عید فطر
بینالملل آزدی
و بازگشت به گوهر و سرشت انسانی
بنا بر مستندات تاریخی، سابقه عید فطر به سال دوم هجری برمیگردد. در ماه رمضان سال دوم هجری جنگ بدر، اولین نبرد بزرگ و پیروزمند مجاهدان در رکاب پیامبر، بهوقوع پیوست و با اینکه نیروی مجاهدان خیلی کمتر از نیروی ارتجاع قریش بود، اما آنها پیروز شدند و این تأثیر بهسزایی در بالا بردن روحیه مجاهدان و مردم گذاشت.
در پایان این ماه بود که پیامبر روز اول شوال را عید فطر اعلام کرد و خودش برای نماز بیرون رفت و جمعیت نیز پشت سر پیامبر حرکت کردند؛ در حالیکه شعارهای توحید و یگانگی سرمی دادند. پیامبر گفته بود همهٔ افراد در این مراسم شرکت کنند، حتی برعکس سنتهای آن زمان که دختران جوان را در خانهها نگهمیداشتند، پیامبر گفت آنها هم باید شرکت کنند، همهٔ افراد از کودکان تا پیران، زنان، مردان، همه و همه شرکت کردند. یک مراسم همگانی چه آنها که روزه بودند، چه آنها که نبودند، چه آنها که در جنگ شرکت کرده بودند و چه آنها که شرکت نکرده بودند، قرار بر این شد که همه در این آیین جمعی شرکت کنند. همچنین شرکت در آیین بعدی روز عید فطر یعنی پرداخت زکات فطره همگانی بود و همه کسانی که سرپرست خانواده بودند، در پرداخت فطریه شرکت کردند.
از سخنان مسعود رجوی – ۸بهمن ۱۳۷۶
«اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُک خَیرَ ما سَئَلَک مِنْهُ عِبادُک الصّالِحُونَ وَاَعُوذُ بِک مِمَّا اسْتَعاذَ مِنْهُ عِبادُک الْمخلصّونَ
بله آخرش به این ختم میشود که َاَعُوذُ بِک بتو پناه میبرم و پناه میبریم مِمَّا اسْتَعاذَ مِنْهُ عِبادُک الْمخلصّونَ و قبلش َاَنْ تُخْرِجَنی مِنْ کلِّ سُوَّءٍ، خارجم کنی از هر زشتی و پلیدی که اَخْرَجْتَ مِنْهُ مُحَمَّداً وَ الَ مُحَمَّدٍ. دودمان و تبار سیاسی و عقیدتی پیامبر اکرم را، پیامبر رحمت و رهایی را ازآن خارج کردی.
خوب در زمانه ما این کلِّ سُوَّءٍ تمامیت زشتی و پلیدی یکجا در حاکمیت نامشروع آخوندی و رژیم خمینی گره خورده است به همین دلیل امروز همه مجاهدان و همه رهروان و پیروان حقیقی اسلام محمدی در سراسر جهان بالاترین و نخستین سوء، زشتی و پلیدی را که در آرزوی خروج از آن هستند، همانا سرنگونی دژخیم و خروج از حاکمیت اوست.
در زیارت عاشورا هم میخوانیم که بَرِئْتُ اِلَی اللَّهِ وَاِلَیکمْ مِنْهُمْ بیزاری میجویم و بیزاری میجوییم بهجانب خدا و بهجانب شما از آنها، مِنْهُمْ وَمِنْ اَشْیاعِهِمْ از پیروانشان،
وَمِنْ َاَتْباعِهِمْ از اتباع و تحت امرهای حاکمیت آخوندی وَمِنْ اَوْلِیاَّئِهِم. از همه کسانیکه دست در دست این رژیم دارند، بیزاری میجوییم، به جانب فترت آزادگی و رهایی و سمبلها و شاخصهای اعلای آن.
اَللّهُمَّ اجْعَلْنی عِنْدَک وَجیهاً بِالْحُسَینِ عَلَیهِ السَّلامُ ما را دارای آبرو و حرمت و عزت قرار بده به آنچه به آن چنگ زدیم. شاخصش امام حسین و حضرت علی و خود پیامبر.
اَنْ تُدْخِلَنی فی کلِّ خَیرٍ واردم کن به تمامیت آن خیر و زیبایی که اَدْخَلْتَ فیهِ مُحَمَّداً وَ الَ مُحَمَّدٍ. در رأس این خیر و زیبایی در تمامیتش همانا رستگاریست و سرفرازی و رهایی و یگانگی که عید فطر شاخص و بازگشتگاهی برای آن است.
راستی چه خیر و چه زیبایی بالاتر از لباس شرف و تقوی، تقوی به معنای تکاملی و رهاییبخش آن نه بهمعنای تحریف شده آخوندیش چه خیر و چه زیبایی بالاتر از لباس ارتش آزادی و لباس رزم و جهاد و لباس انقلاب مریم بر پیکر گوهرهای بیبدیل زمانه.
همچنانکه چه سوء زشتی و پلیدی بالاتر از آلودگی به هر چه خمینی است و خمینی گرایی و همه کسانیکه در خدمت رژیمند، تحت امر رژیمند، اولیا، دوستداران و دست در دستهای رژیم هستند و دوام و بقای این رژیم را میخواهند. این زشتی و سوء بزرگ زمانه است در تمامیتش. کلِّ سُوَّءٍ در مقابل، کل خیر. کل زیبایی و کل رهایی و رستگاری در یککلام عبارت است از ارتش آزادی و انقلاب مریم برای رسانیدن و نیل این ارتش به مقصد نهاییش.
بهخصوص برای ما مجاهدین که در دریای رنج و خون برای بیش از ۳دهه و در دیکتاتوریهای شاه و خمینی، شاه و شیخ، شناور بودهایم شناوری و تسبیح روز فطر و دعای آن بسیار جاذب، متعالی و پرمعناست. چرا که این کل خیر در برابر آن کل شر و سُوَّءٍ، ذُخْراً وَشَرَفاً وَ کرامهً و مَزِیداً سرمایهیی، شرفی، بزرگداشتی و زیادتی است بر هر مجاهد خلق و تمامی مجاهدین خلق ایران.
آن روزی که تأسیس شدند، آن روز که سلاح بردوش کشیدند، آن روز که بنیانگذارانشان به شهادت رسیدند و در عاشورای مجاهدین روز اشرف و موسی و در روز فروغ جاویدان و در روزی که مریم را به عنوان مسئول اول برگزیدند. چه روزگار و چه تاریخچهٔ پر فراز ونشیبی!
تا آن نقطهیی که این مقاومت و این ارتش آزادی رسید به معرفی رئیسجمهور دوران انتقال، مریم.
بهحق جا دارد که اَللّهُمَّ اَهْلَ الْکبْرِیاَّءِ وَالْعَظَمَةِ از خدای صاحب کبریا و سرچشمه همه عظمتها و ارزشها، بخواهیم از خدای اهل جود و جبروت، بخشندگی و سلطه و اقتدار، از خدای صاحب عفو و رحمت، صاحب تقوی و مغفرت که روزی که بازگشتگاهی برای مسلمین قرار داده که روز سرنگونی و نابودی دشمنان خودش و دشمنان مردم ایران و دشمنان ارتش آزادی و دشمنان مجاهدین در ایران را هرچه نزدیکتر کند.
همچنانکه آخوندهای خمینیصفت، دشمن مردم ایران بلکه لکهای هستند، تیرهترین و تباهترین و سیاهترین لکه بر دامان اسلام. اسلام حقیقی، انقلابی، مردمگرا، اسلام محمدی، علوی، فاطمی و حسینی و به همین دلیل فضیلت بسیار بزرگی است جهاد با آنها، برانداختن آنها ذُخْراً وَشَرَفاً وَ کرامهً و مَزِیداً چونکه در یککلام تمامیت سوء و پلیدی و زشتی را نمایندگی میکنند...».
بازگشت به سرشت پاک انسانی
عید بهمعنی بازگشت است، بازگشتی خوشیمن و مبارک، بازگشتی توأم با شادمانی، بازگشتی نو، با اندیشه و پالایشی نو، عید به این معناست، اما فطر بهمعنای فطرت و سرشت است، بازگشت به سرشت پاکیزه انسانی. راستی فطرت پاکیزه انسانی چیست؟ رهایی از قید و بندها.
در فلسفه ماه رمضان، شاخص موفقیت روزه، در پیوند با هدف روزه است که همانا تقوای رهاییبخش است. تقوا یعنی پرهیز، پرهیز از آلودگی و رجس دوران، پرهیز از ستم زمانه، آلوده نشدن به ظلم زمانه که در زمان ما همین رژیم آخوندی و خمینی و خامنهای و اعوان و انصارشان هستند. و انسانهای صاحب تقوا آنهایی هستند که به این رجس و پلیدی آلوده نشدهاند و از آن تبری جستهاند.
هدف از روزه تمرینی بود برای صیقل زدن ارادهها جهت رسیدن به تقوای رهاییبخش. اینک که ماه مبارک رمضان با ما وداع میکند، روزهداران احساس میکنند که به آن گوهرهٔ انسانی خود، یعنی ارادهٔ پاک برای برداشتن غل و زنجیرها توانمند شدهاند. پس بازگشت به سرشت پاکیزه انسانی، این است مفهوم عید فطر.
عید فطر، عید رهایی است، عید پیروزی در نبرد با موانع بازدارنده از پذیرش مسئولیت و عید عمل به تعهدات خدایی و انسانی است... عید طلب و آرزوی دولت با کرامت آزادی است. امیدواریم این عید به همهٔ پیروان و رهروان آیین توحید و رهپویان طریق یگانگی و فدا مبارک باشد.
وقتی که هر روز، روز عید است
عید فطر عیدی است که بهطور خاص به روز اول ماه شوال یعنی اولین روز بعد از ماه رمضان اختصاص پیدا کرده است. علی علیهالسلام مفهوم زیبایی از عید ارائه داده که جالب توجه است. علی علیهالسلام در مورد عید فطر میفرماید: «انّما هو عید لمن قبل الله صیامه و شکر قیامه و کلّ یومٍ لایعصی الله فیه فهو یوم عیدٍ »، (کلمات قصار شماره ۴۲۰) یعنی عید فطر عید کسی است که خدا روزهاش را پذیرفته و نمازش را پاداش داده و هر روز که در آن نافرمانی خدا صورت نگیرد، آن روز عید است.
در حقیقت مولا علی در اینجا روح و جوهر رهاییبخش و تکاملی عید را بیان میکند که هر روزی که فرد در مسیر تکامل حرکت میکند و به ستم گردن نمیگذارد، آن روز عید محسوب میشود، چرا که بازگشت به سرشت و فطرت پاک انسان رهاست. پس برای آنهایی که در برابر دشمنان خدا و خلق، یعنی آخوندهای ستمکار و دجال مقاومت و پایداری میکنند تا از تباهکاری و ظلم آنان جلوگیری کنند، همه روز عید و عید رهایی است. هر عید هم بازگشتی است به اصل و فطرت پاک و هماهنگی و انطباق با آن، بازگشتی است تکاملی و آگاهانه به سرچشمه و سرمنزل رهایی و رستگاری. پس نه واگشتی در کار است و نه تکرار و کور و دوری. هر چه هست، تکاپوی پر رنج و خون و سیر مداوم برای زدودن آثار بیگانگی و غلبه بر موانع وصل و یگانگی است.
چرا روزه گرفتن در روز عید فطر حرام است؟
در روز عید فطر و عید قربان روزه گرفتن حرام است و این عطف به همان مفهوم شعائر است. چرا که روزه و تحمل گرسنگی و تشنگی خودش فی نفسه هدف نیست. کما اینکه در قرآن هم گفته شده که روزه برای این است که انسانها به تقوای رهاییبخش برسند، والا به قول حضرت علی، روزه جز تشنگی و گرسنگی کشیدن و ریاضت چیز دیگری نیست.
بازده و اثر سازنده روزه در مرام توحید، از بابت ریاضتکشی و تمرین سختی کشیدن نیست، بلکه مانند دیگر شعائر، به هدف وصل و یگانگی و تقواست، بنابراین در موعد مشخص خودش در روز عید، در روز بازگشت، پرونده این پروسه بسته میشود و برای اینکه حد جداکنندهیی بین رمضان و بعد آن باشد، روز عید دیگر نباید روزه گرفت.
در آئین اسلام هدف سهولت و گشایش و یسر است، نه عسر، همانطور که در انتهای آیات مربوط به روزه در قرآن آمده است(آیه ۱۸۵ سوره بقره): «یرید اللّه بکم الیسر ولا یرید بکم العسر»، یعنی خداوند برای شما سهولت، آسانی و گشایش میخواهد و نه سختی و تنگنا و مشکلات، بنابراین حال که در این دوران از صیقل زدن ارادهها موفق شدیم، جشن میگیریم و گامی فراتر برای مسؤلیتهای بعدی برمیداریم.
پرداخت زکات فطر یا فطریه
وقتی مجاهدان صدر اسلام از مکه به مدینه مهاجرت کردند، در شرایط بسیار سختی بودند، ارتجاع قریش اموال بسیاری از آن مجاهدین را مصادره کرده بود، خیلی از آنها مال و داراییهایشان را در مکه رها کرده و به مدینه آمده بودند. قبل از آن هم در محاصره «شعب ابیطالب» در خود مکه تحت فشار و محاصره دشمن قرار داشتند. خیلی از آنها مجاهدانی بودند که خود را وقف اهداف پیامبر کرده بودند. از جمله مجاهدان جنگ بدر بودند که حتی غذای مکفی برای خوردن نداشتند.
علاوه بر نیازی که مجاهدان حضرت محمد به کمکهای اقتصادی داشتند، در مدینه نیز فقرا و مستمندانی به مسلمانان پیوسته و پناه آورده بودند که بهغایت فقیر بودند و نیاز به کمک داشتند. چرا که اکثر آنها از شهر و دیار خود هجرت کرده و همه مال و اموالشان را رها کرده بودند تا جنبش رهاییبخش محمد را یاری کنند، برای کمک به آنها، نوع خاصی از زکات بهعنوان زکات فطره مطرح گردید.
معنی زکات فطره و موارد مصرف آن
زکات از تزکیه میآید و بهمعنی پاکسازی است. زکات در اسلام برای پاکسازی ثروتمندان وضع شده است. اسلام اصیل و محمدی برای اینکه خوی تمامیتخواه و حیوانی انسان را مهارکند، در ۱۴۰۰سال قبل چنان قوانین مالیاتی وضع کرد تا بر اساس آنها هر چه بیشتر فاصله طبقاتی کاهش پیدا کند. به این منظور بر ابزار و وسایل تولید و کالاهای تولید شده، مالیات وضع شد، از احشام و چارپایان تا غلات و میوهجات و سایر تولیدات اقتصادی آن زمان. در آیه ۶۰ از سوره توبه خداوند موارد و مصادیق مشمول زکات را مشخص کرده است: «إنّما الصدقات للفقراء و المساکین و العاملین علیها و المؤلّفة قلوبهم و فی الرّقاب و الغارمین و فی سبیل اللّه و ابن السبیل فریضةً مّن اللّه و اللّه علیم حکیم»، یعنی صدقات که همین زکات یکی از محورها و زیرمجموعههایش هست، برای فقیران و مسکینها(یعنی کسانی که از شدت فقر به بیآبرویی میافتند یا بهاصطلاح امروز زیر خط فقر قرار میگیرند) و کارمندان جمعآوری زکات و کسانی که برای جذب و نزدیکی قلبهایشان پرداخت میشود، همچنین برای آزاد کردن بردگان و کسانی که ورشکسته شده یا بدهکار و در حال ورشکستگیاند و کسانی که در راه خدا فعالیت میکنند و به از راهماندگان پرداخت میشود.
در تفسیر المیزان(جلد ۹) در مورد کسانی که در راه خدا فعالیت میکنند آمده است: «سبیل الله (راه خدا) مصرفی است عمومی و شامل تمامی کارهایی میگردد که نفعش عاید اسلام و مسلمین شده و به وسیله آن مصلحت دین حفظ میشود که روشنترین مصادیق آن، جهاد در راه خدا و پس از آن سایر کارهای عامالمنفعه از قبیل راهسازی و پلسازی و امثال آن است».
خیلی روشن است که در شرایط کنونی که مبارزه علیه رژیم آخوندی با شدت و حدت ادامه دارد، یکی از مصادیق بارز پرداخت زکات و مالیاتهای اسلامی، مجاهدین هستند.
در تفاسیر آمده که زکات فطره، مالیات بدن است، یعنی هر مسلمانی برای بدن خودش هم باید جهت بستن شکافهای طبقاتی و سیر کردن گرسنگان و نیازمندان و همه آن مصادیقی که در آیه به آنها اشاره شده از جمله مجاهدان راه آزادی، پرداخت کند. در حقیقت «زکات فطره» بر همه کسانی که درآمد سالیانهشان کفاف هزینههایشان را میدهد، واجب است.
میزان زکات فطره بابت هر نفر، بهصورت جنسی و یا معادل بهای پولی آن برابر ۱.۵کیلو از خوراک معمول منطقه مانند گندم، خرما، برنج و غیره است. این پرداخت به عهده سرپرست خانواده میباشد که باید از طرف خودش و تکتک افراد تحت تکلفش بپردازد و به نیازمندان پرداخت کند.
زکات فطره در شب عید و قبل از افطار آخر معمولاً کنار گذاشته میشود تا در اولین فرصت به شایستهترین مصرف خود برسد.