امام رضا برای درهمشکستن توطئه ولایتعهدی مأمون
از بدو سفر به خراسان کارزاری روشنگرانه را آغاز کرد
سخنان هشتمین پیشوای شیعیان در برابر انبوه جمعیت در نیشابور تأکید بر پیروی از رهبری ذیصلاح و مردمگرا و برانگیختن آشکار مردم علیه نظام و خلافت غاصب و ستمگر بود
امام رضا در هر فرصتی پرچم پایداری و آرمان عدالتخواهانهٔ اسلام انقلابی و مردمگرا را رو در روی جباریت حاکم برمیافراشت
امام هشتم، علیابن موسیالرضا(ع) روز یکشنبه یازدهم ذیقعده سال ۱۴۸ هجری برابر با ۲۹دسامبر ۷۶۵ میلادی د رشهر مدینه متولد شد. پدر بزرگوارش امام کاظم(حضرت موسیابن جعفر) و مادرش نجمه از زنان والامقام در جنبش عقیدتی شیعیان بود. عمر پربرکت امام هشتم تا ۵۵سالگی ادامه یافت و از ۳۵سالگی، یعنی از هنگام شهادت امام هفتم در ۲۵رجب ۱۸۳ هجری، بهمدت ۲۰سال رهبری شیعیان را عهدهدار بود و در سال ۲۰۰هجری برابر با ۸۱۶میلادی به شهر مرو در خراسان عزیمت فرمود.
۱۰سال اول، در دوران خلافت هارونالرشید، و ۱۰سال دوم با فرزندان او یعنی محمدامین و عبداللهمأمون همزمان بوده است.
حضرت رضا علیهالسلام در یکی از پیچیدهترین و پرفتنهترین شرایط سیاسی تاریخ ایران و اسلام، امامت شیعیان را بهعهده گرفت، شرایطیکه عبور از آن، تنها از عهدهٔ چنین رهبر باصلاحیتی برمیآمد.
یکی از فرازهای مهم و به عبارتی شگفتیهای دوران رهبری امام رضا(ع) موضوع عزیمت امام به خراسان و پذیرش ولیعهدی مأمون بود. واقعیت این است که این حرکت امام رضا یکی از برجستهترین فرازهای تاریخ شیعه است و تأثیرش با توجه به حساسیتهای خطیر آن، بهحدی بود که آن را با قیام عاشورا البته در فازی دیگر، قیاس میکنند. همان طور که خاندان بنیامیه، بعد از عاشورا دیگر خواب خوش نداشتند و نهایتا با شعار خونخواهی عاشورا و اهل بیت پیامبر، سرنگون شدند. خلفای عباسی هم پس از شهادت امام رضا همین مسیر را رفتند، تا این که در سالیان بعد، خاندان علوی آل بویه از گیلان با تصرف بغداد، خلافت عباسی را از اقتدار انداختند و خلفا را به والی خودشان تبدیل کردند.
۱۰سال اول امامت امام رضا(ع) همزمان بود با خلافت هارونالرشید. هارونالرشید ۲فرزند داشت یکی محمدامین که از یک مادر اشرافزاده بود و دیگری عبداللهامین که مادرش از طبقات پایینتر بود. از اینرو، ولعیهد هارونالرشید، امین بود و توسط اشراف خاندان عباسی نیز پشتیبانی میشد.
در سال ۱۹۳ هجری هارونالرشید که بههمراه مأمون در خراسان بود مرد. مأمون با علوی خواندن خود و با کمک مهرههایی در خراسان به جمعآوری نیرو بر ضد امین پرداخت و خودش را خلیفه خواند و توانست لشکری آماده کرده و در جنگهایی که با امین داشت بالاخره در سال ۱۹۸ هجری، بغداد را تصرف کرده و امین را به قتل برساند. مأمون برای این که از گزند خاندان بنی عباس که به خونخواهی امین برخاسته بودند در امان باشد، در بغداد که برای او امنیت نداشت نماند و پایتخت حکومت خود را به مرو که آنموقع جزو استان خراسان بود و اکنون از شهرهای ترکمنستان است منتقل نمود. چرا که او توانسته بود با علوی معرفی کردن خود، در میان مردم آن سامان، پایگاهی دست و پا کند. به همین دلیل نیز برای کسب مشروعیت بهطور مستمر برای امام رضا در مدینه پیام میفرستاد که به مرو بیاید و او را ولیعهد خودش خواند.
امام رضا علیهالسلام با آگاهی نسبت به ماهیت این توطئه و به منظور تبدیل آن به فرصتی برای افشای دشمن عازم خراسان شد و از آنجا که میدانست قدم در راهی بیبازگشت میگذارد، هنگام عزیمت با خانواده خود وداع کرد و با صراحت گفت دیگر او را نخواهند دید.
ب: هیچ فتوا یا حکم قضایی نخواهم داد.
ج: کسی را به امارت نمیگمارم و کسی را عزل نمیکنم.
د: باید از هرگونه تغییرات در وضعیتی که برقرار است، معاف باشم.
کارزار روشنگری سپس در تمام طول این سفر طولانی ادامه یافت. از جمله هنگام ورود کاروان حضرت رضا به شهر بزرگ نیشابور صدهزار تن گرداگرد هودج او را گرفته بودند و از همه سو آن را گلباران میکردند.
اینجا دیگر به دور از هر گونه فرمالیسم و ترس از برچسب خوردن، امام رضا باید امر خطیر رهبری را که خلفای غاصب درربوده بودند، برای مردم تعیین تکلیف میکرد و به معرفی خویشتن و مسئولیتش می پرداخت هر چند که برایش روشن بود این همان چیزی است که مرزهای تحمل خلیفهٔ ستمگر را هم درمینوردد و در یککلام عامل و باعث قتل و شهادتش خواهد شد.
از اینرو خطر را پذیرفت و به آن قیام کرد والا آن استقبال عظیم و عواطف جوشان اجتماعی، سمت و سوی سیاسی و سرنگونی پیدا نمیکرد. به این ترتیب همة مردم به ویژه آنهایی که به استقبال آمده بودند در مقابل مسئولیت و تعهد مشخصی قرار گرفتند. همگی مسئولیت سرنگونی و تعهد جایگزینی و آلترناتیو انقلابی و مردمگرا را که سنت تشیع انقلابی است دریافتند. راه و رسمی که البته با پرداخت بهای آن که شهادت پیاپی پیشوایان اسلام انقلابی در روزگار جهل و بردگی بود، از امام حسن مجتبی تا امام حسن عسکری ادامه یافت.همچنین در روز عید فطر وقتی امام رضا(ع) مردم را از تصمیم خودش برای خواندن نماز عید مطابق سنت پیامبر آگاه کرد، چنان ولولهیی در میان مردم شهر ایجاد شدکه مأمون مجبور شد جلوی آن را بگیرد. چرا که چنین تظاهراتی زیرآب خلافت مأمون را میزد و یک حرکت اعتراضی نسبت به حاکمیت مأمون بهحساب میآمد.
آری ۳سال بدین منوال گذشت و سرانجام مأمون همچون اسلاف خود، کمر به قتل امام بست و در ماه صفر ۲۰۳ هجری امام هشتم را در سنآباد مسموم کرده و به شهادت رساند. بدینگونه مرقد مطهر آفتاب خراسان در همان محل شهادت وی برپا گشته و مشهد نام گرفت.