728 x 90

رویداد تاریخی

عید غدیر روز بلوغ و کمال اسلام مردم‌گرای انقلابی

-

عید غدیر خم
عید غدیر خم
هجدهم ذیحجه سال ۱۰هجری قمری، عید سعید غدیر، یادآور معرفی علی علیه‌السلام از سوی پیامبر به‌عنوان «مولای مؤمنان» است.
 

حدیث غدیر خم

موسم حجه‌الوداع بود، یعنی تنها نوبت و آخرین باری که پس از هجرت، پیامبر (ص) توانست در موسم حج و مناسک این آیین بزرگ شرکت کند. این سفر حج، تنها دو ماه مانده به‌ وفات آن حضرت صورت گرفت و لذا به‌عنوان «حجه‌الوداع» (حج خداحافظی) معروف شده است. در این حج با‌شکوه، عامه مردم فراخوانده شدند تا هر کسی که می‌تواند در حج شرکت کند.
در خلال این موسم و روزهای حج، پیامبر (ص) خطابه خود معروف به «خطبه حجه‌الوداع» را در اجتماع بزرگ مسلمانان ایراد نمود و در خلال آن، نزدیک بودن وفات خویش را به‌ عموم خبر داد. در این خطابه، پیامبر (ص) وصایای چندی در زمینه امور دینی و اجتماعی را مطرح فرموده و پس از بیان هر کدام، خطاب به‌ حاضران می‌پرسید: «آیا ابلاغ کردم؟» و پس از پاسخ مثبت مردم، روی به آسمان می‌کرد و عرضه می‌داشت: «خداوندا گواه باش!».
آن‌حضرت در این خطابه خاص به موضوع جانشینی خود نیز اشارتی داشت و فرمود:
«پس از من گمراه نشوید و به کفر برنگردید که برخی مالک و صاحب‌ اختیار دیگران شوند همانا که من در میان شما چیزهایی را باقی گذاشته‌ام که مادام که به‌ آنها چنگ زنید و بیاویزید، گمراه نخواهید شد: کتاب خداوند و عترتم، (اهل بیت خودم) ».
سپس فرمود: «هل‌بلغت؟» (آیا رساندم؟) و جماعت انبوه حاضر پاسخ‌ دادند: «آری!». سپس رو‌ به‌ آسمان نموده و عرض کرد: «اللهم فاشهد!» (بارخدایا گواه باش). سپس پیامبر (ص) گفت: «شما همه مسئول هستید، پس آنان که امروز حاضر و شاهدند، این را به غایبان برسانند».
شایان توجه است که پیامبر (ص) به‌صراحت از این گمراهی و بازگشت به‌ کفر، بیم می‌داد که مبادا «استبداد» قدرتمندان و «طبقات برخوردار» و تبعیضهای طبقاتی باز گردد و تصریح فرمود: «گمراه نشوید و به کفر برنگردید که برخی مالک و صاحب‌اختیار دیگران شوند».
 
روز هجدهم ماه ذیحجه بود و تنها یک هفته از عید قربان می‌گذشت که در مسیر بازگشت از مکه به‌ منزلگاه «جحفه» نزدیک شده و دقیقاً به‌ «غدیر خم» رسیده بودند. نقطه‌یی که پس از آن، راه اهالی مدینه، یمن و مناطق گوناگون از یکدیگر جدا می‌شد و گرد‌آمدگان حج، ناگزیر از وداع و جدایی بودند. این‌جا بود که رویداد روز «غدیر خم» به‌ترتیب زیر محقق شد:
وحی خداوند به پیامبرش فرود آمد که:
«ای پیامبر، آنچه را که از جانب پرودگارت بر تو فرود آمده، ابلاغ کن وگر‌نه رسالت خداوندی را ابلاغ نکرده‌ای و خداوند تو را از مردمان در امان نگاه می‌دارد».
این بود که پیامبر فرمان داد تا همه هنگام نماز ظهر فراهم آیند. موعد ظهر برای آن بود که کاروانهای پشت سر برسند و به‌ کاروانهایی هم که پیش‌ رفته بودند ابلاغ شد تا به‌آن نقطه بازگردند و گرد آمدن همهٔ آن جمعیت عظیم، تا وسط روز طول می‌کشید.
پس از نماز در صفوف پرعظمت یکصد‌هزارنفری، پیامبر‌ بر فراز سکویی که با روی هم چیدن جهاز شتران ترتیب داده بودند، بالا رفت و خطابه‌یی جامع ایراد فرمود و آنگاه خطاب به‌ جمعیت حاضر پرسید: «آیا چنین نیست که من نسبت به‌جان و مال شمایان، از خودتان اولی هستم»؟ حاضران پاسخ‌ دادند، آری، ای رسول خدا!
این‌جا، پیامبر دست علی را که اینک در کنارش ایستاده بود، کاملاًً بلند کرد و فرمود: «هر کسی که من مولای او هستم، این علی، مولای اوست» و سپس از مردم پرسید: «آیا ابلاغ کردم؟» مردم پاسخ‌ دادند: آری! آن‌وقت پیامبر دست به دعا برداشت و گفت: «خداوندا دوستداران علی را دوست بدار و با دشمنانش دشمن باش و یارانش را یاری فرما!».
سخنان پیامبر که به‌پایان رسید، مردمان، شامل معروفترین صحابه، به‌ دور علی ریخته و با وی دست می‌دادند و به او تبریک می‌گفتند.
سپس، هنوز جمعیت پراکنده نشده بود که این آیه قرآن نازل شد:
«امروز، کافران از طمع به‌ دینتان نا‌امید شدند پس هراسی از آنان نداشته باشید و از من (خداوند) پروا کنید، امروز دینتان را برای شما به‌ کمال رساندم و نعمتهایم بر شما تمامیت بخشیدم و این اسلام را به‌عنوان دینتان بر شما پسندیدم».
 
 
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/cd0d4bbf-abc5-4681-9e12-465f14f1c33b"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات