مسعود رجوی - سامرا اول فروردین ۱۳۶۸:
«سلام بر پیشوای عصمت و حقیقت، رهبر راهگشای انقلاب و یکتاپرستی که در حضیض عصر بیخبری و ظلمات، خورشید تابان رهایی و یگانگی را نوید داد و تنها چراغ هدایت و ریسمان استوار مجاهدت در برابر خمینیان دوران و دینفروشان روزگار بود و در منتهای ستم و سرکوب و اختناق به ساختن سازمان مسلح و مخفی اسلام انقلابی مشغول بود. دوران پیشوایی او البته ۶سال بیشتر به طول نیانجامید و در بیستوهشتمین سال زندگانی همچون پدرانش با سم جباران و دینپناهان ریایی بهشهادت رسید. اما خوشا که پنهان از دیده اغیار و دشمنان، دشمنان بیرونی و درونی خلق و مکتب که او را پیوسته مورد زهرآگینترین حملات قرار میدادند، فاتح پیروزمند جامعه بیطبقه توحیدی را پرورش داد و بر جای گذاشت.
پس سلام نسلها بر تو باد ای مولای ما، سلام همه احرار و مجاهدین، سلام خلق خمینیزده و در خون تپیده ایران».
امام حسن عسکری(ع) در سال ۲۳۲ هجری قمری، در مدینه متولد شد. او هنگام به دست گرفتن رهبری شیعیان تنها ۲۲سال داشت و طول دوران امامتش ۶سال بود.
امام حسن عسکری(ع) از زمانی که در ۳سالگی همراه با پدرش امام هادی(ع) راهی تبعید به سامرا در عراق شد، تا آخر عمر هرگز فرصت نیافت که از تبعیدگاه که توسط انبوه نیروهای نظامی احاطه شده بود، قدمی به بیرون بگذارد. بهطوریکه بهدلیل همین اقامت دایمی در مراکز نظامیِ حاکمان مستبد و زندانهای آن به او لقب عسکری داده شده است.
مادر امام حسن عسکری(ع) کنیزی ایرانیالاصل به نام سوسن بود. زنی بسیار شجاع، آگاه و فداکار که در خاندان نبوت ذوب گردید. مجالس آموزش قرآنش در مدینه بسیار شهرت داشت. او همچنین رابط و پیامآور فرزندش امام حسن(ع) بود. حفظ و نگهداری و مخفی کردن امام زمان(ع) با کمک حکیمه عمه امام حسن(ع) را بهعهده داشت. و پس از شهادت امام حسن(ع) یعنی در دوران غیبت امام دوازدهم(ع) عهدهدار مسئولیتهای سنگین و تعیینکنندهیی در هدایت شیعیان گردید.
زنان والایی که امام زمان را از بدو تولد، نگاهبانی و مخفی کردند
امام یازدهم بههنگام حیات پدر با دختری استثنایی بهنام «نرجس» ازدواج کرد. او دختری از یک خاندان مسیحی در روم شرقی و از تبار «شمعون» یک حواری مسیح(ع) بود اما بهصورتی شگفت و پنهان به اسلام گروید و برای رسیدن ناشناس به خاندان محمد(ص) خود را بهمرزهای درگیر جنگ رسانید و اسیر شد تا توسط بردهفروشان بهصورت کنیز به بغداد فرستاده شد و در این شهر بهدست یاران امام هادی خریده و به خاندان پیامبر(ص) راه یافت و تحت سرپرستی «حکیمه»، خواهر امام دهم(عمه امام حسن) آموزش گرفت. حکیمهخاتون از نسل سوم همان دختران آلمحمد(ص) بود؛ یعنی همانها که ازدواج نکرده و بهطور حرفهیی در صفوف جنبش شیعه عمل میکردند. تنها فرزند امام حسن عسکری و نرجس، مهدی(عج) پس از وفات امام دهم(ع) به سال ۲۵۵ هجری متولد شد و حکیمه خاتون بهمثابه یار و معاون امام حسن(ع) نگاهبان امام زمان(ع)؛ سرور کائنات، صاحب زمان و وارث زمین گردید. البته که کاری بس دشوار بود. با توجه به اخباری که در مورد امام زمان(ع) شایع بود، خلیفه عباسی برای اینکه او را قبل از تولد بهقتل برساند تعدادی قابله را تمام وقت در خانه امام حسن(ع) گذاشته بود تا مستمراً خاندان امام را زیر کنترل داشته باشد.
