده و مستدلّ و محكم خود آنان را به اعجاب وامی‌داشت.
روش كار پيشوايان ما به ويژه امام سجّاد و امام باقر(عليهم السلام) كه در اوضاع فشار و خفقان به‌سر می‌بردند به شيوه مخفى و زيرزمينى بود، شيوه‌اى كه موجب می‌شد كسى از كارهاى آنان مطّلع نشود.
همين كارهاى پنهانى، گاهى كه آشكار می‌شد، خلفا را سخت عصبانى می‌نمود در نتيجه، وسايل تبعيد و زندانى آنها فراهم می‌شد.
 


توصیف شیعیان

امام باقر(ع) شيعيان خود را چنين توصیف می‌کند: «همانا شيعه ما، شيعه على، با دست و دل گشاده و از سر گشاده‌دستى و بی‌ریایی از ما طرفدارى می‌کنند و براى زنده نگاه‌داشتن دين، متّحد و پشتيبان ما هستند. اگر خشمگين گردند، ستم نمی‌کنند و اگر خرسند باشند از اندازه نمی‌گذرند. براى آن كس كه همسايه آنان باشد بركت دارند و با هر كس كه با آنان مخالف باشد طريق مسالمت پيش می‌گيرند. و شيعه ما اطاعت خدا می‌کنند».
 

شهادت امام محمد باقر

خلیفه اموی هشام‌بن عبدالملک که خود را از جانب جنبشی که تحت هدایت امام باقر پیوسته گسترش می‌یافت، در خطر می‌دید، سرانجام طی توطئه‌یی جنایتکارانه توسط والی خود در مدینه، آن حضرت را مسموم کرد و به‌شهادت رساند. 
فروغ حیات امام محمد باقر علیه‌السلام، روز هفتم ذیحجه سال ۱۱۴ هجری در ۵۷سالگی خاموش شد، اما درخشش ارزش‌هایی که خلق کرد و نوری که بر مسیر جنبش انقلابی تشیع تاباند، الهام‌بخش همه نسل‌هایی گردید که در مسیر رهایی و یگانگی و برای مجاهدت علیه سرکوب و ستم و ارتجاع و استثمار به‌پامی‌خیزند. مرقد مطهر امام باقر(ع) در قبرستان بقیع در مدینه است.
 

از کلمات آن حضرت

• لافضیلهَ کالجهاد و لاجهاد کالمجاهدهِ الهوی، هیچ فضیلتی برابر با فضیلت جهاد نیست و هیچ جهادی اهمیت مبارزه با هوای نفس را ندارد.
• جهاد و پیکار علیه جباران و ستمگران هرگز گم نمی‌شود چرا که خداوند جهاد را بر تمام کارهای دیگر مقدم داشته و مجاهدان را در جایگاه و آمرزش و رحمت فضیلت و برتری داده است.
• کسی که برای انجام یک عمل خیر مصمم است پس بشتابد چرا که هر لحظه تأخیر راه ورود و تأثیرگذاری شیطان را می‌گشاید‌.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/b7491995-6fbb-463a-bb82-7cb579270fb5"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات