سال ۸۹ در حالی که خیزش مردم منطقه در کشورهای تونس و مصر به اوج رسیده بود، رژیم آخوندی که میدید آتش این شعله عبای او را هم خواهد گرفت برای مرعوب کردن جامعه، در تاریخ هفتم دی ماه مجاهد قهرمان علی صارمی که ۲۴سال در زندانهای مخوف و شاه و شیخ مقاومت کرده بود را اعدام کرد.
27روز بعد در تاریخ 4بهمن ماه دو قهرمان سرفراز دیگر از خانوادههای مجاهدان اشرف، یعنی محمدعلی حاج آقایی و جعفر کاظمی همزمان با اربعین حسینی به دست دژخیمان خامنهای بهشهادت رساند.
اما این جنایات نه تنها مانع از شعلهور شدن آتش قیام نشد، بلکه مردم بهپاخاسته در روز 25بهمن در خیابانهای تهران شعار میدادند «پیام خون جعفر، نبرد صد برابر» و «میکشم میکشم آنکه برادرم کشت».
جوانان دلیر و مردم آزادیخواه در این روز غیرممکن را ممکن کردند. رژیم آخوندی با آرایش نظامی و ایجاد وضعیت امنیتی در تهران از شروع دهه زجر گمان میکرد آب از آب تکان نخواهد خورد اما توفان قیام طومار حسابهای ارتجاعی را در هم پیچید.
بهرغم همهٴ لشگر کشی و اقدامات بازدارنده، قیام فروخفته سال88، در روز 25بهمن 89، یک بار دیگر از زیر خاکستر شعله کشید و فرزندان دلیر میهن، دیوار قطور اختناق را در 25بهمن و روزهای بعد از آن درهم شکافتند.
تظاهرات مردم در تهران از صبح بیست و پنجم شروع شد. ابتدا جوانی با بالارفتن از جرثقیلی در نزدیکی پل سیدخندان و آویزان کردن عکسهای شهیدان قیام توجهات مردم را جلب کرد. در میدان صادقیه جوانان در ساعت حدود 12 ظهر دست به تظاهرات چند صد نفره زدند. از ساعت سه و نیم بعد ازظهر تقریباً در تمام محلهها و چهارراههای شرق تهران در میدان امام حسین حول محور خیابان انقلاب، میدان انقلاب خیابان آزادی و میدان آزادی اعتراضات مردمی شکل گرفته بود.
درگیریها تا ساعت حوالی یک بعد از نصفه شب در نقاط مختلف از جمله در صادقیه، گیشا، فاطمی، آریاشهر و اکباتان ادامه یافت. روزهای دیگر نیز قیام در تهران و شهرهای دیگر کشور استمرار پیدا کرد.
محمد مختاری ۲۲ساله و صانع ژاله ۲۶ساله، شهیدان خیزش قهرمانانه مردم در تهران بودند.
شهید محمد مختاری قبل از شهادتش در فیسبوک خود نوشته بود: خدایا ایستاده مردن را نصیبم کن که از نشسته زیستن در ذلت خستهام.
بهدنبال قیام 25بهمن رژیم آخوندی در وحشت از گسترش خیزش عمومی و نگران از استقبال گسترده مردم از سازمان مجاهدین خلق ایران، ادعاهای مضحک خود علیه مجاهدین را شدت داد. رژیم در یک دروغ رسوا صانع ژاله شهید قیام را بسیجی معرفی کرد و مدعی شد که او توسط مجاهدین به قتل رسیده است. همچنین سردمداران رژیم یکی بعد از دیگری به صحنه آمده و به زوزه کردن علیه مجاهدین پرداختند.
آخوند دهان دریده احمد خاتمی گفت: جنس اغتشاشات روز 25بهمن، جنس اغتشاش روز عاشورا بود. یعنی همون جنایتکارانی که به عزاداران سید الشهدا حمله کردند، همون جنایتکارانی که مرگ بر اصل ولایتفقیه گفتند، همانها آفریننده جنایت 25بهمن بودند، به همین دلیل است ما از مسئولان محترم نظام میخواهیم، برخورد قاطع، انقلابی، با همه جریانهای فتنه داشته باشند.
رئیسجمهور برگزیده مقاومت در پیامی به «برپا دارندگان قیام برای آزادی در ۲۵بهمن» با گرامیداشت یاد شهیدان این قیام صانع ژاله و محمد مختاری گفت: «قیام ملت ایران برای آزادی که دیگر بار در خروش بهمن شکفت، اوج میگیرد و قیام مردم تا سرنگونی دیکتاتوری و تا پیروزی آزادی ادامه مییابد».
مسعود رجوی طی پیامی به جوانان اشرفنشان و نیروهای انقلاب دموکراتیک مردم ایران در تاریخ ۲۹بهمن ۱۳۸۹ گفت: حرف اصلی مجاهدین و مقاومت ایران با رژیم خمینی و ولایتفقیه، از روز اول یک چیز بیشتر نبوده و نیست. حرف در یک کلام، حاکمیت و رأی جمهور مردم است. آزادی است. فریاد هر ایرانی است. داستان انقلابی است که به سرقت بردند و به مسلخ کشاندند. اما، نه مرده، و نه خاکستر شده است. زنده و رویان است.۳۰سال است در کوران حوادث و آزمایشات بسیار، بر جای مانده و تداوم یافته است. به یمن وجود مریم رهایی و انقلابش و زادگان آرمانی و گوهران بیبدیلش در صفوف مجاهدین پیش میرود، شاخ و برگ میگسترد و خود را در طول زمان، بیشتر و بیشتر اثبات میکند. این اثبات حق حاکمیت و بشارت پیروزی و آزادی مردم ایران است.
-27روز بعد در تاریخ 4بهمن ماه دو قهرمان سرفراز دیگر از خانوادههای مجاهدان اشرف، یعنی محمدعلی حاج آقایی و جعفر کاظمی همزمان با اربعین حسینی به دست دژخیمان خامنهای بهشهادت رساند.
اما این جنایات نه تنها مانع از شعلهور شدن آتش قیام نشد، بلکه مردم بهپاخاسته در روز 25بهمن در خیابانهای تهران شعار میدادند «پیام خون جعفر، نبرد صد برابر» و «میکشم میکشم آنکه برادرم کشت».
جوانان دلیر و مردم آزادیخواه در این روز غیرممکن را ممکن کردند. رژیم آخوندی با آرایش نظامی و ایجاد وضعیت امنیتی در تهران از شروع دهه زجر گمان میکرد آب از آب تکان نخواهد خورد اما توفان قیام طومار حسابهای ارتجاعی را در هم پیچید.
بهرغم همهٴ لشگر کشی و اقدامات بازدارنده، قیام فروخفته سال88، در روز 25بهمن 89، یک بار دیگر از زیر خاکستر شعله کشید و فرزندان دلیر میهن، دیوار قطور اختناق را در 25بهمن و روزهای بعد از آن درهم شکافتند.
تظاهرات مردم در تهران از صبح بیست و پنجم شروع شد. ابتدا جوانی با بالارفتن از جرثقیلی در نزدیکی پل سیدخندان و آویزان کردن عکسهای شهیدان قیام توجهات مردم را جلب کرد. در میدان صادقیه جوانان در ساعت حدود 12 ظهر دست به تظاهرات چند صد نفره زدند. از ساعت سه و نیم بعد ازظهر تقریباً در تمام محلهها و چهارراههای شرق تهران در میدان امام حسین حول محور خیابان انقلاب، میدان انقلاب خیابان آزادی و میدان آزادی اعتراضات مردمی شکل گرفته بود.
درگیریها تا ساعت حوالی یک بعد از نصفه شب در نقاط مختلف از جمله در صادقیه، گیشا، فاطمی، آریاشهر و اکباتان ادامه یافت. روزهای دیگر نیز قیام در تهران و شهرهای دیگر کشور استمرار پیدا کرد.
محمد مختاری ۲۲ساله و صانع ژاله ۲۶ساله، شهیدان خیزش قهرمانانه مردم در تهران بودند.
شهید محمد مختاری قبل از شهادتش در فیسبوک خود نوشته بود: خدایا ایستاده مردن را نصیبم کن که از نشسته زیستن در ذلت خستهام.
بهدنبال قیام 25بهمن رژیم آخوندی در وحشت از گسترش خیزش عمومی و نگران از استقبال گسترده مردم از سازمان مجاهدین خلق ایران، ادعاهای مضحک خود علیه مجاهدین را شدت داد. رژیم در یک دروغ رسوا صانع ژاله شهید قیام را بسیجی معرفی کرد و مدعی شد که او توسط مجاهدین به قتل رسیده است. همچنین سردمداران رژیم یکی بعد از دیگری به صحنه آمده و به زوزه کردن علیه مجاهدین پرداختند.
آخوند دهان دریده احمد خاتمی گفت: جنس اغتشاشات روز 25بهمن، جنس اغتشاش روز عاشورا بود. یعنی همون جنایتکارانی که به عزاداران سید الشهدا حمله کردند، همون جنایتکارانی که مرگ بر اصل ولایتفقیه گفتند، همانها آفریننده جنایت 25بهمن بودند، به همین دلیل است ما از مسئولان محترم نظام میخواهیم، برخورد قاطع، انقلابی، با همه جریانهای فتنه داشته باشند.
رئیسجمهور برگزیده مقاومت در پیامی به «برپا دارندگان قیام برای آزادی در ۲۵بهمن» با گرامیداشت یاد شهیدان این قیام صانع ژاله و محمد مختاری گفت: «قیام ملت ایران برای آزادی که دیگر بار در خروش بهمن شکفت، اوج میگیرد و قیام مردم تا سرنگونی دیکتاتوری و تا پیروزی آزادی ادامه مییابد».
مسعود رجوی طی پیامی به جوانان اشرفنشان و نیروهای انقلاب دموکراتیک مردم ایران در تاریخ ۲۹بهمن ۱۳۸۹ گفت: حرف اصلی مجاهدین و مقاومت ایران با رژیم خمینی و ولایتفقیه، از روز اول یک چیز بیشتر نبوده و نیست. حرف در یک کلام، حاکمیت و رأی جمهور مردم است. آزادی است. فریاد هر ایرانی است. داستان انقلابی است که به سرقت بردند و به مسلخ کشاندند. اما، نه مرده، و نه خاکستر شده است. زنده و رویان است.۳۰سال است در کوران حوادث و آزمایشات بسیار، بر جای مانده و تداوم یافته است. به یمن وجود مریم رهایی و انقلابش و زادگان آرمانی و گوهران بیبدیلش در صفوف مجاهدین پیش میرود، شاخ و برگ میگسترد و خود را در طول زمان، بیشتر و بیشتر اثبات میکند. این اثبات حق حاکمیت و بشارت پیروزی و آزادی مردم ایران است.