توطئههای خلفای بنی عباس علیه امام حسن عسکری
در دورانی که حاکمیت خلفای عباسی بهدلیل نفوذ ترکان در دستگاه خلفا و وجود شورشهای متعدد در کشورها و استانهای مختلف، ضعیف شده بود، انتظار میرفت که فشار و شکنجه و آزار به امام(ع) و یارانش تخفیف یافته باشد. اما چنین نشد و بلکه سختگیری و فشار و آزار بالا گرفت و در زمان معتمد عباسی، به اوج خود رسید که عمده فشار روی امام حسن عسکری(ع) بود چرا که وجود او و مبارزات گسترده او کانون اعتراضات و شورشهای زمانه بود و خلفا این را میدانستند ولی از ترس مردم بهسادگی نمیتوانستند امام را بهقتل برسانند و تلاش میکردند به همین کنترل و حصر خانگی اکتفا کنند. چرا که تلاشهای امام حسن عسکری(ع) و پیشبرد خط و خطوطش، تمامیت دستگاه عباسی را زیر سؤال میبرد. کوچکترین فعالیتهای امام(که توسط سخنچینها به خلیفه میرسید)، ارکان حاکمیتش را بهلرزه میانداخت. به همین دلیل متوکل بهدنبال گزارش جاسوسها و افترائاتی که به امام نسبت میدادند او را به زندان انداخت بی آنکه سبب آن کار را بگوید.
معتمد عباسی کوشش شدیدی داشت تا امام و خاندانش را در دستگاه حکومت وارد کند و او را در آن محیط ذوب نماید و ضمناً پیوسته آنها را زیر کنترل داشته باشد و علاوه بر اینها یاران و پیروانشان را از آنها دور سازد. این سیاست مزورانه درباره حضرت امام حسن عسگری(ع) هم اجرا شد. و امام(ع) نیز مانند پدر ناچار شد در سامرا اقامت کند و ملزم شد که هر دوشنبه و پنجشنبه در بارگاه خلیفه حضور یابد.
عملکرد و مواضع امام حسن عسگری
بهرغم همهٔ محدودیتها و شرایط بسیار سختی که برای امام حسن عسکری(ع) و همهٔ پیروانش وجود داشت، با برپایی یک شبکهٔ گسترده با ارتباطات مخفی و پرخطر، تبعیدگاه سامرا را به مرکز رهبری شیعیان در سراسر سرزمین پهناور اسلامی تبدیل کرد. پیامها از طریق همین شبکه به همه جا بهویژه سرزمین ایران منتقل میشد و شیفتگان آرمان اسلام ناب و تشیع انقلابی را سیرآب میکرد.
این در حالی بود که دستگاههای جاسوسی و اطلاعاتی خلفای مستبد عباسی در همه جا در تعقیب شیعیان بودند و دستگیری و شکنجه و کشتار پیروان امام حسن عسکری(ع) همه روزه جریان داشت.
تبعید، زندان، همهٔ محدودیتها و فشارهای خلفای ستمگر بنیعباس و قطع رابطهٔ مردم با امام حسن عسکری(ع) نه تنها از محبوبیت او کم نمیکرد، بلکه هر روز محبوبیت امام نزد مردم بیشتر میشد و این امر حاکمان مستبد را به وحشت میانداخت تا آنجا که سرانجام خلیفه عباسی «مکتفی» وقتی دید که حتی در تبعید و زندان هم نمیتواند از تاثیرات شگرف این راهبر بزرگ ممانعت کند، بهطوریکه حتی زندانبانها هم پس از مدتی در حوزهٔ جاذبهٔ امام قرار میگرفته و به سلک پیروان او در میآمدند، درصدد کشتن امام برآمد. آنچه شگفتانگیز و واقعاً غیرممکن به نظر میرسد پیشبرد همین خطوط علیه حاکمیت و از درون زندان و حصر خانگی است که البته به بهای شهادت بود چنانکه خلیفه بهرغم اینکه خودش او را ۲روز در هفته به بارگاه میآورد اما سرانجام امام را مسموم و در سن ۲۸سالگی بهشهادت رساند. آخر خلیفه گمان میکرد وقتی امام حسن(ع) را مجبور میکند که هفتهیی ۲روز به بارگاهش برود، میتواند دستکم با مخدوش کردن مرزبندی اسلام انقلابی به رهبری امام حسن(ع) و اسلام ارتجاعی او با این توطئه و فریب بر ابهام مسلمانان بیفزاید و آنان را از امام دور سازد. اما تنظیمات و موضعگیریهای امام حسن(ع) در افشای ماهیت خلیفه و دستگاهش توطئه را درهمشکست و فشارهای خلیفه روی امام، برعکس احترام و منزلتی رفیع برای وی در بین مردم و حتی در بین مقامات خلیفه ایجاد کرد.
امام حسن(ع) به یارانش در همه جا و از جمله در زندانها میآموخت که چگونه تنظیم کرده و موضعگیریهای هشیارانه داشته و بهموقع هر جا که لازم بود موضعگیری پیچیده و مناسب کنند و آنان را از شٍکوه و تظلم بازمیداشت.
آمادهسازی شرایط برای غیبت امام زمان(ع)
امام حسن عسکری(ع) که بهوضوح میدید که: اراده الهی برای ایجاد دولت توحیدی بر روی زمین و دربرگرفتن همه جهان انسانیت و گرفتن دست مستضعفان در زمین بر این تعلق گرفته است که فرزندش غیبت کند تا با حاکمیت خویش ترس مردم به امنیت خاطر تبدیل گردد و خدای را عبادت کنند و هیچ چیز را شریک او نگیرند… او میدانست که هموار کردن راه غیبت فرزندش برعهده اوست و این کار از این رو است که بشر به ادراک و معرفت حسی عادت کرده است و برای انسانی که چنین میاندیشد، دشوار است که به تفکر وسیع دست زند و مسأله غیبت را هضم کند.
دشوارترین کاری که امام عسکری(ع) بهعنوان پدر مهدی(ع) متحمل آن بود و مسئولیت آن را برعهده داشت، این بود که مردم را قانع سازد که زمان غیبت فرارسیده است و تنفیذ آن امر در شخص فرزندش صورت گرفته است. این موضوع برای فردی عادی، امری دشوار بود، بهطوریکه امکان داشت آن فرد، ناگهان ایمانش متزلزل گردد. این حقیقت روانی و مشکلات آن، امام را بر آن داشت که همه کوشش خود را بهکار گیرد تا صدمه کمتری به افکار مردم وارد شود و اذهان مردم را بدون رد و انکار، برای استقبال از آن آماده سازد و یاران و پایگاههای خود را به ملزم بودن به آن دعوت کند. بهخصوص نسلی آگاه بپروراند که هسته اصلی برای تربیت نسلهایی باشند که با فعالیت خود تاریخ ۲غیبت صغری و کبری را پایهگذاری میکنند.
خلاصه و نتایج:
ویژگیهای خاص در دوران امامت امام حسن عسکری(ع)
۱- مبارزه موفقیتآمیز امام حسن(ع) با پدیده شک در میان شیعیانش که نمیتوانستند رابطه مستقیم و نزدیک با امام داشته باشند، امر بسیار چشمگیر و مسأله حل کنی بود.
۲- رساندن رهنمود و پاسخ مشکلات شیعیان در اقصی نقاط دنیا از همان زندان و تبعیدگاه، آن هم از طریق شبکه و ارتباطاتی پیچیده
۳- شخصیت برجسته و فضایل اخلاقی امام عسکری(ع) حتی بسیاری از دشمنان و از جمله زندانبانان او را تحت تأثیر قرار میداد. هر بار که او را بهدست زندانبانی کینهتوز نسبت به خاندان پیامبر میسپردند، آن زندانبان بیش از یک روز دوام نمیآورد و تحت تأثیر امام دگرگون شده به خیل دوستداران وی میپیوست.
ولی آنچه بیشتر از همه بر آن انگشت گذاشته شده همان مبارزه امام(ع) با پدیده شک و انحراف بود و آموزشی که در این رابطه به شیعیان خود داد. این مسأله زمینه را برای دوران غیبت امام دوازدهم(ع) که در آغاز امامتش کودکی ۵ساله بود آماده کرد. امام حسن عسکری(ع) بهرغم دوران کوتاه امامت و بهرغم زندانی بودن در اغلب این مدت ۶ساله، نمایندگان و شاگردان خویش را که اغلب مردانی فاضل و از یاران چند امام پیشین بودند را در اقصی نقاط سر و سامان داده و آنان را برای دوران طولانی انتظار و غیبت پس از شهادت خویش آماده میکرد.
مرزبندی بیشکاف علیه خلفای ظلم وجور
احادیث:
«تهیدست و با ما بودن، بهتر که توانگر بودن و با غیر ما بودن. کشته شدن با ما، بهتر که زنده بودن با دشمن ما. ما برای هر کس که به ما پناه آورد، پناهگاهیم و برای آن کس که بخواهد بهوسیله ما ببیند، نوریم، و آن کس را که به ما پناه آورد، عصمتیم و هر کس که ما را دوست بدارد، به حقیقت در بزرگی و مقام با ما است و هر کس که از ما منحرف گردد، جای او در آتش است».
پیام برای پیروان تحت ستم
از جمله پیامهای ثبتشده این است که امام حسن عسکری(ع) برای انقلابیون شیعه که در شهر قم تحت ستم حاکم خونریزی به نام «موسی بنبغا» بودند، دعایی را که خود در قنوت نماز میخواند فرستاد تا در پایداری و ایستادگی در برابر ظلم از آن الهام بگیرند.
در قسمتی از این دعا آمده است:
«بارخدایا! همهٔ پشتوانههای ستم را نابود ساز و برایش هیچ باقی مگذار، همهٔ سپرهایش را درهمبشکن و هیچ امکان دفاعی برایش بر جای منه، نیروهایش را پراکنده ساز و هیچ زمینهیی برای وحدت در میان آنان باقی مگذار، لشکریانش را خوار و ذلیل گردان و هیچ نیرویی برایش باقی مگذار، تمامی ستونهایش را فروریز تا هیچ پشتوانهیی برایش باقی نماند، همهٔ پرچمهایش را سرنگون ساز آنگونه که هیچ دستی برای بالابردن پرچمش باقی نماند، برایش هیچ سر سبزی قرار مده و هر آنچه دارد خشکش گردان.
بار خدایا! پس خورشید این ظالم را درهمبپیچ و نورش را زایل کن، نامش را محو کن و به نیروی حق شَرِّ آن را از سر مردم بِکَن».