در روز ۱۱تیر ۱۳۷۳(۲ژوئیه ۱۹۹۴)، رسانههای حکومتی ایران خبر کشف جسد اسقف تاتائوس میکائیلیان، رئیس شورای کشیشان پروتستان ایران را منتشر کردند. این ترور برنامهریزیشده که ۳روز پس از ناپدید شدن وی در تهران رخ داد، یکی از شاخصترین نمونههای سرکوب سازمانیافته اقلیتهای دینی در دیکتاتوری آخوندی بود و موجی از شوک، محکومیت و نگرانی در سطح ملی و بینالمللی برانگیخت.
شخصیت و پیشینه اسقف میکائیلیان
اسقف تاتائوس میکائیلیان از رهبران برجسته جامعه مسیحیان پروتستان ایران و جانشین اسقف هائیک هوسپیان مهر بود که خود در سال ۱۳۷۲ توسط وزارت اطلاعات به قتل رسیده بود. میکائیلیان که سابقهیی چند دههیی در خدمت به کلیسا و دفاع از حقوق اقلیتهای مذهبی داشت، در زمره معدود روحانیون مسیحی بود که با جسارت، از حقوق نوکیشان و پیروان سایر آیینها دفاع میکرد. این فعالیتها به مذاق حکومت خوش نمیآمد و نام او در لیست شخصیتهایی قرار گرفت که از نگاه دستگاه امنیتی نظام «ناسازگار» تلقی میشدند.
ربایش و قتل
در روز چهارشنبه ۸تیر ۱۳۷۳، میکائیلیان پس از خروج از منزل در تهران ناپدید شد. علیرغم تلاش خانواده و همکارانش برای اطلاعرسانی و پیگیری، نهادهای امنیتی هیچ اطلاعاتی ارائه ندادند. ۳روز بعد، جسد او در حوالی یکی از جادههای بیرون تهران در حالتی مثلهشده پیدا شد. آثار شکنجه، ضربوجرح و آسیبهای شدید بدنی، نشاندهنده یک قتل با انگیزه سیاسی و طراحی سازماندهیشده بود.
تلاش برای فریب افکار عمومی
در روزهای ابتدایی پس از ترور، رژیم با کمک رسانههای تحت کنترل خود، تلاش کرد این جنایت را به سازمان مجاهدین خلق ایران نسبت دهد. اما چند سال بعد پرده از این سناریوی دروغین کنار رفت.
اکبر گنجی، روزنامهنگار اصلاحطلب، در ۱۳آذر ۱۳۷۷ در روزنامه «آریا» نوشت:
«وزارت اطلاعات، کشیشان مسیحی را که نظام سیاسی ما را قبول نداشتند، به قتل رساند و به گردن مجاهدین انداخت... این کار ما را هم از روحانیون مسیحی خلاص میکرد و هم سازمان مجاهدین را بیآبرو میساخت».
این اظهارات در کنار سخنان دیگر چهرههایی چون عبدالله نوری، وزیر کشور پیشین، پرده از مشارکت مستقیم وزارت اطلاعات در این ترور و قتلهای مشابه برداشت.
زنجیرهی سرکوب اقلیتهای مذهبی
قتل اسقف میکائیلیان بخشی از مجموعهیی از ترورها و سرکوبهای مذهبی در دهه ۱۳۷۰ بود. نمونههایی از این اقدامات به شرح زیر است:
۶مه ۱۹۸۰: قتل بهرام دهقانی، دانشجوی بهایی، توسط مهاجمان مسلح
۳دسامبر ۱۹۹۰: اعدام کشیش حسین سودمند، به اتهام ارتداد از اسلام
۳۱ژانویه ۱۹۹۴: کشف جسد اسقف هائیک هوسپیان مهر در نزدیکی تهران
۲۹ژوئن ۱۹۹۴: ربایش و قتل اسقف میکائیلیان توسط وزارت اطلاعات
۶ژوئن ۱۹۹۴: کشف جسد مثلهشده کشیش مهدی دیباج پس از ربایش
۲۴فوریه ۱۹۹۴: قتل فیضالله مخوبات، خادم کنیسه یهودیان در تهران
اکتبر ۱۹۹۵: اعدام دکتر احمد فرزانه، پزشک زرتشتی ۶۷ساله
ژوئن ۱۹۹۶: حلقآویز شدن مشکوک عزیزالله لامع، یهودی ۶۱ساله در خانهاش
به گزارش گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور ایران(۲۳دسامبر ۱۹۹۵)، تا آن زمان بیش از ۲۰۰پیرو آیین بهایی در ایران اعدام شده بودند.
واکنشهای داخلی و بینالمللی
ترور اسقف میکائیلیان و همقطارانش افکار عمومی را در داخل کشور متأثر ساخت و در سطح بینالمللی نیز با محکومیت شدید همراه شد. نهادهایی همچون عفو بینالملل و دیدهبان حقوق بشر خواستار تحقیقات بینالمللی شدند و دولتهای مختلف از جمله آمریکا و کشورهای اروپایی، جمهوری اسلامی را به نقض آشکار آزادیهای دینی متهم کردند.
در داخل کشور، شورای ملی مقاومت و مسعود رجوی، ترور میکائیلیان را محکوم و از آن بهعنوان سندی روشن بر سرکوب سیستماتیک اقلیتهای دینی یاد کردند.
اهمیت تاریخی
ترور اسقف میکائیلیان نهفقط یک حادثه تلخ انسانی، بلکه نشانهیی از سیاست دائمی نظام آخوندی در حذف دگراندیشان مذهبی است. او و دیگر روحانیون مسیحی قربانیان خاموش فاشیسم دینی بودند که دین را ابزار قدرت میدانست و هیچگونه تنوع عقیدتی را برنمیتافت.
شهادت اسقف تاتائوس میکائیلیان نه تنها غمانگیز، بلکه هشداردهنده بود؛ هشدار نسبت به تکرار جنایتهایی که در سکوت و سانسور پنهان میمانند. زنده نگاهداشتن یاد او، گامی مهم در راه عدالت، آزادی مذهب و افشای ماهیت واقعی نظامی است که حقوقبشر را بهرسمیت نمیشناسد.