خدایا!
بسیار دیدیم
در دلِ خرسنگوشِ آن که تازیانه برگرفته بود تا «شریعت»ی را با خُنج کشیدنی خونین، بر پوست لخت، مدافع باشد، خشونتی دیدیم و وحوشتی؛ که تو از آن بیزار بودی و بیزار هستی. هدف آیین تو از همان شبی که در غار حرا، پیامبرت، محمد را برای آن برانگیختی چیزی جز آزادی بنینوع انسان از قیدهای بندگیساز، اجبارات جهلآفرین و عبودیت خدایگانان و زورمندان و دیکتاتورها نبود. تو با دستان مهرپرور او رحمت و رستگاری، سعادت، نیکبختی و بردباری و گذشت به انسان و جامعه انسانی آموختی ولی این عمله تزویر و اصحاب ریا بودند که در طول تاریخ، پیام آن را تحریف کردند و بهقول حضرت علی، دین را به شکل پوستین وارونهیی درآوردند که تراز تن خود و امیال سیری ناپذیر آنان باشد [عین همین چیزی که امروز در میهنمان شاهد آن هستیم و با پوست و گوشت آن را لمس میکنیم].
ای که انسان را برای عشق، نثار و مسئولیتپذیری، شناخت و آگاهی آفریدی و مهمترین صفت خود را رحمان و رحیم قراردادی و خطاپوشی از صفات برجسته توست.
آخوندها برای تداوم حاکمیت دنیایی خود، تصویری از دین ساختهاند که سراپا انتقامگیری، نفرتپراکنی، خون و خشونت، خرافه و جهل و انتشار ویروس مرگ در متن زندگی است. آنان را به دست مردم و جوانان آگاه ایرانزمین و کانونها و شهرهای شورشی از صفحه روزگار محو کن!
خدایا!
سرپنجههای این مرگآشامان را از جغرافیای ایران برکن و برای التیام زخمها، صلح، آبادانی، زیبایی، برکت، فراوانی و گذشت به مردم داغدیده ایران ارزانی دار!